🌸 مثنوی علوی 🌸
🍃هدیه به پیشگاه وجود مبارک
امام العارفین حضرت علی روحی فدا🍃
یک علی و صد هزاران نانجیب
میزند پیوسته ایشان را نهیب
مردمانی ناجوانمرد و عجیب
پشت بر من کرد رو سوی رقیب
در سپاهم یک چو مالک مرد نیست
آخر از ایشان یکی همدرد نیست
پشتم از نامردی مردان شکست
هر یک از ایشان رهی بر ما ببست
محرم من بود چاه خانه ام
بین یاران از چه رو بیگانه ام
اَین عمار اَین عمار ای دریغ
بر من آوردند یاران جمله تیغ
یک علی تنها و بی کس در میان
در قفس کردند آن شیر ژیان
یک علی و گرگهای در برش
تیغ زهراگین نامردان سرش
یک علی و گرد او خود کامگان
زاهدان شب خران نهروان
یک علی و جنگ صفین و جمل
طلحه و صد همچو او اهل دغل
مرد تقوا و برش روباه شام
مردمان شمشیرهاشان در نیام
او گرفتار است در بند قضا
لیک قلبش چشمه ساری از رضا
نیست در فکر علاج کار خود
بست او در این تلاطم بار خود
پر در از اخلاص او ظرف عمل
اغوشش را باز کرده بر اجل
اه دنیا اُف بر ان اقبال تو
خون شده قلبم ز ماه و سال تو
تو غذای روبهانی و سگان
مانده ای در لای دندانهایشان
کی درایی تو به کام صالحان
کی نهد همچون علی بر تو دهان
بنده اب و گل تو ابلهان
رسته از دام غرورت عارفان
ای عجوز زشت روی ذات بعل
زد علی بر پای پا گیر تو نعل
من کجا خواهم ترا گیرم به شصت
فرش ما عرش است نی این جای پست
یا علی ای شیر در بند و لجام
غربت تو کشت ما را ای امام
در مدینه دست بسته با طناب
کوفیان خاموش در پشت نقاب
راحت و اسوده گشتی ای امام
فزت رب الکعبه گفتی در ختام
ماند تا روز قیامت شرمسار
کوفه و نامردمان آن دیار
سروده : محمد هادی جوادی گیلانی
رمضان الکریم ۹۴
@zoghokheraad