eitaa logo
کانال سیدابوذرحسینی
146 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
87 ویدیو
3 فایل
سید ابوذر حسینی 📳درصورت تمایل سوالات خود را در میان بگذارید و منتظر پاسخ آن باشید.😊🌹 📮 @seyed_aboozar_hoseini سید ابوذر حسینی
مشاهده در ایتا
دانلود
@Panahian_irPanahian-Clip-BozorgTatinKomakBeEmamZaman-64k.mp3
زمان: حجم: 1.63M
🔻پاسخ به یک سوال پرتکرار 🎵 ما چه کاری می‌تونیم برای امام زمان(عج) انجام بدیم؟ 👈🏻بزرگترین کمک به امام زمان(عج) در حال حاضر این است که ... @Panahian_ir کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h🌹
🔴چند پیشنهاد برای رزمایش 💢عزیزی نوشته بود خیلی دوست دارم در این شرکت کنم اما حقیقتا شرایط مالی ام مساعد نیست. 🔹🔸بهانه شد برای چندپیشنهاد رزمایشی: 1️⃣یکم. با دوستان و اقوام گروه تشکیل بدیم. با رفقا و همکاران و اهل فامیل و یا هم محله ای حلقه درست کنید و برای رزمایش فکر کنید و ایده دهید. این گام اول را دست کم نگیرد. شروع پربرکتی است. 2️⃣دوم. هم عهد شوید هم عهدی بسازید. مثل یک قرار فامیلی تا هزینه مهمانی و عیدی را خرج رزمایش کنید. یا همین عهد سر شام هیات. یا حتا با خانواده مان؛ مثلا یک وعده گوشت در ماه کمتر مصرف کنیم و به نیازمند برسانیم. 3️⃣سوم. بانک اطلاعات درست کنید شناسایی کنید. یکی از مشکلات خیریه ها و گروه های جهادی شناسایی است. بانک اطلاعات دقیق از افراد و نیازمندی های آنها تهیه کنید و در اختیار نهادهای خیریه ای قرار دهید. لیستی هم از افراد خیر و دستگیر تهیه کنید. 4️⃣چهارم. بدون پول هم می شود لیست ایده و طرح دستگیری غیر مالی درست کنید. مثلا خرید کردن برای سالمندان یک محل. یا شاد کردن بچه های یک پرورشگاه. درس دادن به بچه های کار. گروه درست کنید و صاحبان مغازه و خانه ها و طلبکارها را راضی کنید مراعات کنند. 5️⃣پنجم. آبروی تان را خرج کنید پول ندارید؛ آبرو که دارید. آبروی تان را خرج کنید. هرکس شما را می شناسد و اعتماد دارد و برایش اعتبار دارید سراغش روید. حالا فامیل یا محل کار یا کانال تلگرامی تان. 6️⃣ششم. رابط شوید خیرین را شناسایی کنید و برای شان وعده دیدار فراهم کنید. دستشان را بگیرید و با آنها به نیازمندان سر بزنید. 7️⃣هفتم. قاشق زنی راه بندازید برای پول جمع کردن هم ایده درست کنید. به یک پیامک و استوری اکتفا نکنید. یکی از راه های پول جمع کردن دقیق گزارش دادن است. یک تیم رسانه ای قوی بسازید برای گزارش به مردم و خیرین. 8️⃣هشتم. تکراری نباشید کمک فقط سبد کالا نیست. مثلا به بقالی و نانوایی محله یا شهر بروید و لیست بدهکاران را پاک کنید. یخچال و کولر و شیر آب دستشویی نیازمند محل را درست کنید. برای دست فروش های خانه نشین مشتری پیدا کنید. 9️⃣نهم. به خودتان نگاه کنید در هر صنف و حرفه ای که هستید رزمایش را برای خودتان بومی کنید. پزشک ببیند چه کاری از او ساخته است. کارگر و مکانیک هم. روزنامه نگار هم بگوید در فصل رزمایش مشکل یک خانوار و یا بیشتر را رسانه ای حل می کند و غیره. 🔟دهم. جلوی پای تان را ببینید ببینید چه چیز جلوی پایتان قرار می دهند. غفلت نکنید از نسیم و خنکا و جذبه خیررسانی. خیلی وقت ها پیش روی مان ضیافت می چینند تا ببینیم. الان مهمترین چیزی که جلوی پای تان است همین اصل رزمایش است. تلاش کنید هرکس با هرگرایشی، انقلابی و غیرانقلابی را دعوت کنید به این رزمایش مومنانه. هرکس هرجا بود بلند شود و گارد مردم دوستی بگیرد. کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
. 🔴 ۲۵ گنجینه‌‌ای که رایگان شده‌اند برای اینکه ضرورت این‌که برای قطع زنجیرهٔ انتقال کرونا موجب شده است بسیاری از گنجینه‌های منابع و خدمات نسبتا گران به شکل رایگان عرضهٔ آنلاین بشوند. این گنجینه‌ها موقتا رایگان شده‌اند و حتی بعضا می‌ارزد کمی وقت بگذاریم و قبل از پولی شدن مجددشان آن‌چه علاقه داریم و استفاده خواهیم کرد را دانلود کنیم. از میان آن‌چه قبلا پولی و اغلب گران بوده و اکنون رایگان شده و به چشمم آمده، این موارد به نظرم ارزشمندتر می‌آیند و پیشنهاد می‌کنم تا وقتی رایگانند دریابید: 🔴 کتاب و مقاله: 🍀 ۶۰۰۰ کتاب الکترونیکی ارزشمند و مجموعه مقالات بیش از ۱۵۰ ژورنال معتبر علمی در JSTOR: https://t.co/qEbqqRjN6E 🍀 ۱.۴ میلیون کتاب دانشگاهی «کتابخانه اضطرار ملی» که توسط نهاد «آرشیو اینترنت» (با پشتیبانی ده‌ها دانشگاه و نهاد در امریکا) در اختیار همه قرار گرفته است: http://archive.org/nel 🍀 ۲۳ هزار کتاب مکتوب و ۵۷ کتاب گویای کتابخانه کودکان و نوجوانانِ کتابخانهٔ ملی ایران: www.icnl.nlai.ir 🍀 کتابخانهٔ ملی دیجیتالِ کتابخانهٔ ملی ایران (با ۱۳ هزار عکس تاریخی، حدود ۳۷ هزار نسخه خطی، ۱۵ هزار کتاب چاپی نفیس، ۴ هزار کتاب چاپ سنگی، ۱۰۰ هزار پرونده و ۲۰۰ هزار پایان نامه) برای همه اعضای کتابخانهٔ ملی: http://dl.nlai.ir (شماره عضویت به عنوان شماره کاربری و کدملی به عنوان پسورد. امکان عضویت دیجیتال کتابخانه ملی هم بدون محدودیت سنی و تحصیلی فراهم شده است) 🍀همهٔ کتاب‌های الکترونیکی دانشگاه تهران: https://press.ut.ac.ir/help?menu=14 (برای دریافت کتاب‌ها می‌توانید از اپلیکیشن فیدیبو یا کتابخوان الکترونیکی مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران استفاده کنید) 🍀 ۷۰۰ عنوان کتاب انتشارات معتبر دانشگاه کمبریج که با فرمت HTML به صورت آنلاین منتشر شده‌ و تا آخر ماه می ۲۰۲۰ در دسترس است: https://urlzs.com/LBwCL 🍀 صدها کتاب صوتی برگزیده در Audible (مشهورترین مجموعه کتاب صوتی در جهان): https://urlzs.com/FDbwY 🍀 پی‌دی‌اف ۲۵ جلد کتاب خواندنی در حوزه‌های اقتصاد و کارآفرینی که توسط اتاق تهران در اختیار عموم قرار گرفته است: https://urlzs.com/eaE2s 🍀 پی‌دی‌اف ۱۰۰ کتاب دانشگاه مک‌گیل (در زمینه‌هایی مختلف علوم انسانی): https://urlzs.com/6ddH4 🍀 در فیدیبو، طاقچه، نوار، پژوهان، کتابراه، کتابیکا و فراکتاب هم با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد تا ۲۰ فروردین ۹۹ کتاب‌های الکترونیکی و صوتی با ۷۰ و ۸۰ درصد تخفیف عرضه می‌شود. 🔴 کلاس: 🍀 ۲۵۰ واحد آموزش آنلاین زبان‌های خارجیِ دانشگاه‌های هاروارد، پرینستون، ییل و کلمبیا: https://t.co/dWfu6jwuLI 🍀️️️️️ سه‌ساعت کلاس در هر روز برای هر کاربر در SCHOLASTIC (غنی‌ترین مجموعه آموزشی آنلاین برای تحصیل خانگی دانش‌آموزان در همه رشته‌ها، از هنرها تا علوم اجتماعی و مهارت‌های زندگی: https://urlzs.com/hFbd2 🍀 ۴۰۰ کلاسِ دانشگاه‌های برتر جهان: https://urlzs.com/4bxJa 🍀️️️️️ ۱۶ کورسِ آموزشی Linkedin: https://urlzs.com/nmyqS 🍀 ۵۰۰ ساعت آموزش فرادرس: fdrs.ir/freedu98 کلیه محصولات مجموعه نور نیز از طریق کارتابل مرکز خدمات بخش (قاصدک نور) به طور آنلاین و رایگان قابل استفاده می باشد. service.csis.ir/welcome.aspx 🌺 انتشار اخبار اختصاصی فقط با ذکر منبع و لینک عضویت کانال جایز است. 🇮🇷🇮🇷 گروه پژوهشی منبر طلاب 🇮🇷🇮🇷 🔊🔊 به ما بپیوندید . 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
*بهلول شبی در خانه اش مهمان داشت و در حال صحبت با مهمانش بود كه قاصدي از راه رسيد. قاصد پيام قاضي را به او آورده بود. قاضي مي خواست بهلول آن شب شام مهمانش باشد. بهلول به قاصد گفت: از طرف من از قاضي عذر بخواه ، من امشب مهمان دارم و نمي توانم بيايم.* *قاصد رفت و چند دقيقه ديگر برگشت و گفت: قاضي مي گويد قدم مهمان بهلول هم روي چشم. بهلول بيايد و مهمانش را هم بياورد.* *بهلول با مهمانش به طرف مهماني به راه افتادند، او در راه به مهمانش گفت: فقط دقت كن من كجا مي نشينم تو هم آنجا بنشين، هر چه مي خورم تو هم بخور، تا از تو چيزي نپرسيدند حرفي نزن، و اگر از تو كاري نخواستند كاري انجام نده.* *مهمان در دل به گفته هاي بهلول مي خنديد و مي گفت: نگاه كن يك ديوانه به من نصحيت مي كند.* *وقتي به مهماني قاضي رسيدند خانه پر از مهمانان مختلف بود. بهلول كنار در نشست، ولي مهمان رفت و در بالاي خاته نشست. مهمانان كم كم زياد شدند و هر كس مي آمد در كنار بهلول مي نشست و بهلول را به طرف بالاي مجلس مي راند، بهلول كم كم به بالاي مجلس رسيد و مهمان به دم در.* *غذا آوردند و مهمانان غذاي خود را خوردند، بعد از غذا ميوه آوردند، ولي همراه ميوه چاقويي نبود. همه منتظر چاقو بودند تا ميوه هاي خود را پوست بكنند و بخورند. ناگهان مهمان بهلول چاقوي دسته طلايي از جيب خود در آورد و گفت: بياييد با اين چاقو ميوه هايتان را پوست بكنيد و بخوريد.* *مهمانان به چاقوي طلا خيره شدند. چاقو بسيار زيبا بود و دسته اي از طلا داشت.* *مهمانان از ديدن چاقوي دسته طلايي در جيب مهمان بهلول كه مرد بسيار فقيري به نظر مي رسيد تعجب كردند. در آن مهماني شش برادر بودند كه وقتي چاقوي دسته طلا را ديدند به هم اشاره كردند و براي مهمان بهلول نقشه كشيدند.* *برادر بزرگتر رو به قاضي كه در صدر مجلس نشسته بود و ميزبان بود كرد و گفت: اي قاضي اين چاقو متعلق به پدر ما بود و سالهاي زيادي است كه گم شده است ما اكنون اين چاقو را در جيب اين مرد پيدا كرده ايم ما مي خواهيم داد ما را از اين مرد بستاني و چاقوي ما را به ما برگرداني.* *قاضي گفت: آيا براي گفته هايت شاهدي هم داري؟* *برادر بزرگتر گفت: من پنج برادر ديگر در اينجا دارم كه همه شان گفته هاي مرا تصديق خواهند كرد.* *پنج برادر ديگر هم گفته هاي برادر بزرگ را تاييد كردند و گفتند چاقو متعلق به پدر آنهاست كه سالها پيش گم شده است.* *قاضي وقتي شهادت پنچ برادر را به نفع برادر بزرگ شنيد، يقين كرد كه چاقو مال آنهاست و توسط مهمان بهلول به سرقت رفته است. قاضي دستور داد مرد را به زندان ببرند و چاقو را به برادر بزرگ برگردانند.* *بهلول كه تا اين موقع ساكت مانده بود گفت: اي قاضي اين مرد امشب مهمان من بود و من او را به اين خانه آوردم، اجازه بده امشب اين مرد در خانه من بماند من او را صبح اول وقت تحويل شما مي دهم تا هركاري خواستيد با او بكنيد.* *برادر بزرگ گفت: نه اي قاضي تو راضي نشو كه امشب بهلول اين مرد را به خانه خودش ببرد چون او به اين مرد چيزهاي ياد مي دهد كه حق ما از بين برود.* *قاضي رو به بهلول كرد و گفت: بهلول تو قول مي دهي كه به اين مرد چيزي ياد ندهي تا من او را موقتا آزاد كنم ؟* *بهلول گفت: اي قاضي من به شما قول مي دهم كه امشب با اين مرد لام تا كام حرف نزنم و اصلا كلمه اي هم به او ياد ندهم.* *قاضي گفت: چون اين مرد امشب مهمان بهلول بود برود و شب را با بهلول بماند و فردا صبح بهلول قول مي دهد او را به ما تحويل دهد تا به جرم دزدي به زندانش بيندازيم.* *برادران به ناچار قبول كردند و بهلول مهمان را برداشت و به خانه خود برد و در راه اصلا به مهمان حرفي نزد، به محض اينكه به خانه شان رسيدند، بهلول زمزمه كنان گفت: بهتر است بروم سري به خر مهمان بزنم حتما گرسنه است و احتياج به غذا دارد.* *مهمان كه يادش رفته بود خر خود را در طويله بسته است، گفت: نه تو برو استراحت كن من به خر خود سر مي زنم.* *بهلول بدون اينكه جواب مهمان را بدهد وارد طويله شد. خر سر در آخور فرو برده بود و در حال نشخوار علفها بود.* *بهلول چوب كلفتي برداشت و به كفل خر كوبيد. خر بيچاره كه علفها را نشخوار مي كرد از شدت درد در طويله شروع به راه رفتن كرد. بهلول گفت: اي خر خدا مگر من به تو نگفتم وقتي وارد مجلس شدي حرف نزن، هر جا كه من نشستم تو هم بنشين، اگر از تو چيزي نخواستند، دست به جييبت نبر، چرا گوش نكردي هم خودت را به درد سر انداختي هم مرا. فردا تو به زندان خواهي رفت آن وقت همه خواهند گفت بهلول مهمان خودش را نتوانست نگه دارد و مهمان به زندان رفت.* *بهلول ضربه شديدتري به خر بيچاره زد و گفت: اي خر، گوش كن، فردا اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو مال توست؟ بگو نه، من اين چاقو را پيدا كرده ام و خيلي وقت بود كه دنبال صاحبش مي گشتم تا آن را به صاحبش بر گردانم، ولي متاسفانه صاحبش را پيدا نمي كردم.* *اگر اين چاقو مال
اين شش برادر است، آن را به آنها مي دهم. اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو را از كجا پيدا كرده اي مگر در بيابان چاقو دسته طلا ريخته اند كه تو آن را پيدا كرده اي؟* *بگو پدرم سالها پيش كاروان سالار بزرگي بود و هميشه بين شهرها در رفت و آمد بود و مال التجاره زيادي به همراه مي برد، و با آنها تجارت مي كرد، تا اينكه ما يك شب خبردار شديم كه پدرم را دزدان كشته اند و مال و اموالش را برده اند.* *من بالاي سر پدر بيچاره ام حاضر شدم. پدر بيچاره ام را دزدان كشته بودند و تمام اموالش را برده بودند و اين چاقو تا دسته در قلب پدرم فرو رفته بود. من چاقو را برداشتم و پدرم را دفن كردم و از آن موقع دنبال قاتل پدرم مي گردم، در هر مهماني اين چاقو را نشان مي دهم و منتظر مي مانم كه صاحب چاقو پيدا شود، و من قاتل پدرم را پيدا كنم.* *اكنون اي قاضي من قاتل پدرم را پيدا كرده ام، اين شش برادر پدر مرا كشته اند و اموالش را برده اند. دستور بده تا اينها اموال پدرم را برگردانند و تقاص خون پدرم را پس بدهند* *بهلول كه اين حرفها را در ظاهر به خر مي گفت ولي در واقع مي خواست صاحب خر گفته هاي او را بياموزد. او چوب ديگري به خر زد و گفت: اي خر خدا فهميدي يا تا صبح كتكت بزنم.* *صاحب خر گفت: بهلول عزيز نه تنها اين خر بلكه منهم حرفهاي تو را فهميدم و به تو قول مي دهم در هيچ مجلسي بالاتر از جايگاهم ننشينم، و اگر از من چيزي نپرسيدند حرف نزنم، و اگر چيزي از من نخواستند، دست به جيب نبرم.* *بهلول كه مطمئن شده بود مرد حرفهاي او را به خوبي ياد گرفته است رفت و به راحتي خوابيد. فردا صبح بهلول مرد را بيدار كرد و او را منزل قاضي رساند و تحويل داد و خودش برگشت.* *قاضي رو به مرد كرد و گفت: اي مرد آيا اين چاقو مال توست؟* *مرد گفت: نه اي قاضي، اين چاقو مال من نيست. من خيلي وقت است كه دنبال صاحب اين چاقو مي گردم تا آن را به صاحبش برگردانم، اگر اين چاقو مال اين برادران است، من با رغبت اين چاقو را به آنها مي دهم.* *قاضي رو به شش برادر كرد و گفت: شما به چاقو نگاه كنيد اگر مال شماست، آن را برداريد. برادر بزرگ چاقو را برداشت و با خوشحالي لبخندي زد و گفت: اي قاضي من مطمئن هستم اين چاقو همان چاقوي گمشده پدر من است.* *پنج برادر ديگر چاقو را دست به دست كردند و گفتند بلي اي جناب قاضي اين چاقو مطمئنا همان چاقوي گم شده پدر ماست.* *قاضي از مرد پرسيد: اي مرد اين چاقو را از كجا پيدا كرده اي؟* *مرد گفت: اي قاضي اين چاقو سرگذشت بسيار مفصلي دارد. پدرم سالها پيش كاروان سالار بزرگي بود و هميشه بين شهرها در رفت و آمد بود و مال التجاره زيادي به همراه داشت و شغلش تجارت بود، تا اينكه ما يك شب خبردار شديم كه پدرم را دزدان كشته اند و مال و اموالش را برده اند، من سراسيمه بالاي سر پدر بيچاره ام حاضر شدم. پدر بيچاره ام را دزدان كشته بودند و تمام اموالش را برده بودند، و اين چاقو تا دسته در قلب پدر من بود.* *من چاقو را برداشتم و پدرم را دفن كردم و از آن موقع دنبال قاتل پدرم مي گردم، در هر مهماني اين چاقو را نشان مي دهم و منتظر مي مانم كه صاحب چاقو پيدا شود و من قاتل پدرم را پيدا كنم. اكنون اي قاضي من قاتل پدرم را پيدا كردم. اين شش برادر پدر مرا كشته اند و اموالش را برده اند. دستور بده تا اينها اموال پدرم را برگردانند و تقاص خون پدرم را بدهند* *شش برادر نگاهي به هم انداختند آنها بدجوري در مخمصه گرفتار شده بودند، آنها باادعاي دروغيني كه كرده بودند، مجبور بودند اكنون به عنوان قاتل و دزد، سالها در زندان بمانند. برادر بزرگ گفت: اي قاضي من زياد هم مطمئن نيستم اين چاقو مال پدر من باشد، چون سالهاي زيادي از آن تاريخ گذشته است و احتمالا من اشتباه كرده ام.* *برادران ديگر هم به ناچار گفته هاي او را تاييد كردند و گفتند: كه چاقو فقط شبيه چاقوي ماست، ولي چاقوی ما نيست.* *قاضي مدت زيادي خنديد و به مرد مهمان گفت: اي مرد چاقويت را بردار و برو پيش بهلول. من مطمئنم كه اين حرفها را بهلول به تو ياد داده است والا تو هرگز نمي توانستي اين حرفها را بزني.* *مرد سجده ی شکر به جای آورد و چاقو را برداشت و خارج شد.* *کم گوی و بجز مصلحت خویش مگوی* *چون چیز نپرسند تو از پیش مگوی* *دادند دو گوش و یک زبان از آغاز* *یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی* *التماس تفکر از همه شما خوبان* کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
سلام و عرض احترام🌹 فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» ان شاءالله از روز سه شنبه در عماریار منتشر میشود. لطفا در کانالها و گروهها بازنشر کنید. 🙏
⭕️ عماریار برای نوجوانان و خانواده‌ها ▫️آغاز پیش‌فروش عرضه اینترنتی فیلم سینمایی «» 🎁 هدیه عماریار: 100 اشتراک رایگان به 100 ثبت‌نام کننده به قید قرعه ⭕️ مهلت ثبت نام: 24 و 25 فروردین 🔴 فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» فیلم نوجوان سینمای ایران از 26 فروردین در سامانه پخش اینترنتی «عماریار» و شبکه سینمای در دسترس علاقه‌مندان خواهد بود 🔰لینک ثبت نام: 🌐 https://ammaryar.ir/product/منطقه-پرواز-ممنوع/ ⭕️ عرضه‌کننده آثار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 🆔 @AmmarYar_IR کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
فاجعه ملی امریکا دیروزگفت ۵۲نقطه ایران رامیزنیم؛ امروزدر ۵۰ایالت کشورش فاجعه ملی اعلام میکند! هی قاتل قمارباز! هرگزایران و ایرانی راتهدیدنکن! خدای ایران، خدای ، خدای آن دست به ناحق جداشده ویرانت خواهد کرد. کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
🔸خروج حامیان سگبازی و گربه بازی همزمان با اکران اینترنتی خروجِ ابراهیم حاتمی کیا..! سایت نماوا برای بخش تازه تاسیس خودش به عنوان که برای پخش فیلم های سینمایی روی پرده ایجاد کرده از این تصویر استفاده کرده اگر نشاندن یک حیوان در مقابل فیلم را توهین به مخاطبین این فیلم ندانیم ( که هست ) حد اقل ترویج سگ بازی و گربه بازی است برای وزارت فرهنگ و ارشاد حقیقتا چنین چیزهایی مهم نیست!؟ کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
*۳ کار متفاوت رهبر انقلاب در زمان خستگی و ملالت /نوه‌های آیت‌الله خامنه‌ای کجا ایشان را همراهی می‌کنند؟* 🌹🌹🌹 بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید ولادت حضرت بقیةالله‌الاعظم ارواحنافداه، در گفتگویی کوتاه با حجت‌الاسلام محمدحسن رحیمیان تولیت مسجد مقدس جمکران، به روایت‌هایی از حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد مقدس جمکران و پاسخ به برخی شبهات می‌پردازد. مشروح این گفتگو را بخوانید؛ ** یکی از تقیدات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رفتن به مسجد مقدس جمکران و توسل و دعا و نماز در آن مکان است، با توجه به مسئولیت شما به‌عنوان تولیت مسجد مقدس جمکران، از حضور ایشان در این مسجد چه خاطراتی دارید؟ یکی از دوستان دفتر نقل می‌کرد که حضرت آقا هر زمانی که مثلاً احساس خستگی و ملالت می‌کنند یکی از این سه کار را انجام می‌دهند -حالا این نقل ایشان است ولی مشاهدات ما هم تقریباً گویای همین است- به زیارت امام رضا علیه‌السّلام می‌روند، اما به‌خاطر اینکه شرایط آن خیلی آسان نیست، سالی دو سه بار بیشتر نمی‌روند، و دیگری مسجد جمکران و دیدار با خانواده‌های شهدا است. دیدار با خانواده‌های شهدا یک امر متمایز و فوق‌العاده‌ای برای ایشان است. من یک نمونه‌ی آن را عرض بکنم. در سفر بجنورد (که در سال ۹۱ طی سفر به خراسان شمالی انجام شد) بعد از کار روزانه‌ی مستمر ایشان، شب همراه با آقا به منزل چند خانواده شهید رفتیم که تا آخر شب طول کشید. در راه برگشت، همراه ایشان تا استانداری آمدیم و آقا می‌خواست به محل اقامتشان بروند و ما هم داشتیم از ایشان جدا می‌شدیم. لحظه‌ی آخر آقا با یک حالت خاصی فرمودند: «امشب کیف کردید!» یعنی معلوم بود که خودشان این‌قدر از دیدار این چند خانواده شهید کیف کرده بودند که موقع خداحافظی این جمله را که حاکی از اوج سرحالی و شوق و اشتیاق ایشان نسبت به این نوع جلسات بود به ما ابراز کردند. اما درباره حضور حضرت آقا در مسجد جمکران در این مدتی که بنده آنجا بودم، گاهی در فاصله‌های زمانی خیلی کم مثلاً در ظرف دو تا سه هفته و یا گاهی هم در فاصله‌های زمانی بیشتر ایشان به مسجد جمکران مشرف می‌شدند. معمولاً هم در یک فضای آرام و خلوتی می‌آیند. به‌گونه‌ای که در ایام تابستان چون روزها بلند است به نماز مغرب ختم می‌شود و در ایام زمستان چون روزها کوتاه است از نماز مغرب به مسجد می‌آیند. طبعاً اگر اول مغرب بیایند ابتدا نماز مغرب و عشاء را می‌خوانند و بعد نماز تحیّت و نماز امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را به‌جا می‌آورند و اگر زودتر بیایند ابتدا نماز تحیّت و نماز امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را می‌خوانند و طبعاً آخر برنامه‌شان به نماز مغرب و عشاء ختم می‌شود. رکوع و سجود و قنوت‌های طولانی دارند، مخصوصاً بعد از پایان نمازشان سجده‌های طولانی‌ دارند و گاهی من شاهد این بودم که چهره‌شان را با چند دستمال خشک می‌کردند، و سجده‌های طولانی و قنوت‌های طولانی‌شان توأم با اشک و گریه بود. یکی از نکاتی که می‌توان اینجا به آن اشاره کرد و از نظر تربیتی خیلی جالب هست، بر خلاف خیلی‌ها که وقتی می‌خواهند برای تفریح به سفر بروند، بچه‌هایشان را هم همراه خودشان می‌برند، ولی آقا معمولاً‌ هر بار که به مسجد می‌آیند چند نفر از اعضای خانواده‌شان و چند نفر از نوه‌هایشان را به همراه خود می‌آورند که من همیشه این را به‌عنوان یک درس برای دیگران عرض می‌کنم که ما باید بچه‌هایمان را از همان سن کودکی همراه خودمان وصل بکنیم و به مسجد و عبادت پیوند بدهیم که به نظر من از نظر تربیتی نکته‌ی خیلی مهمی است. و حضرت آقا از فرصت تشرف به نماز و عبادتشان برای پیوند دادن و مأنوس کردن بچه‌ها به این فضا استفاده می‌کنند. یادم هست که خیلی وقت پیش بعضی از نوه‌هایشان که سن کمی داشتند و خیلی متوجه خواندن نماز امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نبودند، می‌بینم که با چه حال معنوی شبیه خود آقا به نماز امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌ایستند و آن را با همه‌ی آداب و حالات خیلی جالب می‌خوانند، که این برای من، همان محصول شیوه‌ تربیتی ایشان در ارتباط با اعضای خانواده‌شان هست. کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
جریان شناسی مذاهب کلامی استاد:حجت الاسلام والمسلمین محسن افضل آبادی به مدت8جلسه از اول اردیبهشت هرشب ساعت 21 به مدت 20 دقیقه آدرس اینستاگرامی samat.ir اداره آموزش معاونت تبلیغ تبلیغ حوزه علمیه خراسان 🆔@howzehamozesh کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹
آشنایی با فرق انحرافی و عرفان های نوظهور استاد:حجت الاسلام والمسلمین مهدی سالاری به مدت8جلسه از تاریخ 24 فروردین هرشب ساعت30 :21 به مدت30دقیقه آدرس اینستاگرامی samat.ir اداره آموزش معاونت تبلیغ معاونت تبلیغ حوزه علمیه خراسان 🆔@howzehamozesh کانال سید ابوذر حسینی: 🌹 @s_aboozar_h 🌹