🌹🌹🌹 تهلیل دستاس بزم خلقت در ازل‌گاهان چرا تشکیل شد؟ یا چگونه نور پردیس سحر تکمیل شد! پاسخ‌ات را می‌دهد در آفرینش کوثر اش! کهکشان نوری که در هستی از او تجلیل شد پرتوِ لولاک ضرب‌آهنگ ذات خلقت است گرچه با «کُن فیکون» عدلِ عدم تعدیل شد شأن زهرا(س) برتر از حوّایِ گندم‌دوست بود مدتی پیرایۀ پژواک او تنزیل شد برترین محبوبۀ خلقت به عرش کبریا هر فضلیت با مرامش در جهان تفضیل شد در وجودش غنچۀ توحید دائم می‌شکفت! نغمۀ «دستاس» اگر واگویۀ «تهلیل» شد جلوه‌ای فرمود رخسارش به کانون حجاب انجمن‌ها در ضمیر آینه تشکیل شد مادران در وسعت نامش، تجلّی یافتند دختران را خفت «دختر شدن» تعطیل شد هم پسر آورد و هم دختر، فریبا، بی‌بدیل سرو عشقش مردم آزاده را تظلیل شد آسمان بار امانت را به کوثر وا نهاد تا ولایت بر امیرمؤمنان تحویل شد «مصحف» غیب‌اش اگرچه در ضمیر «غیبت» است! ترجمان حکمتش، با صد زبان تحلیل شد این تشرّف در غزل هم از دعای «مادر» است گر «سعا» را باعث فخری در این تمثیل شد! 🌹🌹🌹🌹🌹 مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۹۸/۱۴۴۱ #سعا #استاد_سعا #saapoem @saapoem 🌹کوثر مهر🏵️ آفاق زدوده خاطر از غم، سرشار سپیده‌ها، دمادم آهنگ نواز موج، ساحل، دریا شده بر ترانه ملزم گیسوی پرند صبحگاهی، واکرده نسیم شانه بر دوش جوشانده سپیده، عطر سوری، جوش آمده گل، به چشم شبنم انباشته کهکشان تماشا، در آیینه‌ی سکوت دریا تا بهت زمین شود هویدا، از دیدن کهکشان، دمادم مهتاب، به دشت کرده خلوت، خورشید به ماه برده سجده افلاک به خاک، سر نهاده، سرگشته به شور عشق، عالم آیینه به دست، چشمه هر بار، واخوانده به عیش، باغ و گلزار عارف نه خبرزشال ودستار، عاشق نه خبر زغربت وغم تنها نه به عرش، عاشقانه؛ در شور تجلّی، آن یگانه - پیچیده صدای شادمانیش، حتی به مکان و لامکان هم بر صورت گل، سروده سرخی، بر بال پرنده، بسته پرواز بر چشمه کشیده خط جاری، بر سینه‌ی من خطوط مبهم ابهام دل از نگاه من نیست، این عشق، همیشه می‌کشاند گاهی به جنون عاشقانه، گاهی به سلامت مسلّم تا اینکه نرفته رشته از کف، خواهم که سخن صفا بگیرد از نام بلند کوثر عشق، از آیینه‌ی زلال خاتم! میلاد فقط بهانه ای شد، تا قالب جسم، جان پذیرد تا عصمت روح، زنده ماند، در خاطره‌ی بهشت و آدم تنها، نه تویی، بهانه، امشب، میلاد هزار کهکشان است با خاطره‌های سبز و روشن، با سلسله‌های پاک و محکم ای باور روشن زمانه، ای وسعت سبز بی کرانه تو مادر لحظه‌های باران، من کودک اشک‌های زمزم! کی جای غم است، ای دل ای دل، سرشار شو از ترانه‌هایت! هنگامه بپا کن از شعف،‌هان! بگشا نفحات سینه، کم کم مادر به خدا، به عشق سوگند! نامی که همیشه دوست دارم یا فاطمه(س) بوده تا به امروز، یا فاطمه هست، تا بخوانم! 🌹🏵️🌹🏵️🌹 مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی @saapoem قم- 1384 https://youtu.be/VwOOPcJcD1g سیدعلی اصغرموسوی : SaaPoem: در معرفی حضرت زهرا(س) و زندگی دینی و الگوساز ایشان،متأسفانه به مطالبی پرداخته می‌شود که «تاریخ مصرف گذشته» است! کنگره‌ها،همایش‌ها و جلساتی برگزار می‌شود و مقالات و کتاب‌هایی نوشته می‌شود که اکثر مطالب آنها تکراری و فاقد نوآوری است؛ چرا که جامعه ما از «درد» غافل است؛ اما پی «درمان» می‌گردد! هنوز هنجارها را به خوبی معرفی نکرده است؛ ولی به آسیب شناسی «هنجار شکنی» می‌پردازد. https://telegram.me/holyfatemehzahra بی ربط نیست اگر بگوییم؛ دشمنان ما خیلی بهتر از ما،حضرت زهرا(س) را می‌شناسند! ما متاسفانه ایشان را محدود به چند «صفت» و چند «منقبت» ولایی کرده و معرفی می‌کنیم. به گفته عایشه،همسر پیامبر اکرم(ص)،شبیه ترین مردم به پیامبر(ص)،بانوی گرانقدر اسلام حضرت زهرا(س) بوده اند،پس خلق نیکوی حضرت در دخت بزرگوارش نیز بوده و این نشان دهنده عظمت روحی و رفتاری ایشان است. همراهی با مردم عوام و آموزش آنان و همراهی با خواص و تد

