امروز همه ما در آستانه انتخاب دیگری قرار گرفتهایم که میتواند آینده کشور را دستخوش تغییر و تحول نماید. در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، مشاهده کردم که معالاسف اکثر نظرات اقتصادی نامزدها بیش از آنکه به سود سفره مردم باشد، به سود خامفروشان، محتکرین انفال و سفتهبازان و مالیچیهاست. در چینشی عجیب و حیرتانگیز، رویکرد تمدن اسلامی علیالخصوص اقتصاد مقاومتی در سوالات صدا و سیما نیز غایب بزرگ میدان بود. در تمام مدت تبلیغات، سراغ کاندیداهای محترم یا مشاورین آنها رفتم و تلاش کردم آنها را از ایدههای خانمان برانداز نئولیبرالیستی و تبعات گرایش به سمت آنها بر حذر دارم. طرحهایی از آنها را که در چهارچوب تفکر سرمایهسالاری ساخته و پرداخته شده بود، نقد کردم و هر آنچه که برای برون رفت از مشکلات اقتصادی دهههای اخیر لازم است را به آنها پیشنهاد دادم و بخل نورزیدم.
با این حال، با وجود همه نگرانیهای اقتصادی که نسبت به کاندیداهای جبهه انقلاب وارد است و ابهامات و نگرانیهایی که درباره عملکرد دولت آنها وجود دارد، نمیتوان از جریان غربگرا غافل شد. غرب گرایی «گرداب سکندر» ایران معاصر است و عمر این ملت بزرگ را دههها به هدر داده که دهه ۹۰ عصاره همه آنهاست! فرصتسوزیها و ندانمکاریهایی که غرب گرایان در دهه ۹۰ مرتکب شدند، کشور را دچار بحران کرد و بیش از یک دهه عقب انداخت. اگر آه حسرت ما در دولت شهید جمهور، ناتوانی عبور از تجویزهای نئولیبرالها بود، دولتهای یازدهم و دوازدهم، خود، لیبرال بودند. اگر نگرانی ما در دولت سیزدهم ناتمام ماندن حذف مدیران نالایق نئولیبرال بود، دولتهای یازدهم و دوازدهم، آگاهانه، سیاست و صنعت و فرهنگ را آنطور که لیبرالیسم میخواست اداره میکردند...
امروز با وجود تمام اختلافها و نگرانیهایی که از مواضع اقتصادی کاندیداهای جبهه انقلاب و نیز از چینش نیروهای آنها در دولت احتمالی آینده وجود دارد، بر خود لازم میدانم تا به سبب پرهیز از بازگشت به عقب و فرو افتادن کشور در چاه ویل «غربگرایی»، همگان را به شرکت در انتخابات ریاستجمهوری دعوت...نمایم...
یادداشت باز نشر شده از سیدیاسر جبرائیلی