✅ اینترنت خارجی به طور کامل قطع شد.
وقتی این اتفاق بیفته یعنی دیگه مدارا با اغتشاشگران تموم شده.
ان شالله از فردا میبینید گروه گروه میان پشت دوربین و به غلط کردم میفتن!
اینا فکر کردن امنیت تنها کشور شیعه مسخره بازیه!
🌷 لطفا برای موفقیت و نصرت همه سربازان گمنام امام زمان دعا بفرمایید...
ظاهرا ساعت ١٢ فراخوان داده بودن برا اغتشاش، الان موندن ١٢ قدیم بود یا جدید😀
#اربعین
این هشتگ باید بیاد بالا
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
امروز دلم بدجور گرفته😔
دلم از زمین و زمان گرفته😔
دلم از هموطنانم گرفته😔
دلم از فامیلها و آشناهای خودم گرفته😔
دلم از دوستانم گرفته😔
چرا باید مهره ی بیگانه بشوند و حرف بیگانه را تبلیغ و تأیید کنند.
چرا باید خودشان را بازیچه دست مصیح و امثال مصیح کنند.
چرا باید در کشور خودشان اغتشاش کنند و نا امنی برای خود و خانواده های خودشان ایجاد کنند.
چرا باید شریک مجرمان شوند و نظاره گر سوزانده شدن پرچم الله و ورق های قران شوند.🔥
چرا باید برسر دختران و زنان سرمینمان بیافتند و چادر و روسریهایشان را دربیاورند.😱
دلم برایشان میسوزد.
چقدر شبیه آل زیاد و بنی امیه شدند،
همانها که معجر از سر رقیه و سکینه و خانم زینب درآوردند.😭😭
خدایا به دادمان برس🤲
چه برسرمان آمده و چه برسرمان خواهد آمد
خدایا رحم کن 🤲
هم به ما و هم به تمام هموطنانمان.
اینها جاهلانه مرتکب این اعمال میشوند
اگر جاهل نبودند که دسته جمعی نمی ریختند بر سر جوان پلیس مظلوم مملکت و اورا به قصد کشت نمیزدند.
جاهلند
نمیدانند
همان پلیس است که باعث امنیت شما و ناموستان است
چرا اینها خود، داعش شدند😳
و هجوم آوردند برسر پلیسها و زنان این مرز و بوم.
خدایا شر داعشان زمان را ازسر مان برکش وهدایتشان کن .
خدایا به امام زمان عج نیازمندیم
بیشتر از هر زمان دیگر محتاج اماممان هستیم.
خدایا برسان مهدی موعود را.🤲
مضطر شده ایم.منجی را برسان.🤲
#اللهمَّ_عجّل_لولیک_الفرج 🤲
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#حجاب
#ایران
#اربعین #اربعین #اربعین #اربعین
#عبودیـت
مقدمهی #پرواز است
و عروج بدون #اخلاص ممکن نیس
#دفاع_مقدس🌹
💠کانال رسمی یادمان #شهدای_گمنام_غواص و #۱۱۰شهید شهرامیرالمومنین علیهالسلام (امیرآباد)
📿خادم الشهدا👇🏻:
🆔 @amamhasanim
🆔https://eitaa.com/joinchat/1984561317C5ce82162d4
💐شادی ارواح طیبه شهداء #صلوات
آقا مهدی
راه گم کرده ایم ؛
قرار بود جا پای شما راه برویم
اما به بیراهه قدم گذاشتیم
نگاهی کنید ...
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر 31عاشورا
#ظهرتون_شهدایی_
💠کانال رسمی یادمان #شهدای_گمنام_غواص و #۱۱۰شهید شهرامیرالمومنین علیهالسلام (امیرآباد)
📿خادم الشهدا👇🏻:
🆔 @amamhasanim
🆔https://eitaa.com/joinchat/1984561317C5ce82162d4
💐شادی ارواح طیبه شهداء #صلوات
ــ🍃ــ
دلـم گرفتھ بـہ وسعتـ آسمان...
زندگـۍ دنیایۍ سختـ روحـم را آزرده ؛
دلـم هـواے #شهادت دارد...
