هدایت شده از بی نهایت
{پویش‌باحاج‌قاسم‌حرف‌بزن}.mp3
12.13M
آقای عزیز دل ایران! این پنج‌دقیقه، این چکیده‌ی هزاران آوای دلتنگی از نوجوان‌های این سرزمین، امروز، هدیه‌ی کوچک ماست به شما؛ امروز... پانزدهم دی‌ماه؛ همان روزی که سه‌سال پیش، پیکرتان دقایقی از شانه‌ها و دست‌های عاشقان اندوهگین به زمین نشست تا به‌وقت زمزمه‌ی «خدایا! ما جز خوبی از او ندیدیم...» ، بغض رفـیق عزیزِ جانِ شما اشک بشود و پشت‌سر او و پای گیرنده‌ها، صدای هزاران داغ دیده‌ی دیگر، به گریه بلند... اصلش، ما با تماشای شما بود که فهمیدیم دلی که به خداوند وصل باشد، چطور تمام زندگی صاحبش را برق می‌اندازد، چطور هزاران دل را شیفته‌ی خودش می‌کند، چطور در آغوش خود خداوند آرام می‌گیرد... شما تجسم آیه‌‌های خداوند بودید پیش چشم‌های مشتاق ما... این است که از یادمان نمی‌روید... حک شده‌اید روی هزاران قلب؛ با همان لبخند مهربان، با همان نگاهِ نوازشگر... سه‌سال که چیزی نیست مهربان! هزار سال هم که بگذرد، دلتنگ شماییم... و بی‌شک، مصمّم به ادامه‌ی راهتان. آقای سردار دل‌ها! ما دلخوشیم به نگاه آسمانی و دست یاری شما، برای قد کشیدن تا خود خداوند... برای شدن. لطفاً مراقب ما باشید. @binahayat_ir