اگر چه سینه در سوز و گداز است دلم گرمست «سید»، سرفراز است ز مدحش هر چه گوییم و نویسیم کفایت نیست بس دور و دراز است فقط این را بگویم «یأس ممنوع» خدا هست و فقط او چاره ساز است «خدای بدر» هست و وعده اش هم، برای «فتح قدس» او کارساز است و «الله الصمد» در باور ماست «صمد» یعنی خدایم بی نیاز است پس از «سید حسن» هم راه باقیست زمانِ فجر «خورشید حجاز» است خدا سرچشمه ی این رمز و راز است و‌ «حزب الله» حیّ و پیشتاز است