. بی‌رنگ و روست دیر می‌گذرد جمعه‌هانجمه صالحی در خستگی و تاریکی دل‌، امید به جان پناه، غروب نفس‌گیر جمعه را قابل تحمل می‌کند. جمعه، فرصتی است برای تجدید همت تا روشنایی امید در قلب ما پدیدار گردد. زمانی که ظهور او رستاخیزی به پا کند، در هر نفسی که می‌کشیم، بوی عدالت خواهد آمد و در هر قدمی، نور او خواهد تابید و جمعه را به عمقی جدید تبدیل خواهد کرد و بوی ظهور در هوا خواهد پیچید و صحن دل، با شادی و نشاط پُر خواهد شد. کسی چه می‌داند شاید مشکل سر دلبستگی‌هاست، باید قربانی کنیم و ببُریم جز او را از دل! کسی چه می‌داند شاید به اندازه یک پرده کشیدن، فاصله است اما دستی برای پس زدن، حرکت نمی‌کند! کسی چه می‌داند شاید فهم نمی‌دانم‌‌ها شرم آورده به چهره‌‌مان! کسی چه می‌داند، زمین کِی از کوله‌باری از وحشت زمین‌گیر می‌شود! کسی چه می‌داند، آن ، عصر، غروب، کِی خواهد آمد؟ جمعه فرصتی است برای دانستن‌ها، برای شناخت، برای پیوند و نزدیک شدن به او! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60