میگن از دیروز که جهانگیری بغض کرده، ایرج میرزا یه گوشه اون دنیا کز کرده داره میخونه: هر وعده که دادند به ما باد هوا بود هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود چوپانی این گله به گرگان بسپردند این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود؟ رندان به چپاول سر این سفره نشستند اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود! خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود . گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ... اینها همه لالایی خواباندن ما بود ! ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود! میگن یه چندتا بیت جدید هم اضافه کرده که مثل خیلی از اشعار بزرگوار قابل انتشار نیست:) 😱 🖌 بهلول ❌ @KhatRoKhat