ذوالجــــناح
سرم ترکید اینقدر امروز نشستم یه گوشه و فکر کردم طولانی مدت فکر کردن به چیزهای بیخود و خاطراتِ گذشته،
تصمیم گرفتم حالا که محل زندگیمو عوض کردم و بدون هیچ پیشینه‌ای از زندگی دارم توی مشهد ادامه میدم، یه شخصیت متفاوت بشم. میخوام بیش از گذشته استقلال فکری پیدا کنم. به معنی واقعی اهمیت ندم کی چه نظری داره، نه از تشویق‌ها خوشم بیاد، نهی‌کردن‌ها بدم بیاد. تصمیمی که گرفتم و تصور میکنم درسته رو تا تهش برم، هرچند بقیه سعی کنن من رو "بی انگیزه" کنن.