صالحین تنها مسیر
مُجـــــاهــــــد: #تاریخ_تحلیلی_اسلام 3 سلام عیدت مبااارککک😍😍😍 حتما توهم مثل من دلت قنج میره ا
#تاریخ_تحلیلی_اسلام ۵
سلام
امیدوارم که حال دلت خوب باشه😊
برسیم به ادامه ی خوبی های مکه
💥 قبل از اسلام💥
6⃣اهل دین و دیانت بودن👌
🌀حالا درسته اشتباهاتی میکردن اما اهمیت دین براشون خیلی زیاد بود✅
🔻به حدی عبادت در خانه خدا رونق داشت که اونجا محل تجارت شده بود👍
🔸🔶طبیعیه که وقتی یکجا اهمیت بیشتری داشته باشه و توجه بیشتری رو به خودش جلب کنه اونجا برای تجارت مناسبتره☑️
ضمن اینکه احترام زیادی برای خانه کعبه قائل بودن✔️
↩️قربانی میدادن ولی اشتباهشون این بود که خون قربانی رو به دیوار کعبه میزدن😐
بت میزاشتن داخل کعبه
اما بت پرست نبودن❌
در واقع اون بت ها رو واسطه قرار میدادن که البته خیلی هم بیجا میکردن😒
خدا که واسطه نمیخواد❗️
اینم بگما❕
مثلا شما از مردم مکه قبل از اسلام میپرسیدی
خالقت کیه⁉️
جواب میدادن:
🌹قطعا خدا🌹
👈یکی دیگه از موضوعاتی که نشان دهنده ی اهمیت دین برای مردم اونزمان بود اینه که⤵️
🔴سعی بین صفا و مروه قبل از اسلام هم وجود داشته☑️
این نکات رو به خاطر بسپاریم
🙏🙏🌺🙏
صالحین تنها مسیر
#برنامه_جامع_تربیت_دینی76 🔷💯🔶💎💮 #برای_عبد_شدن 46 🔴در زندگی هر کسی طبیعتا رنج هایی وجود داره. البته
#برنامه_جامع_تربیت_دینی77
🔷💯🔶💎💮
#برای_عبد_شدن 47
🔹حرف اصلی اینه که توصیه های اخلاقی بدون دین، به هیچ وجه نمیتونه انسان ها رو از رنج ها عبور بده.
🔴این همه فیلم سینمایی و سریال ساخته میشه که پیامای اخلاقی بدون دستور میدن. این همه بنرهای اخلاقی که توی کانال های تلگرامی میبینید.
🔴این همه حرفای قشنگی که دکترفلانی و دکتر فلانی که روانشانس هستن و کلی مشتری دارن میزنن.
❓اما چرا هیچ اثری نداره؟ اوضاع جامعه چرا خوب نمیشه؟
⛔️چون این حرفای خوب ، منهای دین هست. از دین هم که میگن، بخش اطاعت از دستورش رو نمیگن.
فقط میگن دین یعنی اخلاق!!!
🔴مرده شور اخلاقی رو ببرن که میخواد بدون اطاعت از دستور، انسان ها رو خوب کنه که اتفاقا به لجن میکشه...
❌یه سیری کاذب میده با انسان ها و باعث میشه که نرن دنبال اصلی ترین کار زندگیشون.
🎴دیدید که بعضیا کلی کلاس میذارن و به بقیه توصیه های اخلاقی میکنن؟!
استاد اخلاق میشن؟
اتفاقا هم هیچ کس رو به سعادت نمیرسونن. صرفا وقت جوانان رو تلف میکنن.
✔️توصیه های اخلاقی باید همراه با اطاعت از دستور باشه و بس!
اگه استاد اخلاقی دیدید که مثلا میگه زشته دستور خدا رو گوش ندید.
بله اون استاد اخلاق واقعی هست.✔️✅
🌸اول از همه ما مذهبیا باید خوب بشیم. خییییلی خوب بشیم.
