ي خانم داشت گربه اش را ميشست. همسرش با ناراحتي گفت: اينقده نشو، آخرش اين زبون بسته رو مي كشي هاااا!! بعد از نيم ساعت شوهر آمد ديد گربه جان به جان آفرين تسليم كرده. گفت: نگفتم زبان بسته را مي كشي؟ خانم گفت: موقع شستن كه نمرد موقع فشار دادن و چلوندن مرد. 😂😜 Humer ✍️منبع: م. ح قديري، نرم افزار بي خيال درماني ( بخش شوخي درماني)، @shokhi_talabegi