. میگفت : دخترم خستم کرده از بس گوشی دستشه امتحانهاش هم که تموم شده بهونه ای ندارم گوشی رو ازش بگیرم انگار به استفاده از گوشی اعتیاد داره تمام زمانی که توی سالن اصلی موسسه باهام حرف میزد دخترش همراه چندتا از دخترهای هیاتمون نشسته بود کاغذ رنگی ها رو چسب میزد و دعوتنامه ها رو اماده میکرد. صدای بلند بلند حرف زدنش کل فضا رو گرفته بود ...گاهی خودش به حرفهاش میخندید و بقیه بچه ها به خنده اش میخندیدن😄 دخترش به گوشی اعتیاد نداشت🚫 به ارتباط نیاز داشت🤝 کافی بود براش وقت بزاره اون معتاد نبود فقط تنها بود💔 .