.
ظهر عاشقی
✍فاطمه خانی حسینی(دخترم)
با صدای جیک جیک پرندههایی که روی آبگرمکن، لانه کرده بودند، از خواب بیدار شدم. کمی جا خوردم ولی به یاد آوردم مثل هر سال، شب عاشورا را در خانه مادربزرگ به صبح رساندهایم. نزدیکی خانهی مادر بزرگ به حرم بیبیجان حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) بهانهای بود که در سوگواری روز تاسوعا و عاشورا کنار هم باشیم. بوی عطر نان تازه فضای خانه را معطر کرده بود. از بیرون خانه صدای دستههای عزاداری به گوش میرسید. نگاهی به اطرافم انداختم، مادر و خالههایم هنوز خواب بودند. سفرهی صبحانه پهن بود و پدر بزرگ چای لیوانی پررنگش را شیرین میکرد. مادر بزرگ سیبزمینی آب پز را با زنجبیل و کره لقمه میگرفت. نگاهش که به من افتاد گفت:"زود بلند شو باید حرکت کنیم!"
دیر خوابیدنِ شب قبل، باعث شد به سختی از رختخواب بلند شوم. به حیاط رفتم، نگاهی به لانهی پرندهها کردم. باغچهی وسط حیاط، صدای واضحتر طبل و سنج عزاداران و بوی اسفند، حواسم را پرت خودش کرد. وقتی وارد اتاق شدم، بقیه هم بیدار شده بودند. یکی صبحانه میخورد و دیگری روسریاش را روی سر تنظیم میکرد. بعضیها هم هردو کار را با هم انجام میدادند. من هم جزو دسته دوم شدم؛ بالاخره همگی با عجله از خانه بیرون زدیم.
کوچهها همه سیاهپوش بودند، صورتها، آشفته و سرها و لباسهای مردان به نشانهی عزاداری، گِلمالی شده بود. صدای بلند روضه، طبل و سنج و زنجیرزدنها، همه را به گریه میانداخت. سرعت قدمهایمان تندتر شده بود، انگار برای جانماندن از دستهی عزاداران، باید سریعتر میدویدیم. از کوچه پس کوچهها عبور میکردیم و جمعیتمان رفته رفته زیادتر میشد. صدای خشخش پاها و گریهی عزاداران و گرد و خاک در آسمان، تصویر جالبی در پیش رویم میساخت؛ همان تصویر زیبایی که برای اولین بار در چهار سالگیام دیدم؛ تصویر پیادهروی اربعین!
انگار سیل جمعیت، به سوی حرم، تمامی نداشت. این سیل خروشان و خودجوش، خودشان را به حرم رسانده بودند تا با بانوی کرامت سلاماللهعلیها همنوا شوند و با امام زمانشان در سوگ حضرت ثارالله علیهالسلام بگریند. لحظه به لحظه صحنههای اربعین و کربلا، برایم تداعی میشد! همه، بیقرار عشق شاه عاشقان بودند و ظهر عاشورا، داغ دلها را تازهتر کرده بود! با صدای اذان ظهر، همهی عزاداران، آمادهی نماز جماعت شدند تا پایبندی خود را به آرمانهای سید و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین علیهالسلام به اثبات برسانند و تصاویر زیبایی در حال خلقشدن بود...
🥀السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین🥀
(۱۳۹۹/۹/۷)
#دخترم
#بازنشر
#عاشورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@zemzemh60