تُ را جان مادرتـان هوایمـ را داشتہ باشید
نظری بر این دل خسـَتہ کنید :)
#شـهداگاهےنگاهے
💠کانال رسمی یادمان #شهدای_گمنام_غواص و #۱۱۰شهید شهرامیرالمومنین علیهالسلام (امیرآباد)
📿خادم الشهدا👇🏻:
🆔 @amamhasanim
🆔https://eitaa.com/joinchat/1984561317C5ce82162d4
💐شادی ارواح طیبه شهداء #صلوات
معرفت پشهها
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه ها معرفت داشتند
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند،
و می رفتند،
ما چه می دانیم جانبازی چیست...
ــــــــــــــــ
💠کانال رسمی یادمان #شهدای_گمنام_غواص و #۱۱۰شهید شهرامیرالمومنین علیهالسلام (امیرآباد)
📿خادم الشهدا👇🏻:
🆔 @amamhasanim
🆔https://eitaa.com/joinchat/1984561317C5ce82162d4
💐شادی ارواح طیبه شهداء #صلوات
#با_شهدا
📕دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله
✍️در تفحص شهدا،
دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد
❌گناهان یک هفته او اینها بود؛
شنبه: بدون وضو خوابیدم.
یکشنبه: خنده بلند در جمع
دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.
سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.
چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.
پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.
جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات.
📝راوی که یکی از بچههای تفحص شهدا بوده مینویسد:
⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...
⁉️ما چی⁉️
#شهدا
گردانغواصیجعفرطیار(علیه السلام )
قبلازعملیات #کربلای۴
🌾🕊
⊰❀
#شهدایغواص👣
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
💠کانال رسمی یادمان #شهدای_گمنام_غواص و #۱۱۰شهید شهرامیرالمومنین علیهالسلام (امیرآباد)
📿خادم الشهدا👇🏻:
🆔 @amamhasanim
🆔https://eitaa.com/joinchat/1984561317C5ce82162d4
💐شادی ارواح طیبه شهداء #صلوات
با تــــو
از مرگ نـدارم
به خــدا واهمهای
جان من پیشکش سید علی خامنه ای...
♥️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب #زن_عفت_افتخار
💠کانال رسمی یادمان #شهدای_گمنام_غواص و #۱۱۰شهید شهرامیرالمومنین علیهالسلام (امیرآباد)
📿خادم الشهدا👇🏻:
🆔 @amamhasanim
🆔https://eitaa.com/joinchat/1984561317C5ce82162d4
💐شادی ارواح طیبه شهداء #صلوات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
و سلام بر او که میگفت:
دنیا مثل شیشه ای میماند
که یک دفعه دیدی
از دستت افتاد و شکست...
#شهیدمهدیباکری
#شهیدانہ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خوشا آنان که با عزت زگیتی
بساط خویش برچیدندو رفتند
🌹 ز کالاهای این آشفته بازار
شهادت راپسندیدند و رفتند
#سردار_حاج_قاسم_سلیمانی_
🌼 #سلام_امام_زمانم
آلـــــــــوده ایم
حضرت باران ظهور کن
آقا تو را قسم
به شهیدان ظهور کن
همیشه دلم
برای شما تنگ می شود
پیـــــــــداترین
ستاره ی پنهان ظهور کن
امام خوب زمانم
هر کجا هستی
با هزاران عشق سلام
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
✍این روزها با هر بهانہ ای،
درمیان بغض هاے گاه و بیگاه ما
همچنان دلتنگےتان می بارد ...
#شهدا_گاهی_نگاهی _
#شهدایغواص
❤️ حدیث عاشقی
🔹#معراج_شهدای_تهران_آبان 1374
🌓 آن شب در سالن #معراج_شهدای تهران، وقتی باقی مانده پیکر شهید را روی زمین #پهن کردند، همسرش گفت:
- اگر اجازه بدهید، می خواهم مقداری از خاک بدن شوهرم را بردارم.
که اجازه دادند.
جلو که رفت، شروع کرد به گشتن میان #استخوان ها. وقتی پرسیدیم:
- چیکار می کنی؟
گفت: می خوام از این #خاک هایی که ازش باقی مونده، مقداری بردارم.
گفتیم: خب بردار، ولی دنبال چی می گردی؟
گفت: می خوام از اون جایی که #قلبش بوده، خاک بردارم.