آدم بد ها چرا نمیان خوب بشن؟
میبینن ما مذهبیا به جایی نرسیدیم اونا هم ول کردن رفتن!
تا خوب ها عالی نشن، بد ها خوب نمیشن...
🔹➖✅➖🌺
💠✨💠
پنجشنبهای دیگر است ...
نثار روح تمام مسافران آسمانی
بخوانیم فاتحه و صلوات
✨💠✨
هدایت شده از تنها مسیر
هر لحظه تو را میخواهم🌾
حضورت را..
وجودت را..
بودنت را..
حتی برای اندکی...
چقدر جای خالیات خودنمایی میکند💔
🌼باز آینه، آب و سینی چای و نبات
🌺باز پنجشنبه و یادشهدا باصلوات
🆔 @Tanhamasir_ir
〰📿⚡️🔻〰⭐️〰🔻⚡️📿〰
💠#استاد_فاطمی_نیا
💟 يكي از اركـان عبوديت اين است كه؛
ما هميشه خود را بدهكار خدا بدانيم.✅
⚠️ ما هيچ وقت از خدا طلبكار نيستيم!
💢خدا و اهل بيت هميشه
👈 طلبكار هستند
👈 نه بدهكار❗️
🔮اعمال خود را اگر مهم بدانيم ؛👇
⭕️ از كيفيت آن كم ميشود؛ بايد همه ي اعمالمان را ناچيز بدانيم! ✔️
👈همه ي اين كارها وظيفه است ، ما كاري نكرده ايم✅
🌟بايد بدانيم هرچه هست، تفضّل خداست.🌟
〰📿⚡️🔺〰⭐️〰🔺
صالحین تنها مسیر
#او_را....107 "هدف" به هدفی فکر کردم که چند وقتی بود داشتم برای رسیدن بهش تلاش میکردم.به آرامشی که
#او_را... 109
مامان با تأسف نگاهش کرد و سرش رو تکون داد و مشغول خوردن شد که دوباره بابا گفت
-البته بدم نیست!
حداقل یه نفر تو این خونه زنیت به خرج داد و مجبور نیستیم امشبم دستپخت اصغر سیبیل رو بخوریم!!
مامان چشماش رو ریز کرد و با حرص بابا رو نگاه کرد؛
-مگه زنیت یعنی کلفتی و آشپزی؟؟مگه زن شدیم که شکم امثال تو رو پر کنیم!؟
خیلی وقت بود که دعواشون رو ندیده بودم!
تقریبا از وقتی که تصمیم گرفتن موقع غذا خوردن،با هم حرف نزنن،فقط صدای دعواهاشون رو از اتاقشون شنیده بودم.
قبل از اینکه بابا حرفی بزنه و دعوا بشه،سریع به مامان گفتم
-نه منظور بابا این بود که خیلی وقته غذای خونگی نخوردیم.
خب آدم گاهی هوس میکنه!
البته شماهم سرت شلوغه و مشغول مطب و دانشگاهی.من خودم سعی میکنم از این به بعد چندروز یه بار غذا بپزم!
موفق شدم جلوی یه جنگ رو بگیرم!مامان با اخم چند قاشق خورد و رفت،
-چند روز دیگه کلاسات شروع میشه!؟
سعی کردم لبخند بزنم
-پس فردا!
-خوبه.ولی بهتره بدونی این آخرین فرصتته،اگر این ترم هم نمراتت بد بشه،اجازه نمیدم بیشتر از این،با آبروم بازی کنی واون موقع دانشگاه بی دانشگاه!
و بدون اینکه نگاهم کنه یا منتظر جواب بمونه،آشپزخونه رو ترک کرد!!
مغزم داشت سوت میکشید و میخواست منفجر شه.چشمام رو بستم و زیر لب زمزمه کردم
"دنبال مقصر نگرد!
