eitaa logo
#ثامن بنت الهدی 🇮🇷
148 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
6.7هزار ویدیو
178 فایل
بالا بردن آگاهی و بصیرت آماده شدن جامعه برای ظهور سربازان جنگ نرم آتش به اختیار یا مولا علی ارتباط با ادمین @Yaalimadad59
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فرازی از وصیت نامه شهید محسن حججی: ✍️عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم...خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم...چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند... که اگر این چنین شد؛ الحمدالله رب العالمین... 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷            💖🌷💖
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅* 🌹يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ(صف/8) 🌱مى‏ خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد نور خود را كامل خواهد گردانيد. 🖤 🇮🇷 @rahe_enqelab 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷            💖🌷💖
🌹دعای هفتم صحیفه سجادیه 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷 💖🌷💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍رهبر انقلاب: بعضی از هم‌لباسهای ما، مثل موریانه‌ ای که در یک بنایی بیفتند؛ دارند ذره ذره آبروی هزارساله روحانیت شیعه را می‌خورند. ۱۳۸۵/۸/۱۷ ‌ 💥 @sardarhajizadeh 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷            💖🌷💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 : (۱) 🔹تنها چیزی که فردای قیامت به دادمان می‌رسد آن است که هوشیار باشیم و در میدان فکر پشت سر ولی باشیم، اما در میدان جنگ پیشاپیش ولی و مانع از این که خود مستقیما به میدان برود... 🔸چرا حاج قاسم گفت آقا مظلوم است؟ 🆔 @Dr_Javidnia 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷            💖🌷💖
🔴: (۲) *پلان اول :* *مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم.* *کیان: این کار را نکنی امیر* *مختار: برای چه؟* *کیان: چون وقتی شما وارد عرصه ی نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد]* *پلان دو :* *عمار در میانه های جنگ صفین به شهادت میرسد.امام علی علیه اسلام تنها شده ،* *در میان لشکریان قدم میزند ، اشک میریزد و ندا میدهد :* *«أین عمار؟ ...... أین عمار؟»* *عمار کجاست؟* *عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد .* *تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق میبست ،* *اما حالا ..* *پلان سه :* *چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛* *💥حمله ی فرهنگی ،* *💥شبیخون فرهنگی ،* *💥ناتو فرهنگی ،* *همه را میگوید اما ما فقط نگاه میکنیم .* *⚡️کار به جایی میرسد که ندای«أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم .* *حالا خودش یک تنه به میدان می آید ، حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد،* *برجام دو و سه و چهار، دنیای گفتمان ،همه را رد میکند،* *ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند .* *اما ....* *حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده .* *تنها شده ،* *خودش یک تنه به جنگ میرود .* *خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم .* *میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟ یعنی حال و اوضاع لشکر خرااب است .* *کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است جواب اراجیف نااهلان را بدهد ...* *أين عَمّار ؟* *تکرار تاریخ* *معلم تاریخمان میگفت:* *که امیرالمومنین (علیه السلام) جنگ را در صفین برده بود ...* *❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!!* *❗️❗️امام علی (علیه السلام) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!!* *❗️❗️و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!* *❗️👈هر چه امام علی (علیه السلام) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ...کسی گوش نکرد !!* *❗️📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده ی امام علی (علیه السلام) بود به مذاکره بفرستند !!!* *❗️👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!!* *❗️👈بالاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ...* *📌امام علی (علیه السلام) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم...* *❗️👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!* *📌امام علی (علیه السلام) گفت:من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که از این مذاکرات دارید نمیرسید.* *❗️👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!* *📌امام علی (علیه السلام) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ...* *👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد.* *❗️👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!!* *امام علی (علیه السلام) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است...* *❗️👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت:* *شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است.* *اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!* *❌⭕️👈روز اعلام نتیجه ی مذاکرات حکمیت فرا رسید.* *👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، امام علی (علیه السلام) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.* *❗️👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!* *❗️👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت* *❗️❗️و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد.* *❗️👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی علیه السلام را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!* *❗️❗️ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست ....* 🌑🌑 👇👇👇👇👇 *📌امام علی (علیه السلام) از همان ابتدا خوشبین نبود ...چون دشمن شناس بود ...* . *❗️❗️👈 اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد......* 🆔 @Dr_Javidnia 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷           
