فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😡هجوم پسرهای موتور سوار به دو دختر بی حجاب!!!
⬅️بیش از هزار و چهارصد سال پیش خداوند فرموده: حجاب داشته باشید تا مورد اذیت و آزار قرار نگیرید، اما دریغ از اینکه بعضی ها از این مخ، استفاده کنند و اسیر نفس و شیطان نباشند که اینگونه مورد اذیت گرگ صفتان قرار نگیرند.
بابا تو رو به خدا التماس تفکر!!!
✅حضرت لوط در مقابل بی بند و باری قومش رو کرد به آنان و کمک خواست: «أَلیسَ مِنکُم رَجلٌ رَشیدٌ» آیا در میان شما یک مرد رشید نیست؟
⚠️ای کاش رهبر انقلاب در نیروی انتظامی یه سرباز رشید میداشت که جلوی این هرزه ها رو می گرفت.
✍ سید مهدی عبادی
🆔 @S_mebadi66
داستان اعجاب انگیز شفای شاعر ایرانی توسط امام حسن علیه السلام
ميرزا محمد شفيع شيرازي متخلص به وصال شيرازي متوفي سال ۱۲۶۲هجري قمري در شيراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفاي عصر فتحعلي شاه قاجار بود.
علاوه بر مراتب علمي، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعليق، ثلث، رقاع، ريحان، تعليق و شکسته) مهارتي به سزا داشته و کتابهاي فراواني نيز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اينکه ۶۷ قرآن به خط زيباي خود نوشته است.
بر اثر نوشتن زياد چشمش آب مي آورد و به طبیب مراجعه مي کند، طبیب مي گويد: من چشمت را درمان مي کنم، به شرطي که ديگر با آن نخواني و خط ننويسي
پس از معالجه و بهبودي چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن مي کند تا اينکه به کلي نابينا مي شود.
سرانجام با حالت اضطرار متوسل به رسول اکرم(صلي الله عليه وآله وسلم) و آل ايشان مي شود.
شبي در عالم رؤيا پيغمبر اکرم(صلي الله عليه وآله وسلم) را در خواب مي بيند، حضرت به او مي فرمايد: چرا در مصائب حسین(ع) مرثيه نمي گويي تا خداي متعال چشمت را شفا دهد.
در همان حال حضرت فاطمه زهرا عليها السلام حاضر گرديده، مي فرمايد: وصال! اگر شعر مصيبت گفتي، اول از حسنم شروع کن؛ زيرا او خيلي مظلوم است.
صبح آن روز وصال شيرازي شروع کرد دور خانه قدم زدن و دست به ديوار گرفتن تا اینکه اولین بیت را چنین سرود:
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
ناگهان چشمانش روشن و بينا شد. آن گاه چنین اضافه کرد:
خوني که خورد در همه عمر، از گلو بريخت
دل را تهي زخون دل چند ساله کرد
زينب کشيد معجر و آه از جگر کشيد
کلثوم زد به سينه و از درد ناله کرد
رسول خدا(صلوات الله علیه)سالها پیش از شهادت امام حسن فرموده بودند:
«هر کس بر حسن گریه کند، چشمش روزی که دیدهها کور می شوند (روزقیامت)، کور نمی شود و هرکس در مصیبت او اندوهگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غم و اندوهی ندارد. زیارت حسن مایهی استواری قدمها در قیامت است.»
🆔 @S_mebadi66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به عالم گر تهی دستی، به درگاه رضا رو کن
کز این در، هیچ کس با دست خالی برنمی گردد
مُیسّر گر نشد لطفش، برو خود را ملامت کن
که کم لطفی ز اولاد علی باور نمیگردد
کسی که ضامن آهو، شود وقت گرفتاری
یقینا زائرش بی بهره از این در نمی گردد
الا ای درد مندی که به دل، مهر رضا داری
ز دوزخ از چه می ترسی، تو جنت زیر پا داری
چو بگذاری قدم در وادی مشهد، مشو غافل
که مأوا در حریم بارگاه کبریا داری
شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت.
🆔 @S_mebadi66
✅قربانی اول ماه ربیع الاول
امير المومنین علیه السلام در حدیثی فرمودند: «يُغْفَرُ لِصَاحِبِ اَلْأُضْحِيَّةِ عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا »
با ریختن اوّلین قطره خون قربانى، صاحب قربانى آمرزیده مى شود.» (من لا یحضره الفقیه،ج2،ص214)
🖌به اطلاع میرسانیم برای قربانی اول ماه قمری (ربیع الاول) تصمیم داریم سنت حسنه قربانی گوسفند اول ماه را انجام دهیم.
