بالاخره با یک قاطر او را به عقبه منتقل کردیم و تصور می‌کردیم اصغر به شهر رفته و به بیمارستان می‌رود، ولی نرفت و در نزدیک‌ترین پایگاه جنگل ماند و بعد از بیست و چهار ساعت به ما ملحق شد؛ در حالی‌که کمی بهبود یافته بود.» در بیست سالگی یعنی در سال 1361 با خانم زهرا سرور ازدواج کرد. مراسم عقد این زوج در مسجد و در نهایت سادگی برگزار شد. در 15 خرداد 1362 دوست دیرینه علی‌اصغر، حمیدرضا رنجبر فرمانده گردان امام محمد باقر(ع) از لشکر 25 کربلا در منطقه عملیاتی جفیر به شهادت رسید. او که به شدت تحت تأثیر شهادت حمیدرضا قرار گرفته بود، پس از آن هیچ‌گاه منطقه نبرد را ترک نکرد. علی‌اصغر پس از دو سال حضور در جنگل قائم‌شهر و مبارزه و سرکوب ضدانقلاب به جبهه نبرد شتافت. در 28 بهمن 1362 در قالب طرح لبیک به لشکر 25 کربلا پیوست و فرماندهی گردان جوادالائمه(ع) را به عهده گرفت. در جریان عملیات والفجر‌6 در منطقه عمومی دهلران در محور چیلات بر اثر اصابت تیر به سرش زخمی شد. اما علی‌رغم اصرار هم‌رزمان، راضی به ترک منطقه نشد و دو ماه بعد از مجروحیت به شهر و دیار خود بازگشت. هرچند به خانواده عشق می ورزید اما حضور در جبهه را رها نمی‌کرد. در مدت کوتاه بازگشت از جبهه نیز به جمع‌آوری نیرو می‌پرداخت. به هنگام تولد نخستین فرزندش، برای مدت کوتاهی در یکی از بیمارستان‌های شهرستان بابل حاضر شد و او را به یاد دوست و همرزم شهیدش، حمیدرضا نامید و سپس به جبهه بازگشت. 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