eitaa logo
صالحین تنها مسیر
235 دنبال‌کننده
17هزار عکس
6.9هزار ویدیو
269 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی ۴۸.mp3
11.74M
۴۳ 🥇 مسیرِ تکاملِ انسانی ؛ دقیقاً مثل مسیرِ تحصیلی ماست! تا شما از یک پایه، نمره قبولی نگیرید، صعود به پایه‌ی بالاتر ممکن نیست! ➖نمره‌ی قبولی در هر مرتبه از تکاملِ انسانی، چگونه کسب می‌شود ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖نکات‌سیر‌معرفتی 🎼سخن انسان موسیقیِ جانِ اوست، انسان با سخنش دارد نیاتش را بیان می‌کند. 🌤 اگر سخنان ما سبب آرامش می شود مشخص است که نفس ما آرام است. 🔥ولی اگر سخنان ما موجب آزار دیگران می‌شود مشخص است که باطن خیلی خراب است....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاصله ما تا خدا فقط یک صدا زدن است! یک صفحه قرآن! یک دعا! یک درددل! یک مناجات! ویک نماز! وگاهی با کنار گذاشتن همین یکی ها، چقدر دور میشویم از تو ای مهربان!! التماس دعا. ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
#قسمت_چهل_و_دو #ازدواج_صوری خانم میرزایی ادامه دادن حمیدآقا اینا دوقلو بودن متولد سال ۶۸هستن
با پریسا رفتیم سر مزار شهید سیاهکلی -پریسا من یه دلنوشته از همسر شهید سیاهکلی تو فضای مجازی دیدم میخوای ببینیش؟ پریسا:آره حتما برای یوسف این روزهای دلم... این روزها که میشناسم تو را از نزدیک دلم قصد فریاد دارد.. تا بمانی.. زمین هنوز نیازمند توست.. تویی که روحت برای پرواز و آسمانی شدن بی تاب است.. تویی که حواست به همه جا بود.. به دل عاشق همسر و عشقت.. به همسایه دیوار به دیوار.. به خانواده و دوستانت.. حتی به منی که تازه میشناسمت... تویی که نابغه...مهندس کامپیوتر...و یک عالم در مسائل دین بودی... ورزشکار...نمونه تحصیل و تهذیب و ورزش... تویی که هنگام خرید توجهت به نزدیک ترین مغازه بود چرا که معتقد بودی حق همسایگی دارد و برای خرید مقدم است بر دیگر مغازه ها.. تویی که برای رسیدن به همسرت به حضرت معصومه توسل کردی و بعد از وصال در هر وعده نماز از خانم حضرت معصومه ویژه تشکر میکردی. . تویی که همیشه میگفتی اگه بیشتراز10 ثانیه زن و شوهر از هم ناراحت شوند خداهم ناراحت میشود..برای همین همیشه میگفتی ناراحتی زیر 1 ثانیه از هم روا هست ولی بیشتر نه.. تویی که برای روضه اباعبدالله احترام قائل بودی و می گفتی باید با احترام و رعایت آداب روضه گوش کرد.. تویی که هنگام روضه ها محکم بر سینه می زدی و می گفتی که شک نداشته باشید سینه ای که به عشق اهل بیت بر آن زده شود شاهد تو در روز قیامت است..و جالب آنکه بعد شهادت تمام بدنت میزبان ترکش و تیر شد جز سینه ات که سالم سالم ماند... تویی که میگفتی سینه زنی خوبه ولی با تامل...با درس گیری از اهل بیت...میگفتی خود را پرورشش دهید...اشک بریزید چون باعث پاکی دل میشه.. تویی که وقتی شبها از هییت برمیگشتی از وسط کوچه موتورت رو خاموش میکردی تا ذره ای باعث آزار کسی نشوی... تویی که حواست به بیت المال بود و لحظه ای از آن غفلت نکردی.. تویی که حواست بود ذره ای تقلب نکنی بخاطر اینکه روی حقوقت تاثیر و آن را حرام می کرد.. تویی که واکنش جالبی درخصوص بدحجاب ها داشتی به گونه ای که وقتی برای خرید با همسرت بیرون میرفتی اگه خانم فروشنده بد حجاب بود میگفتی فرزانه جان خودت برو این خانمه وحشتناکه... تویی که دائم الوضو بودی چرا که معتقد به این حدیث بودی که 'اگر کسی شب را بدون وضو بخوابد او مردار است و بستر او قبر او....و اگر کسی با وضو بخوابد بستر او جایگاهی است از بهشت و او شهید است'... تویی که هنگام وداع با دیدن اشک های همسرت گفتی دلم لرزید اما ایمانم هرگز... تویی که با رمز (یادت باشه) در تمامی تماس هایت از سوریه به همسرت میگفتی که دوستش داری.. به راستی چه نجواهایی داشتی با شهدا که حکم خادم الشهدایی اینقدر زود تبدیل شد به هم نشینی با شهدا.. کاش بمانی .. هر چند هستی.. زنده ای و شاهد همه چیز.. برایمان دعا کن..که تو مستجاب الدعا هستی.. روحت شاد .. ┈┈••••✾•💞💞•✾•••┈┈• ... 💞
داشتیم از مزارشهدا برمیگشتیم که گوشیم زنگ خورد اسم فائزه سادات رو گوشیم نمایان شد -سلام جانم فائزه سادات فائزه سادات :سلام عشقم پری یه خبر خوب برات دارم -جانم چی شده فائزه سادات:پری بیا بریم کربلاقسطی بازم با اسم کربلا اشکام جاری شد -سادات ما دستمون خیلی خالیه خودت که میدونی مامانم تازه جهاز پرستو رو داده اما شاید قسطی بودنش بشه یه مزیت برای اومدن حتما به مامان اینامیگم بهت خبر میدم فائزه سادات:باشه عزیزم رسیدم خونه اذان مغرب بود قامت بستم نمازم خوندم تو نماز از خود خدا و امام حسین خواستم کمکم کنن درحال جمع کردن جانمازم بودم که صدای مادر به گوش رسید پریا بیا شام وارد آشپزخونه شدم -مامان میخوام باهتون حرف بزنم مامان:جانم عزیزم بگو منو بابات گوش میدیم -فائزه سادات زنگ زد گفت بریم کربلا قسطی بریم مامان؟😢😢😢😭😭😭 مامان:من فدای دلت بشم که شور کربلا داره پریا عزیزم تو میدونی حقوق بابات اصلا کفاف زندگیمون نمیده صبرکن عزیزم سال بعد، -باشه 😭😭😭 ┈┈••••✾•💞💞•✾•••┈┈• ... 💞