🌷ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷
گفت : باز هم شهید آوردن ؟ یک مشت استخوان ! شب خواب دید در یک باتلاق است ! دستی او را گرفت . . پرسید : کی هستی ؟ گفت : من همان یک مشت استخوانم (:💔 🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 #زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401