وایساده‌ بودم‌ پشتش، دیدم‌ داره‌ تیکه‌تیکه‌ میگه‌ امام‌رضا.. رفتم‌ جلوتر‌ دیدم‌ داره‌ اینو مینویسه! گفتم‌ داری‌ اشتباه‌ مینویسیا گفت: فقط‌ این‌ «ز» رو خوندیم گفتم: حالا چرا داری‌ اینو مینویسی؟' با لحن طلبکارانه گفت: چیه خب دلم تنگ شده دیگه:))!