حکایت گریه پیرمرد ایتالیایی پس از ترخیص از بیمارستان
گفته شده بعد از اینکه یک مرد ۹۳ ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص میشود، از او خواستند هزینه یک روز
#ونتیلاتور (تهویه) بیمارستان را بپردازد که پیرمرد به گریه افتاد. پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند. ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را به گریه انداخت.
پیرمرد گفت: «من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمیکنم. تمام پول را خواهم پرداخت. گریه من بخاطر آن است که ۹۳ سال
#هوای خدا را مجانی تنفس کردم و هرگز پولی نپرداختم. در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور (تهویه) در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم. آیا میدانید چقدر به خدا مدیون هستم؟ من قبلاً
#خدا را
#شکر نمیکردم».
اما سخنان آن پیرمرد ارزش تأمل دارد. وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس میکنیم، هیچ کس هوا را جدی نمیگیرد. فقط وقتی وارد بیمارستان میشویم میتوانیم بدانیم که حتی تنفس اکسیژن با دستگاه تهویه نیز هزینهای دارد!
متن فوق ناگهان مرا به یاد گلستان
#سعدی انداخت که گفته است: «منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است و چون بر میآید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب».
منبع: سايت قطره
😷🌸🦋🕌🔆