🟢
#داستان
♦️مرگهای ناگهانی
در کنار مصائب جمعی و گروهی بلایای شخصی و فردی وجود دارد که نه قابل پیش بینی است و نه قابل پیش گیری
بی خبر و به طور ناگهانی میآید و برق آسا به زندگی خاتمه میدهد
در روزگار گذشته این قبیل وقایع بسیار روی داده که بعضی از آنها در تاریخ ثبت گردیده و برخی به دست فراموشی سپرده شده است
در اینجا یک مورد از حوادث فردی ذکر میشود.
یعقوب بن داود وزیر مقتدر و نافذ الکلمه مهدی عباسی بود برادری داشت به نام عمر بن داود که او نیز به اعتبار برادرش مورد توجه مردم بود.
روزی عمر تصمیم گرفت با جمعی از دوستان و بستگان خود به گردش بروند
وسایل آسایش فراهم آمد و مقدار لازم، خوراک و میوه های گوناگون آماده شد.
اما در آن روز به طور ناگهانی عمر در گذشت و همه بستگان به شگفت آمدند.
علت مرگ این بود که سبدی از انگور نزد وی بروند، او دو حبه از خوشه ای برگرفت و به دهان افکند بدون اینکه بر حبهها دندان بزند و پوستشان را بشکافد، به پایین فرستاد، اما حبهها در گلو ماندند نه فرو رفتند و نه بیرون آمدند تا نفس عمر قطع شد و از دنیا رفت.
فاعتبروا یا اولی الابصار
📚شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق 132:3 به نقل از کتاب الوزرا، ترجمه طباطبایی 202
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5