دنیا با ما سازگاری نداره!
دنیا محل رنجه!"
مشغول جمع کردن میز شدم.
از اینکه تونسته بودم به احساساتم غلبه کنم،احساس قدرت داشتم.
شاید اگر چندماه پیش بود،الان مشغول گریه و زاری بودم .ولی الان میدونستم تقصیر مامان و بابا نیست،بلکه مدل دنیا همینه!
به اتاقم رفتم و در رو قفل کردم.
تخته وایتبردی که تازه خریده بودم و زیر تخت قایم کرده بودم رو درآوردم و به دیوار زدم و به جمله هایی که دیشب از دفترچه ی سجاد،روش نوشته بودم نگاه کردم.
« تو سرخود نمیتونی با نفست مبارزه کنی.
نمیتونی اینجوری تمایلات عمیقت رو درست پیدا کنی!
باید برای این کار یه برنامه داشته باشی!
یه برنامه که بهت دستور بده و منیت رو از تو بگیره.»
به برنامه ای فکر کردم که سجاد تو دفترچش ازش صحبت کرده بود .برگشتم و پشت به تخته و رو به تراس نشستم.
پرده رو کنار زده بودم و آسمون از پشت درهای شیشه ای مشخص بود!
من هنوز گمشدم رو پیدا نکرده بودم و هنوز اون آرامشی رو که میخواستم،نداشتم.
گاهی با خودم فکر میکردم اون گمشده،سجاده .اما وقتی رفتارهای سجاد یادم میومد، میفهمیدم اشتباه میکنم!
اون به هیچ شخصی وابسته نبود...
پس منم نمیتونستم با یک آدم،این کمبود رو پر کنم!
میترسیدم از این اعتراف...
اما اون، حال خوشش رو بهخاطر خدا میدونست!
خدایی که تو اون دفترچه،صفحه ها راجع بهش حرف زده بود و من تندتند اون صفحات رو ورق میزدم که نکنه دلم به یه گوشش گیر کنه!
خدایی که خواسته بود من اینهمه رنج بکشم تا حالا بفهمم آرامش جز در کنار اون نیست...!
و خدایی که هیچ شناختی ازش نداشتم...
و حالا باید طبق دستوراتش با تمایلات سطحیم مبارزه میکردم،تا اون لذت های عمیق و اون آرامش سجاد رو تجربه کنم!
اما من هیچ چیزی نمیدونستم. هیچ کاری بلد نبودم!
باز هم دست به دامن دفترچه ی سجاد شدم.
تو لابه لای صفحاتش دنبال یه راه حل میگشتم،که یه جمله به چشمم خورد!
« تو نماز به دنبال لذت نگرد!
نماز دستور خداست که تو باهاش نفست رو بزنی.یه کار تکراری و مداوم که میخواد رشدت بده!! »
"نماز...!؟"
من اصلا بلد نبودم نماز چجوریه!!
درس های کتاب دینی هم که فقط بخاطر نمره گرفتن حفظشون میکردم،از یادم رفته بود
"محدثه افشاری"
❤️
#او_را... 110
تو لپتاپ سرچ کردم و یادم اومد که اول باید وضو بگیرم. رفتم تو حموم و شیر آب رو باز کردم.
مرحله به مرحله از لپتاپ نگاه میکردم و دوباره میرفتم تو حموم تا بالاخره تونستم وضو بگیرم!
تمام لباسام خیس شده بود!با غرغر عوضشون کردم و دوباره نشستم پای سیستم.
خیلی حفظ کردنش سخت بود!نه میدونستم قبله کدوم طرفه،نه حتی چادری داشتم که بندازم رو سرم و نه مهری برای سجده!!
کلافه نشستم رو زمین و زیرلب غر زدم
"آخه تو نماز میدونی چیه که میخوای بخونی!؟اصلا این کارا به قیافه ی تو میخوره؟!"😒
در همین حال،چشمم دوباره افتاد به تخته وایتبرد!
