🌹مادرش میگفت : پسرمو که آوردند دیدم صورتش گِل آلوده...گفتم خدا میدونه کجا افتاد و چی شد که اینجوری صورت بچه م گِلی شد...
.
بعد که آوردنش خونه ؛ انقدر شلوغ شد بود نتونستم قشنگ زیارتش کنم ، تابوت و بستن و بردنش...
.
#شهید_حمیدرضا_رامیار#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🌷🇮🇷🌷