چقدر خسته‌ام از آدم‌های غرغرو؛ کسانی که به ریز و درشت مملکت گیر می‌دهند و هیچ‌گاه نمی‌خواهند که مثبت‌اندیش باشند و بخش پر لیوان را محض آرامش خودشان هم که شده، گاهی ببینند... همیشه وسط معرکه‌ها و اتفاقات سخت جامعه، زبانشان به طعنه زدن باز می‌شود و درست وقتی بقیه کار می‌کنند، آن‌ها فقط دهان‌شان می‌جنبد؛ حرف‌های به درد بخور و گره بازکن هم که نمی‌زنند، فقط ناله می‌کنند و از زمین و زمان طلبکارند؛ این‌ها یقینا نمی‌توانند از گذر عمر لذت کافی ببرند البته که فرق است بین انتقاد سازنده و کنشگری اجتماعی، با غر زدن فرسایشی و طلبکاری اجتماعی...