♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت صد و بیست و دوم: ابو بهانه و بهانه های بنی اسرايیلی یکی از عادتای همیشگی بعثیا بهانه گیریای عجیب و غریب برای اذیت کردن بچه ها بود. از همه بهانه گیرتر نگهبانی بود بنام «کریم» که از اون بعثیای حاقد و دشمن اهل بیت بود و از لحظه ای که وارد اردوگاه می شد تا لحظه ای که خارج می شد در پی گرفتن بهانه ای از کسی یا تعدادی بود. اینقد بهانه هاش مضحک و بی منطق بود که بین اسرای اردوگاه معروف شده بود به «ابوبهانه» کمترین کسی اونو با نام کریم یاد می کرد. تا می اومد بچه ها می گفتن ابوبهانه اومد. مواظب باشید بهانه دستش ندید. یه شب که پُست نگهبانیش بود و پشت پنجره آسایشگاها قدم می زد و مدام از پنجره ها به داخل آسایشگاها نگاه می کرد ، بلکه بهانه ای بدست بیاره و افرادی رو کتک بزنه. بچه ها مراقب بودن و همه ساکت و سرها رو انداخته بودیم پایین و نگاش نمی کردیم. هر کاری کرد نتونست از ردیفی که روشون به ایشون بود بهانه بگیره چون همه سراشون رو انداخته بودن پایین. ردیف ما پشت به پنجره و ایشون بودیم و بعضی وقتا اصلاً متوجه حضور نگهبان نمی شدیم و کاریم به این کارا نداشتیم. یهو با کابل به شیشه پنجره زد که باز کنید. یکی از بچه ها پنجره رو باز کرد. دستشو اورد تو و با کابل اشاره به چن نفر کرد که بلند بشن. اونام بلند شدن و مترجم آسایشگاه رو صدا زد و گفت به این مسخره ها بگو چرا من وقتی از اینجا رد میشم به سایه من نگاه می کنن؟ بچه ها گفتن سیدی سرِ ما پایینه و اصلا متوجه رفت و آمد شما نشدیم. گفت یعنی من دروغ میگم؟ خودم دیدم سایه من که روی دیوار روبرو افتاده بود رو داشتید نگاه می کردید، نکنه قصد فرار دارید؟ دیگه بهانه از این مسخره تر نمی شد چونکه نه نگاه کردن به سایه ی کسی طبق مقررات خودشون جرم بود و نه اصلاً این امکان وجود داشت صورت ما رو ببینه و تشخیص بده کی نگاه می کنه و کی نمی کنه و تازه بر فرضم کسی نگاه به سایه ی ایشون می کرد، چه ربطی به قصد فرار داشت. خلاصه با هزار من چسب و سریش نمی شد بین اینا رابطه برقرار کرد. خلاصه خدای بهانه گیری بود و معمولاً به افرادی که گیر می داد همون وقت یا روز بعدش کتک مفصلی می خوردن و با سیلی و کابل به جونشون میفتاد و عقده هاشو خالی می کرد. همین جنایتکار بعد از سرنگونی صدام و تشکیل گروهای تکفیری به داعش ملحق شده بود و اینبار جنایتاشو علیه شیعیان عراق ادامه داد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ ╔═.🍃.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼🌼 ╚═══════.🍃.═╝