خیرینی که تمایل به شرکت در این امر خدا پسندانه دارند میتوانند مبلغی که مایل هستند به این شماره کارت
6104337104649106به نام سید مهدی عبادی واریز نمایند. ◀️لازم به ذکر است عزیزان بعد از واریز مبلغ ، فیش آن را بشماره
09169675940یا آی دی:@S_mebadi در ایتا ارسال فرمایید. اگر توان مالی ندارید حداقل با انتشار پیام در این امر خدا پسندانه مشارکت فرمایید. نهمین ماه از سنت حسنه قربانی اول ماه. #قربانی_اول_ماه #رفع_گرفتاریها #ماه_ربیع_الاول 🆔 @S_mebadi66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌وقتی یک فقیه، فیلسوف، مجتهد، مفسر، متکلم، استاد اخلاق، میخواهد فقیه دیگری را معرفی کند.
🔴خطر بزرگی که علامه مصباح یزدی(ره) در اواخر عمر خودشان به متدینین هشدار دادند.
🆔 @S_mebadi66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍اتفاق مهمی، شب اول #ماه_ربیع رخ داد که ازش غافل هستیم، و اون هجرت پیامبر اعظم (ص) از مکه به مدینه و بعبارتی دیشب لَیلَةُ المبیت بوده.
شبی که امیرالمؤمنین در بستر خواب پیامبر خوابید و جان خود را به خطر انداخت تا پیامبر بتواند از مکه خارج شود.
وآیه ۲۰۷ سوره بقره در شأن امیرالمؤمنین نازل شد
《وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ》
و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.
طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.
در عکسها با جزئیات کامل این اتفاق رو مطالعه کنید
#ربیع_الاول
🆔 @S_mebadi66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅قبر اصلی اباعبدالله الحسین و حضرت علی اکبر(علیهما السلام) تقدیم به نگاه زیبای شما.
🤲 التماس دعا از همه عزیزانی که فیلم رو می بینید.
🆔 @S_mebadi66
استاد میرزامحمدی ربیع.mp3
7.27M
بیانات استاد میرزامحمدی
✅محسنیه، ایام عزاداری و اقامه عزا و مشکی پوشیدن در اول ربیع، و تبدیل ایام خاص به ایام عزاداری، دلیل می خواهد با تعصب نمیشه عمل کرد.
⏺البته يادمون نره توسل به اهلبیت علیه السلام در هر زمان از مستحبات هست.
⬅️لطفا بدون تعصب گوش بده و بر اساس دلیل و عقل، تصمیم بگیر و عمل کن.
🆔 @S_mebadi66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حجت الاسلام حامد کاشانی این ایام، ایام هجوم نیست اما ایام حزن اهلبیت هست
📢مؤمنین انقلابی و غیر انقلابی، دعوا و نزاع ممنوع.
🆔 @S_mebadi66
عمامه عاریتی؟!
✍️حکایتی شیرین و عبرتآموز که حاج شیخ عبدالکریم بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر امیر المومنین (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین میگوید:
آقا ما داریم بر میگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا میکرد. سه ماه هم ایشان کربلا میماند. جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشد که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب سید الشهداء (ع) را میبیند که میفرمایند:
شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا. میفرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان ۱۸ سالهای نشسته، عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد میشوی، این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج میشود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است.
حاج شیخ میفرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه من عاریتی است و رفت
از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید: دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه دو امام، با این دو کلمه دارد میگذارد و میرود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم:
بایست. عبای من عاریتی است؛ عمامه من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم میگوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). میگوید: دنبال من بیا. در کوچه پسکوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
اینجا خانه من است، فردا طلوع فجر وعده دیدار من و شما همین جا. میرود داخل و در را میبندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام
ایشان میفرماید: لحظهشماری میکردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. میخواست به من بگوید:
شیخ عبدالکریم حائری!
▫️ مرجعیت،عاریتی است
▫️ ریاست،عاریتی است
▫️ خانههایتان،عاریتی است
▫️پولهایتان،عاریتی است
▫️وجودتان،عاریتی است
▫️سلامتیتان،عاریتی است.
▫️هر چه میبینید،عاریه است و امانت است.
دل به این عاریهها نبندید.
🆔 @S_mebadi66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤شهادت حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه شیعیان و محبین تسلیت باد
⬛️ ای دل من سینه بزن، خون ببار
⬛️ که صاحب الزمان شده عزادار
🆔 @S_mebadi66
روضه امام عسکری میرزامحمدی.mp3
5.02M
🎙 #استاد_میرزا_محمدی
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد.
🆔 @S_mebadi66
🌺 سالروز آغاز امامت و ولایت گل سرسبد عالم هستی، حضرت مهدی موعود (عج) تبریک و تهنیت باد
🆔 @S_mebadi66