"خدا به گمون بندشه"
چند سال پیش بود؛
جایی شنیدم، پسری به مادرش شکایت می برد که انگار خدا صدایم را نمی شنود.
مادرش گفت: اینطور نگو مادر، خدا به گمون بندشه.
اولش عجیب بود. به نظرم مفهمومی نداشت.
کم کم آدم هایی را دیدم که در هر شرایطی نا امید نمی شوند چون باور دارند خدا صابر است عادل است و مهربان.
دیدم چگونه مهربانند، عادلند و صبور!
مردمی را دیدم که خدا را ندیده می گیرند و کارها بیشتر از بیش درهم می تند.
نه اینکه هرکس خدا را باور داشت مسلمان بود. یا هرکس خدا را نداشت
نا مسلمان.
که چه بسیارند معکوس آن!
حرف و کلام چیز دیگری است، بحث امید است. همانطور که در قرآن فرمود:
"کسانی که به آیات خدا و دیدار او کافر شدند، از رحمت من ناامیدند و برای آنها عذابی دردناک است."
بحث کفر است به خدای این سحرگاهان.
کافران خدا را نمی بینند. و اگر نا امید شوی، بر خدا کافری!
از خدا نا امید نشوید حتی اگر جز سیاهی افقی نیست، کربلا را اگر در تاریخ بخوانید جز کشتار و غم چیزی نیست.
ولی زنی در آن کشتار جز زیبایی ندید، او خدا را زیبا می دید و امید داشت؛ زیرا می دانست؛
خدا یعنی امید و امید یعنی خدا!
آخر کربلا چه شد؟ به راستی که ماند و که رفت؟
نمی توان نا امید باشی و باور به خدا و امامش داشته باشی.
سلام امروز را هدیه می کنم به مردی که از او صبر را در این فصل انتظار به ارث برده ایم.
یادتان باشد؛
"خدا به گمون بندشه"
گمان ببرید که آن مرد آمدنیست! امید داشته باشید.
خدا را چه دیدی؛
شاید این نماز عید را با او اقامه کردیم.
#سلام آخرین امام
#امام_عصر علیه السلام
➥
@zohur_media | اینڪ آخرالزمان