🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 در حمایت از مظلوم، خستگی ناپذیر باشید.(مثل حاج قاسم) 🍂
🔶 حضرت موسی در شهر می چرخید که دید ظالمی با مظلومی گلاویز شده، و مظلوم طلب کمک می کند.
حضرت موسی به یاریش شتافت و در جریان این کمک، شخص ظالم ناخواسته کشته شد.
🍁 روز بعد دوباره با چنین صحنه ای مواجه شد که مظلومی از او کمک می خواست.
باز هم به یاری مظلوم رفت و این بار مجبور به ترک شهر و دیارش شد، چون تحت تعقیب قرار گرفته بود.
☘یعنی دو بار کمک به مظلوم، و هر دو هم دردسرساز.
🔴 پس از خروج از شهر خود، و ورود به شهر مدین، دید دختران شعیب کناری ایستاده و قدرت گرفتن حقشان را نداشته و نیاز به کمک دارند.
بنابراین علیرغم دردسرهایی که در جریان کمک های قبل برایش پیش آمده بود، و با وجود گرسنگی و خستگی راه، و این که دختران شعیب هموطن او نبودند، ولی باز هم به کمکشان رفت.
⭐️و اینجا بود که خدا او را مورد حمایت ویژه اش قرار داد.
(براساس آیات ١۵ تا ٢۴ سوره قصص)
✅ پس اگر از کمک به بنده های خدا و مظلومین، دچار دردسر هم شدید، خسته نشده و یاری مظلومین را ادامه دهید و بدانيد که حتما مشمول عنایت خاص خدا خواهید شد.
#سبک_زندگی_قرآنی
🌷 پیام رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت تشییع شهدای گمنام در روز شهادت حضرت زهرا (س)
🔻 بسماللهالرحمنالرحیم
🔹 سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصهی افلاکیان. فداکارانی که پس از گذشت سالیان دراز از لحظهی شهادتشان کشور را با رائحهی معنویت و جهاد، معطّر میسازند و پرچم افتخار به خونهای ریخته شده در راه اسلام و قرآن را، بیش از پیش به اهتزاز در میآورند.
🔹 تقارن تشییع پیکر این مسافرانِ به خانه برگشته، با روز شهادت صدیقهی طاهره سلاماللهعلیها مبشّر ابدیّت یاد و خاطرهی آنان و مژدهبخش خیر کثیری است که از ناحیهی آنان برای کشور امام زمان روحیفداه فراهم خواهد آمد انشاءالله.
🔹 به ارواح طیبهی این شهیدان و به چشمها و دلهای منتظر پدران و مادران و همسران آنان سلام و درود میفرستم و فضل و رحمت فزایندهی پروردگار را برای همهی آنان مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۱۴۰۰/۱۰/۱۵
اجتماع عزاداران فاطمی روز پنج شنبه در تهران
میدان ولیعصر عج
#امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
#واجب_فراموش_شده
#حجاب
🌴✨ جمعه یعنی ...
⚪️✨عطر نرگس درهوا سر میکشد
🌴✨جمعه یعنی ...
⚪️✨قلب عاشق سوی اوپر میکشد
🌴✨جمعه یعنی ...
⚪️✨روشن از رویش بگردد این جهان
🌴✨جمعه یعنی ...
⚪️✨انتظار مهدی صاحب زمان
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات🌴❄️🌴
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
صالحین تنها مسیر
"رمان #پلاک_پنهان #قسمت4⃣2⃣ کمیل شوکه به دختری که با چشمان اشکی به او خیره شده بود، نگاه می کرد ن
"رمان #پلاک_پنهان
#قسمت5⃣2⃣
کمیل کلافه دستی به صورتش کشید و گفت:
ــ الان وقت این حرف ها نیست
سمانه ناباور به کمیل خیره بود،آنقدر شوک بزرگی به او وارد شده بود که ،نمی توانست تسلطی بر رفتارهایش داشته باشد.
ــ الان بگید،اون پوسترایی که تو تظاهرات دست بقیه بودند برا چی طراحی کردید؟کی ازتون خواسته بود؟
سمانه دستای لرزانش را بر روی میز مشت کرد و لبانش را تر کرد وگفت:
ــ من پوستری برای این تجمع طراحی نکردم
ــ اما چند نفر از دانشجوها گفتن؛که این پوسترارو شما بهشون دادید ،که به دست بقیه برسونن
ــ آره ولی من این پوسترارو ندادم،من پوسترایی که طراحی کردم به بچه ها دادم
اخمی بر روی پیشانی کمیل نشست!
ــ کی پوسترای طراحی شده رو چاپ کرد؟
ــ آقای سهرابی
کمیل سریع پرونده را باز کرد و نگاهی به آن انداخت،اما اسمی از سهرابی نبود.
ــ کی هست؟
ــ مسئول دفتر
ــ اینجا که نوشته عظیمی مسئول دفترِ
ــ آقای عظیمی بیمارستان بستریه،برای همین این مدت آقای سهرابی مسئوله
ــ این سهرابی چطور آدمیه
ــ آدم خوبیه
کمیل سری تکان می دهد
ــ به کسی شک نداری؟
سمانه کمی فکر کرد اما کسی به ذهنش نرسید:
ــ نه
ــ خب cd هایی که تو دانشگاه پخش شده بودند..
سمانه سریع گفت:
ــ باور کنید ،آقای سهرابی به من یه cd داد گفت مداحی هست برم رایت کنم به
عنوان فعالیت فرهنگی بدم به بچه ها،منم تعجب کردم آخه این فعالیت ها خیلی قدیمی شده بودند،اما گفت که بخشنامه است باید انجام بشه
ــ بخشنامه رو دارید؟
ــ نه،قرار بود بفرسته برام اما نفرستاد
ــ میدونستید تو اون Cdها کلی سخنرانی ضد نظام بود
سمانه با حیرت به کمیل نگاه می کندو آرام می گوید:
ــ چی؟ولی آقای سهرابی گفتن که مداحیه،حتی یه نمونه به من داد
ــ الان دارید این نمونه رو؟
ــ آره هم cd هم یه نمونه از پوستر تو اتاقم تو دفتر هستش
ــ cd هارو قبل از اینکه پخش کردید جایی گذاشتید؟
ــ یه روز کامل تو دفتر بودن
کمیل سری تکان می دهد و سریع برگه ای به سمت سمانه می گیرد:
ــ آدرس کافی نتی که رفتیدو برام بنویسید
کمیل برگه را برمیدارد و از جایش بلند می شود ؛
ــ با من بیاید
🌹نویسنده:فاطمه_امیری
ادامه رمان