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم ، میگفت : چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ آب چکه میکرد ، میگفت : اسراف حرامه! اطاقم که بهم ریخته بود میگفت : تمیز و منظم باش ؛ نظم اساس دینه... حتی در زمان بیماریش نیز تذکر میداد تا اینکه روز خوشی فرا رسید ؛ چون می‌بایست در شرکت بزرگی برای کار مصاحبه می‌دادم با خود گفتم اگر قبول شدم ، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو ترک می‌کنم. صبح زود حمام کردم ، بهترین لباسم رو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بهم پول داد و با لبخند گفت: فرزندم! ۱_مُرَتب و منظم باش؛ ۲_ همیشه خیرخواه دیگران باش ۳_مثبت اندیش باش؛ ۴-خودت رو باور داشته باش؛ تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست‌بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهر مارم میکنه! باسرعت به شرکت رویایی‌ام رفتم ، به در شرکت رسیدم ، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود! به محض ورود ، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته ، یاد حرف بابام افتادم ؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله... اومدم تو راهرو ، دیدم دستگیره در کمی ازجاش دراُومده ، یاد پند پدرم افتادم که میگفت : خیرخواه باش ؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیفته! از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..‌. پله ها را بالا میرفتم ، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغها روشنه ، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد ، لذا اونارو خاموش کردم! به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند که نوبتشون برسه چهره و لباسشون رو که دیدم ، احساس خجالت کردم ؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربی‌شون تعریف میکردن! عجیب بود ؛ هرکسی که میرفت تو اتاق مصاحبه ، کمتر از یک دقیقه می‌آمد بیرون! با خودم گفتم : اینا بااین دَک و پوزشون رد شدن ، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُمرا!! بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرم رو نخواستن! باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش ، نشستم و منتظر نوبتم شدم توی این فکرا بودم که اسمم رو صدا زدن. وارد اتاق مصاحبه شدم ، دیدم ۳ نفر نشستن و به من نگاه میکنند یکیشون گفت: کِی میخواهی کارت رو شروع کنی؟ لحظه‌ای فکر کردم داره مسخره‌ام میکنه یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش! پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم : ان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده‌ام یکی از اونا گفت : شما پذیرفته شدی!! با تعجب گفتم : هنوز که سوالی نپرسیدین؟! گفت : چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید ، گزینش ما عملی بود . با دوربین مداربسته دیدیم ، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا ، نقصها رو اصلاح کنی... درآن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد ، کار ، مصاحبه ، شغل و... هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم ، کسیکه ظاهرش سختگیر ، اما درونش پر از محبت بود و آینده‌نگری... عزیز دلم! در ماوراء نصایح و توبیخهای پدرانه ، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن را خواهی فهمید... اما شاید آن روز دیگر او کنارت نباشد... خدا تمام پدران سفر کرده و آسمانی را غریق رحمت کند ۰ 🎖 @FOTROSEMALAK 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷            💖🌷💖
🔰نام کتاب: «گوش‌هایت را تیز کن» نویسنده: فاطمه شیخ ‌الإسلامی ناشر: مؤسسه قدر ولایت تعداد صفحات: 126 صفحه 🔶کتاب «گوش‌هایت را تیز کن»، یک کتاب جذاب و جالب از سؤال‌های کودکان و نوجوانان است که در قالب رمان بیان شده و رنگ‌وبوی فلسفه به معنای یافتن جواب سؤال‌‌ها به‌طور منظم و منطقی گرفته است و می‌توان گفت این اوّلین رمانی است که مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت در حوزه‌ی نوجوان منتشر کرده است. 🔻بخشی از کتاب: «شاید هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که بتوانم بلند بلند بخندم و در همان حال به مرگ فکر کنم! این کتاب کوچک، ناخودآگاه و در جریان یک زندگی ساده و اتفاق‌های خنده‌دار روزمره، شما را با هشت نظریه متفاوت درباره مرگ و دنیای زیبا و شگفت‌انگیز پس از آن مواجه می‌کند...» ☑️ @Sh_Aviny 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷            💖🌷💖
💢شمارش معکوس برای اخراج منافقین از آلبانی ✅@Deidehbaan (@khabar4re) مشاور سابق «جو بایدن» در امور منطقه‌ غرب آسیا: 🔹اگر بایدن می خواهد به مذاکرات با ایران بازگردد، باید امتیازهایی را بدهد اما ساختار فشار و تحریم را حفظ کند. @Deidehbaan 🔹من و دوستانم معتقدیم که یکی از این راهکارها کاهش حمایت از گروه تروریستی مجاهدین خلق در آلبانی و انتقال آنان به اتیوپی یا کناره دریای سرخ مانند اریتره است که می‌تواند برای تهران جذاب باشد. 🔹مقامات آلبانی در نشست‌های دو جانبه‌شان، نگرانی خود را در قبال فعالیت‌های غیر قانونی این گروه در تجارت انسان یا مواد مخدر و اسلحه ابراز داشتند. ✅@Deidehbaan (@khabar4re) پ‌ن: ۱- آدم نادان از گذشته‌ی خود هم تجربه نمی‌گیرد... ۲-حتما دقت داشته باشیم، منافقین را گروه تروریستی و یست می‌خواند. ۳- فارق‌از پالس‌ها‌و پارسهای مذاکره، این که این گروهک سوخته‌؛ و می‌ خواهند طلاقش بدهند شاید از الطاف خدا و برکات فرایند است. ۴- تجارت انسان و مواد مخدر و اسلحه دارند❗️ ۵- منافقین مستقر در داخل و دنباله این منافقین را پیدا کنید، بنی صدرها ... 🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷            💖🌷💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا