ذهنِ مشوشم ؛ به سالِ ۱۳۵۵ میرود ،
بینِ اعلامیه هایِ امامُ نوارِ سخنرانیهایشان
گم میشود ، نگاهِ دو عاشقی که بهم گره
میخورد ؛ دخترکی باتفکراتِ تشکیلاتیُ
پسری انقلابی ؛ اما چه شد که آن دو کنار هم
قرار گرفتند ؟
عشق ؛ عشق بود که فارغ ازهر چیزی آنها را
یک دل کرد ، این بار حوالیِ میدان ژاله بود ،
*دقیقیادمنیست
اما در شلوغیِ تظاهرات ؛ تیری به قلبِ سرشار
ازعشقِ دختر میخوردُ انعکاسِ آخرین نگاهش ؛
بازهم دل پسر را میلرزاند .
[ به قلمِ *...* ]
سِید کجایی...؟
طالبان یه جوری رفته نروژ برای مذاکره، انگار فرزندان یعقوب نبی برای خرید گندم رفتن مصر 😂😂
سِید کجایی...؟
ترسم چو بازگردی ،
از دست رفته باشم..!💔
آهای با شمام که داری میبینی شاید..*
سِید کجایی...؟
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تشییع باشکوه
🔹مراسم تشییع با شکوه شهید مدافع امنیت سرگرد محمد قنبری با حضور اقشار مردم شهرستان ایذه فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی استان خوزستان برگزار گردید.
📌لطفا تامیتونید منتشر کنید✌️
#مادرکیان_پاسخگوباش
#پایان_مماشات
#امنیت_اتفاقی_نیست
عضو شوید 👈
@sheikh_farhad_fathi
🔰 کانال شیخ فرهاد فتحی 🔰
شب بخیر گفتن ما محض ادای ادب است
ورنه چون شب برسد اولِ بیداریِ ماست..!
"شب بخیر"
سِید کجایی...؟
چگالش اجتماعی جلسه اول ۱.mp3
10.1M
سلام دوستان
چالش اجتماعی ، جلسه اول
ببخشید به دلیل عدم اینترنت دیر شد ، خلاصه تبلیغ در منطقه محروم این مشکلات رو هم داره☺️
ما را در حکمت دنبال کنید
هدایت شده از سجاد نورائی
"تحلیل چالش اجتماعی و راهکارهای آن"
"به صورت صوتی در کانال"
۱۰ شب پنجشنبه "جلسه دوم"
توسط استاد سجاد نورائی
ما را در حکمت دنبال کنید
شادی پایدار لزوماً به خاطر داشتن بهترین چیزها در زندگی بوجود نمیآید
بلکه به خاطر داشتن بهترین نگرش به زندگی است که پدیدار میشود.
سِید کجایی...؟
آشوب ها تمام شدهمه به خانه هایشان برگشتند الا شهدا !
سِید کجایی...؟
بدانید و آگاه باشید یه دختر دلتنگ بشه سر حرفو باز نمیکنه در اصل سر جنگو باز میکنه 😄😆
سِید کجایی...؟
هدایت شده از سجاد نورائی
هرشب ساعت ۱۱ شب در کانال حکمت رمان های عاشقانه برای ذهن های عاشق..!💔
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ذهنِ مشوشم ؛ به سالِ ۱۳۵۵ میرود ،
بینِ اعلامیه هایِ امامُ نوارِ سخنرانیهایشان
گم میشود ، نگاهِ دو عاشقی که بهم گره
میخورد ؛ دخترکی باتفکراتِ تشکیلاتیُ
پسری انقلابی ؛ اما چه شد که آن دو کنار هم
قرار گرفتند ؟
عشق ؛ عشق بود که فارغ ازهر چیزی آنها را
یک دل کرد ، این بار حوالیِ میدان ژاله بود ،
*دقیقیادمنیست
اما در شلوغیِ تظاهرات ؛ تیری به قلبِ سرشار
ازعشقِ دختر میخوردُ انعکاسِ آخرین نگاهش ؛
بازهم دل پسر را میلرزاند .
[ به قلمِ ادمین ]
حکمت