پوفی کردم و بلند شدم و طبق آموخته هام زیرلب گفتم
"همه ی این دنیا رنجه و دین هم کار بدون رنجی نیست.اگر بخوای طبق میل خودت پیش بری،به جایی نمیرسی!"
چندتا سرچ دیگه هم کردم و فهمیدم که رو سرامیک هم میتونم سجده کنم.
یه گوشه از فرش رو دادم کنار و ملافه ی رو تختیم رو برداشتم و انداختم رو سرم.
لپتاپ رو گذاشتم رو به روم و دستام رو بردم بالا...
"الله اکبر...!"
برای بار اول بود که سجده و رکوع رو تجربه میکردم!مگه خدا کی بود که من باید جلوش این کارها رو انجام میدادم!؟
نیم ساعت بود که نمازم تموم شده بود اما همونجا نشسته بودم و به کاری
صالحین تنها مسیر
#او_را....107 "هدف" به هدفی فکر کردم که چند وقتی بود داشتم برای رسیدن بهش تلاش میکردم.به آرامشی که
که انجام داده بودم فکر میکردم...
معنی تک تک جملات عربی که گفته بودم رو تو اینترنت سرچ کردم.
از همون الله اکبر شروعش مشخص بود راجع به کسی حرف میزنم که خیلی بزرگه!خیلیییی...
و وقتی تو رکوع دوباره به این عظمت تاکید میکنم،یعنی من در مقابلش خیلی کوچیکم!خیلیییی...
ولی وقتی از رکوع بلند شدم،گفتم خدا داره میشنوه که کسی حمدش میکنه!
یعنی اون فرد بزرگ،نشسته داره من کوچولو رو نگاه میکنه و حرفام رو میشنوه!!
حتما واسه همینه که بعدش خودم رو باید بندازم زمین و بهش سجده کنم!
و از سجده سر بردارم و دوباره به یاد بزرگیش به سجده بیفتم!!
بعدم با کمک خودش از زمین خودم رو بلند کنم...
با اون دوتا سوره ازش بخوام من رو تو گروهی قرار بده که دوستشون داره .نه گروهی که ازشون عصبانیه!
خدایی که خدای همهست!نه فقط خدای سجاد...پس حق منم هست که ازش آرامش بگیرم!
خدایی که به هیچکس نیاز نداره،به منم نیاز نداره،اما بهم حق حیات داده تا اگر از این لطفش ممنون بودم برای همیشه منو ساکن بهشتش کنه!
خدایی که آخر همه این حرفها باید شهادت بدم که به جز او،خدایی نیست...!
یاد جمله ای افتادم که تو جلسه شنیده بودم!عربیش رو یادم نبود اما معنیش این بود که بعضیا هوای نفسشون رو به جای خدا میپرستن. هوای نفس،همون تمایلاتی بود که فهمیده بودم باید ازشون بگذرم تا به آرامش برسم!
کم کم پازلی که از همون روزای اول تو ذهنم چیده شده بود،تکمیل میشد!!
حس غریبی داشتم از سجده به خدایی که تا چند روز پیش حتی وجودش رو انکار میکردم.
"محدثه افشاری"
❤️✨
الهی
دل چگونه کالاییست که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
📚الهی نامه
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
Hadadian-Hadith-e-Kisa.mp3
16.32M
حدیث کسا
حاج سعید حدادیان
همراه با شرح بسیاااار زیبا از ایشون 🌹
انقد زیباست که شرحش حفظم هست😊👌
بــــــم الله الــــــرحمن الــــــــر حیم
📖 وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ۚ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ
💠 و از نشانههاى قدرت اوست كه آسمان و زمين به فرمان او برپاى ايستادهاند. سپس شما را از زمين فرا مىخواند و شما از زمين بيرون مىآييد.
