پاگرد پشت پنجــره🌱 ~ ٣ ~ بچه ها دو در پنجره را باز می‌کنند؛ نگاه جستجوگرشان به زیر شاخه‌های درخت انجیر همسایه می‌افتد. درختی که شاخه‌هایش دست پشت گردن یکدیگر انداخته اند. درخت یک مامور پوششی محسوب میشود ، زیرا کسانی که قند روی سرشان می‌افتد، متوجه سرچشمه شِرارت نمی‌شوند . قندان را روی چهارچوب پنجره گذاشته اند و به ترتیب قند می‌اندازند. دستور مرحله دوم حمله توسط فرمانده صادر می‌شود. دستور بدین شرح است: یکی بلند می‌گوید -ببخشید! و مظلومی که سرش را بالا آورد، چشمانش مورد اصابت قند قرار می‌گیرد. پس از ساعتی عملیات تک قنداندازی به پایان می‌رسد. عملیاتی که آتش عذاب وجدان آن خاموش می‌شود، آن هم با شعارِ (فقط یک قند می‌زنیم فلج که نمی‌شوند ) اما آنها می‌دانند که روزی ،دلشان تنگ می‌شود برای پاگرد پشت پنجره ،درخت انجیر، قندانی پر از قند و شاید عملیات تک قنداندازی ؛آن هم با عذاب وجدان به مقدار لازم ): تقدیم به خاطراتم که چه خوب و چه بد تمام دنیای کودکانه ام را ساخته اند .♡ به قلم زینب 💫 پ.ن: روح تمامی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ های از دست رفته غرق در رحمت خداوند🕯