بسمه تعالی جناب مستطاب آقای دکتر رئیسی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران با سلام و تحیّت احتراماً ما هنوز به شاخص جدید پیش از اسم‌تان عادت نکرده‌ایم؛ شما هم اگر جای ما بودید این تراژدی بزرگ را باور نمی‌کردید. این چه وضعی‌ست آقا؟ بیش از ۲۴ ساعت است، صندلی ریاست‌تان را در پاستور رها کرده‌اید. امروز هم که در جلسه‌ی هیأت دولت‌ حضور نداشتید. تا همین دیروز دلمان گرم بود به بودنتان، به اینکه روز و شب ندارید و حتی تیکه کلام‌هایتان نقل محافلمان و شوخی‌هایمان بود. تا همین دیروز خیالمان راحت بود که سیاستمدار شایسته‌ای انتخاب کرده‌ایم و بی‌حاشیه به امورات یومیه کشورداری مشغول‌اید. حالا دیروز در ارتفاعات ورزقان دنبالتان می‌گشتیم و از صبح وقتی لاشه‌ی خاکشیر شده‌ی بالگردتان را دیدیم، قاب عکسی شده‌‌اید و کنارتان شمع و عود روشن می‌کنند. از دیروز هر قطره‌ی اشکی که می‌ریزیم، به لبخند ابدی نقش بسته به روی صورت‌تان فکر میکنم. به نفس راحتی که مثابه اطمینان و رضایت، پس از سال‌ها خستگی کشیده‌اید و به لحظه‌ی عروج‌تان فکر میکنم. به اینکه عمق شادکامی را درک کرده و مستانه می‌خندید. به اینکه بازی کثیف سیاست را برده‌اید، به صندلی‌‌ چرمی ریاست‌تان‌ وفا نکرده‌اید و زمین بازی مردم‌تان را عوض کرده‌اید. شما توانستید سرمایه‌ی اجتماعی بی‌جان ما را، احیاء کنید. توانستید بار دیگر جایگاه ولایت را تبیین کنید، این بار با نبودن‌تان. راستی شنیده‌ایم: در شب عملیات وعده‌ی صادق در سجده رفته و از خدا خواسته بودید، اگر قرار است، از این حمله صدماتی به ما برسد، قربانی ما شوید! راست می‌گویند؟ حالا خوب شد؟ از پروازتان راضی هستید؟ این چه طرز فرود آمدن بود؟ می‌خواستید دلمان را بشکنید؟ می‌خواستید ببینید چند درصد دوست‌تان داریم؟ می‌خواستید پرده از حقایق خدمت صادقانه‌تان بردارید و شرمنده‌مان کنید؟ نیازی به این همه سناریو نبود آقا. داغتان مهر شد بر قلب ما. تا ایران باقی‌ست و نفس‌های مشتاق و منتظر مردم‌تان در سرزمین فارس، به شوق پرواز در ثریا به آسمان می‌رسد؛ جاودان شدید. شهادتتان مصیبتی‌ست در لحافی از شادی. پیروزی‌ عزتمندانه‌تان را به همه‌ی دشمنان و دوستان مشترک‌مان تبریک می‌گویم. شهادتتان کرامتی بود برای این موجود الهی بر بال فرشتگان. ممنونیم که جمهوریت ما را با خون‌تان امضا کردید. ممنونیم که تا پای جانتان به ما و نسل ما خدمت کردید. شاخص جدید پیش از نامتان مبارک باشد. چشم‌تان به دیدار روی ماه انیس النفوس، سلطان ارض طوس، حضرت علی إبن موسی‌الرضا علیه‌السلام روشن باشد. در پیشگاه مقدسش دعایمان کنید که یاد بگیریم، زندگی‌مان را مثل شما وقف آرمان‌های بزرگ کنیم؛ از تاریکی و مه و سرما و مسیرهای صعب‌العبور نهراسیم و گواه باشید بر صبر و استقامت ما. با تقدیم احترام و اشک جمعی از دانشجویان این سرزمین...