#سوره_روم_آیه_۲۵
#تفسیر_صفحه_۴۰۷
🔑پيدايش معاد، دفعى است نه تدريجى.
💠✨💠
🔺یک قرار روزانه 🔺 هرروز یک فراز از زیارت جامعه کبیره
🔆 یا مولای (عج)
أَشْهَدُ أَنَّ ...
أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ [السَّبِيلُ الْأَعْظَمُ ]
وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ
وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ
وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ
وَ الْآيَةُ الْمَخْزُونَةُ
وَ الْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ
وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ
مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا
وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ
🔆مولای من (عج)
شهادت میدهم که
شماييد راه راست تر و
گواهان خانه فنا،
و شفيعان خانه بقا،
و رحمت پيوسته،
و نشانه انباشته
و امانت نگاه داشته،
و درگاه حقّى كه مردم به آن آزموده مى شوند،
آنكه به سوى شما آمد نجات يافت،
و هركه نيامد هلاك شد
یا مولای (عج)
🙏 شما شَفیعُ دَارِ الْبَقَاءِ هستید:
شما «شفیع» هستید؛ میانجی هستید، واسطه هستید، مدافع هستید، شمایید که شفاعت میکنید
🔅شمایید که خداوند رضایت داده است به شفاعتتان: «وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَا لِمَنِ ارْتَضَى : و جز براى كسى كه [خدا] رضايت دهد، شفاعت نمى كنند». سوره انبيا ، آيه ۲۸
🔅 شمایید که خداوند احازه داده است به شفاعتتان «يَومَئِذٍ لَا تَنفَعُ الشَّفَـعَةُ إِلَا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـنُ وَ رَضِىَ لَهُ قَوْلًا : در آن روز (قيامت) ، شفاعتْ سود نمى بخشد، مگر براى كسى كه [خداى] رحمان ، اجازه دهد و سخنش را بپسندد ». سوره طه ، آيه ۱۰۹
🔅شمایید که خداوند عهد بسته است با شما برای شفاعتتان «لَّا یمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدً: هیچکدام مالک شفاعت نیستند، مگر کسی که با خدا در این باره عهدی داشته باشد.» سوره مبارکه مریم، آیه 87.
یا مولای (عج)
يا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ ...
يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ مَوْلينا
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا
🌹يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ🌹
تسبیح قائم
تسبیح حضرت حجة (عج) از هجدهم، تا آخر هر ماه است، و تسبیح آن حضرت این است:
«سُبْحانَ اللهِ عَدَدَ خَلْقِهِ، سُبْحانَ اللهِ رِضا نَفْسِهِ، سُبْحانَ اللهِ مِدادَ كَلَماتِهِ سُبْحانَ اللهِ زِنَةَ عَرْشِهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ مِثْلَ ذلِكَ
: پاك و منّزه است خداوند به تعداد مخلوقاتش، پاك و منزّه است خداوند تا آنگاه كه خشنود گردد، پاك و منزّه است خداوند به شمارش موجوداتش، پاك و منزّه است خداوند به اندازه ی وزن عرش او، و حمد و سپاس مخصوص خداوند است، همانند این مقادیر». («صحیفةالمهدی»، ص 19)
💠آغاز
می بارد از دستش اعجاز، مردی كه بالانشین است
تا عاشقی را بفهمید، هان! فرصت آخرین است!
سحری بكن با عصایت، تا نیل چشمم بخشكد
چشمان من رود رود است، دستان من گندمین است
ماییم و گاهی تغزّل، در كوچه باغ مزامیر
شعری بخوان از زبورت؛ تصنیفِ گل، دلنشین است!
ارزانیت باد قلبم، ارزانیت باد شعرم؛
این است دار و ندارم؛ دار و ندارم همین است!
می روید امواج دریا در پهنه داغ و آتش
آن روز آغاز عشق است، آغاز سبز زمین است.
اللهم عجل الولیک الفرج
💠✨💠