#برایدلتاندرببسازید...
چقدر خوب است که
انسان طالب موعظه باشد
یا کسی آدم را موعظه کند.
وقتی خدمت عالم بزرگ و نورانی می رسید،
تقاضای موعظه کنید.
نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید
و تقاضای موعظه کرد.
آقا فرمودند: "چه کاره ای؟" گفت: "نجارم".
فرمودند:"برای دلت درب ساخته ای؟
اگر برای دلت درب نساختی،
یک درب برای دلت بساز که
غیر خدا به دلت راه پیدا نکند."
ما پیرمردها دیگر دلی برایمان نمانده،
خوش به حال شما جوان ها!
شما الان می توانید برای دلتان درب بسازید،
درب آهنیای بسازید که
کسی نتواند وارد دل شما شود.
کسانی که سن شان بالا رفته،
دیگر زمین دلشان خراب است،
البته نه کسانی که خوب هستند
و هدایت شدند،
آنهایی که هدایت نشدند و
شیطان پیشانی آنها را بوسیده است.
چون در روایت است
آنهایی که چهل سال عمر کرده اند
ولی با خدا ارتباطی برقرار نکرده اند،
شیطان پیشانی شان را می بوسد و می گوید:
"تو دیگر هدایت نمی شوی"
تا چهل سال امید است که انسان آدم شود،
اگر چهل سال بگذرد
هر چه به او بگویند مثل این
است که به دیوار گفته اند و اثری ندارد.
تا 'جوان هستید، نگذارید #دلتانخراب شود.
#آیتالله_مجتهدی_تهرانی
...♡
هروقت غربت و تنهایی،
به عمق استخوانم رسوخ میکند
آرام و بی صدا آرامشم دادهای؛
آنقدر آرام، که حضورت را حس نکردم.
مهربانِ لحظه های غفلتم!
امید غریبان تنها،
کجایی...؟!
یا صاحب الزمان !قلب سوخته من آموخته است که هر صبح جمعه، با دیگر "ندبه کنان" شعلهور شود، بسوزد و مویه کند؛ تا چنین، سند دل باختگی خود را ثبت کند. من بزرگ شدهام به عشق دیدار تو و نفس کشیدن در دنیای ظهورت.
مولای من!تا کی باید در بن بست حیرت و گمراهی باشم؟
🌸 دعای فرج - #جمعه
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَ بَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّء
وَ ضاقَتِ الاْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّماَّءُ و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى
وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّء
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُم
وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَر
اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّد
اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمان
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ
السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرین
🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفرج🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_251
و قال عليهالسلام
مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلاَوَةُ الْآخِرَةِ، وَ حَلاَوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الْآخِرَةِ.
امام عليه السلام فرمود:
تلخى دنيا شيرينى آخرت است و شيرينى دنيا تلخى آخرت.
شرح و تفسير
تلخى و شيرينى دنيا و آخرت
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به تفاوت آشكار ميان امور شيرين و تلخ در دنيا و آخرت مىكند و مىفرمايد:«تلخى دنيا شيرينى آخرت است و شيرينى دنيا تلخى آخرت»؛ (مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلاَوَةُ الْآخِرَةِ، وَ حَلاَوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الْآخِرَةِ) .
اشاره به اينكه بسيارى از طاعات و عبادات و انجام دادن دستورات الهى تلخكامىهايى دارد؛ جهاد فى سبيل اللّه، جهاد با هواى نفس و گاه رفتن به زيارت خانۀ خدا، پرداختن خمس و زكات و چشمپوشى از اموال حرام و مقامات عالى نامشروع، تلخىها و مشكلاتى براى انسان دارد؛ ولى به يقين اين تلخىها سبب شيرينى در سراى آخرت و بهشت برين است. نعمتهايى كه نه چشمى آن را ديده و نه گوشى سخنى از آن شنيده و نه به خاطر انسانى خطور كرده است.
به عكس، بسيارى از گناهان ممكن است لذتبخش باشد. پيروى از هوا و هوس و عيش و نوشهاى گناهآلود و اموال فراوانى كه از طرق نامشروع تحصيل مىشود براى صاحبان آنها لذّتى دارد؛ ولى اين لذّات، تلخكامىهايى را در آخرت به دنبال دارد عذابهايى كه بسيار شديد و طولانى است و حتى يك روز آن را نمىتوان تحمل كرد تا چه رسد به ساليان دراز.
مقصود امام عليه السلام از اين گفتار حكيمانه اين است كه اگر در مسير اطاعت، مشكلات و شايد ناراحتىها و مرارتهايى وجود داشته باشد، نگران نشويم، آنها را به جان و دل بپذيريم به اميد وعدههاى الهى در آخرت و به عكس اگر در گناه، لذّتى باشد از عواقب تلخ آن غافل نگرديم و كوتاه سخن اينكه هدف امام عليه السلام تشويق به طاعات و ترك گناهان است.
شبيه اين سخن، تعبيرى است كه در خطبۀ ١٧٤ نهجالبلاغه گذشت كه امام عليه السلام مىفرمايد:
«إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ؛ بهشت در لابهلاى ناراحتىها پيچيده شده و دوزخ در لابهلاى شهوات».
نيز در حكمت ٣٧٦ مىفرمايد:
«إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ، وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيءٌ؛ حق، سنگين اما گوارا و باطل، سبك و آسان؛ اما بلاخيز و مرگآور است».
حق گرچه ثقيل و سنگين است ولى عاقبتش گواراست. به عكس، باطل كه در آغاز آسان و راحت است؛ ولى در پايان ناگوار و خطرناك است.
البته آنچه امام عليه السلام در اينجا فرموده بيان حكم غالبى است وگرنه موارد استثنايى نيز وجود دارد كه انسان از انجام دادن حق لذت ببرد و از انجام دادن باطل ناراحت شود. حديث معروفى كه مىگويد:«مؤمن اوقات شبانهروز خود را به سه بخش تقسيم مىكند: بخشى براى عبادت و بندگى پروردگار و بخشى براى سامان دادن به وضع زندگى و در بخش ديگرى به لذات حلال مىپردازد تا نيرو و آرامش براى انجام وظايف پيدا كند»، دليل روشنى بر اين استثناست.
در حالات انبيا و اولياى الهى به خصوص در آزمايشهاى سخت آنها، شواهد زيادى بر اصل گفتار امام عليه السلام هست.
اگر حضرت يوسف عليه السلام تسليم خواستۀ نامشروع زليخا مىشد براى او لذتبخش بود؛ اما مرارت آخرت را به دنبال داشت و اينكه تسليم نشد و به سبب آن، سالها در زندان ماند و مرارت زيادى را چشيد بر كسى پوشيده نيست؛ اما حلاوت آخرت بلكه حلاوت دنيا را در پايان و بعد از مدتى به دنبال داشت. حضرت آدم عليه السلام ترك اولى كرد و از شجرۀ ممنوعه موقتاً لذت برد؛ اما پايان غمانگيزى براى او داشت.
بسيار مىشود مرارتهاى دنيا نتيجۀ شيرينى در همين دنيا نصيب انسان مىكند مانند جوانى كه سالها در غربت و با مشقت درس خوانده تا توانسته به مراحل عالى علم و دانش برسد كه لذت آن را در پايان در همين دنيا مىبيند و به عكس جوانى كه تن به تنبلى و خوشگذرانى و عيش و نوش داده و بىسواد باقى مانده مرارت آن را در پايان كار در همين دنيا مىچشد.