35.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حسین_معنی_آزادی
#کلیپ_سازی محرم تا صفر
#شب نهم
مداحی دلنشین میثم مطیعی
💌 #هدیهیمعنوی
تو برای #خدا باش خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود!👌
✍آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:ما با #کاروان و کجاوه به«گناباد» میرفتیم.وقت نماز شد.
#مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت:
کاروان را نگهدار میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
#کاروان دار گفت:
بیبی! دوساعت دیگر به فلان روستا میرسیم.آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم.
مادرم گفت:نه!
میخواهم #اول_وقت نماز بخوانم.
کارواندار گفت:نه مادر.الان نگه نمیدارم.
مادرم گفت:نگهدار.
کاروان دار گفت:اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم.
مادرم گفت:بگذار و برو.
من و مادرم #پیاده شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. #شب دارد فرا میرسد وممکن است حیوانات حمله کنند.
ولی مادرم با خیال راحت با کوزهی آبی که داشت،#وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد.
در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.
دیدم یک #دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید.
کنار جاده ایستاد و گفت:بیبی کجا میروی؟
مادرم گفت: #گناباد.
او گفت:ما هم به گناباد میرویم.بیا سوار شو.
یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر.
مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.
به سورچی گفت:من پهلوی مرد #نامحرم نمی نشینم.
سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است.بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.
مادرم گفت:من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم!
در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم.
خدا برایمان درشکه فرستاده است...
ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و #تسبیح میگفت!
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است.
مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم.
دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم...
اگر انسان #بندهٔ_خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت،بيمه مىشود و خداوند تمام امور اورا #كفايت و كفالت مىكند.
🌼«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست❤️🌹🌹🌹🌹🌹
[🌚💡]
•••| شـب ࢪا
سڪۅت اعتباࢪ مۍبخشد
انسان ࢪا متانت ۅ صبࢪ
پࢪۅࢪدگاࢪا دࢪ این
شب نۅࢪانی یاࢪیمان ڪن
معتبࢪ باشیم ۅ
بخشندھ ۅ مھࢪبان |•••
#شب
|•نَهُفتِه•|:
#پروفایل
#عکس_نوشته
تا اینجاش خدا بوده
از این با بعدشم هست...
""همینقدر حیاتی""همینقدر مھم""
🌺❤️
شب شما مورد لطف صاحب الزمان
#شب
قُمِ الَّیلَ الا قَلیلا
پاره ای ازشب را بیدار شو .
(سوره مزمل)
#مؤمنین کسانی هستند که #شبها بلند می شوند با خدای خودشان، مناجات می کنند، نماز می خوانند، راز و نیاز می کنند، خواسته هایشان را از خدا طلب می کنند. خدا هم به آنها عنایت می کند.
✍آیت الله ناصری :از اول #شب تا صبح بخوابد و بعد، همه چیز هم از خدا بخواهد؟ آخر نمی شود.
🔻 آقا یک مقداری بلند شو، #شب و نصف شب، کار داری، حاجت داری، گرفتاری، بلند شو دو قدم در خانه خدا برو.
⚜ درِ خانه خدا هم که دربان ندارد آقا! همیشه در خانه او باز است. هر وقت در بزنی، در باز است.
منظور از در زدن چیست؟ همین «یا اللّٰه، يا اللّٰه» گفتن شما مثل در زدن است. چی می خواهی آقا؟ هرچه می خواهی، می گویی.
#بیداری_شب
#شب نهم
مشک برداشت که سیراب کند دریا را
رفت تا تشنگیاش آب کـند دریا را
آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب
ماه میخواست که مهتاب کند دریا را
تشنه میخواست ببیند لـب او را دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را
کوفه شد علقمه، شقّ القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را
تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره آب
زخم میخورد که خوناب کند دریا را
ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تا در آغوش خودش خواب کند دریا را
آب مهریّه گل بود والّا خـورشید
در توان داشت که مرداب کند دریا را
روی دست تو ندیده است کسی دریا را
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را
#محرم
❃کاری از گروه طراحی جواهرالحیاة
@javahermedia
◣@Javaher_Alhayat ◢
࿐❁▪️❒◌🌑◌❒▪️❁࿐