ریس و تفسیر قرآن کریم با آنان – که 28 تن از اصحاب،از ایشان حدیث روایت کرده‌اند – و تربیت تمام و کمال فرزندان خردسال و کمال اهتمام در شوهرداری،نشان از شخصیت والای حضرت(س) در زندگی فردی و اجتماعی دارد. اگر می‌خواهیم نسلی مومن و الگوپرور داشته باشیم باید ایمان و تقوا،حق الله و حق الناس را بشناسیم. باید حقیقت دین را به تمام مردم بشناسانیم؛ نه آن مقدار که به نفع ماست و نه آن مقدار که به نام پیشرفت و توسعه به اشرافیت و سیستم‌های طبقاتی می‌پردازد. https://telegram.me/holyfatemehzahra جهان اسلام باید صدای فاطمه(س) را دوباره بشنود،باید صدای فرزند فاطمه(س) را در کربلا بشنوند تا دوباره دچار امثال صدام و قذافی و مبارک و بن علی و عبدالله صالح نشود،تا دچار فهدها و حمدها نشود،تا عفت زنان مسلمان در زندان‌های ابوغریب و بوسلیم به تاراج نرود. بیداری جهان اسلام و زنان مسلمان محجه در سال‌های اخیر در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه حیات طیبه اهل بیت(ع) است،هر چه شعارش عنوان دیگری دارد اما عدالت و آزادی و شرافت دینی اصلی ترین آرمان اهل بیت(ع) و مومنان حقیقی است. منظور ما از الگوی دینی،الگو برای شرافت انسانی و عظمت بشریّت در حیات مادی و معنوی است. تک تک زنان مسلمان که در زندان‌های جباران و ستمگران تاریخ – به خصوص تاریخ معاصر – زیر شکنجه به شهادت رسیدند،برای اعتلای کلمه حق و عدالت به زندان افتاده بودند و اکثر آنها اهل حجاب و نماز و دیانت بودند،اعم از شیعه و سنی و حقیقت مبارزه آنها مبارزه با طاغوت و طاغوتیان بود. هیچ زن مبارز و متدینی را – حتی در فرق غیرشیعی – نمی‌توان یافت که در مبارزه با ستمگران از اهل بیت(ع) الگو نگرفته باشد؛ چون الگوهای غیردینی که هیچ گاه جان بر سر عقاید نمی‌گذارند. چرا که هدفشاسن مادی است پس بیشتر سازش کارند تا مقاوم! انقلاب‌های کنونی کشورهای اسلامی به خوبی نشان داد که مردم برای اعتلای دین قیام کرده‌اند و درد زنان شمال آفریقا و کشورهای عربی،درد دین است؛ درد کرامت انسانی است وگرنه هم آزادی مادی داشتند؛ هم آزادی‌های همه جانبه برای لذایذ دنیوی! پس برای چه همراه فرزندان و شوهران و کسان خویش،جان بر سر مبارزه گذاشتند؟ https://telegram.me/holyfatemehzahra . نخستین بانویی که بعد از اسلام در برابر حکام ظالم ایستاد و از حق خود و اسلام دفاع کرد حضرت زهرا(س) بنت محمد(ص) است. بانویی که سوره کوثر در شأن او نازل شد و با نوعی تفسیر ذوقی می‌توان گفت: که معنای کوثر پایان ناپذیری و روان و جاری بودن قیام و احتجاج حضرت زهرا(س) است که در تمامی تاریخ ایستا و ماندگار مانده و همچون ستاره‌ا‌ی فروزان شب زدگان را به سرمنزل مقصود،هدایت می‌کند. چه کسی می‌تواند بگوید شیوه و روش زهرا،مبارزه زهرا و حیات معنوی زهرا(س) متوقف شده است؟! تا حجاب باقی ست،زهرا هم هست! تا فریاد عدالت خواهی زنان مسلمان باقی ست،فاطمه هم باقی است! تا کعبه و حج و غدیر و کربلا پویا و جاری ست،نام و یاد حضرت زهرا(س) هم ماندگار است؛ چرا که سرمنشأ ماندگاری اسلام و قرآن و عترت،وجود حضرت زهرا(س) بود و خداوند ذوالجلال حیات دینی مسلمانان را به دست زهرای مرضیه سپرده است و مفهوم واقعی «لُولاک لِما خَلَقتُ الاَفلاک» و صد روایت و حدیث نبوی در شأن و منزلت حضرت زهرا(س) جز این را نمی‌گوید که: زهرا نبض هستی و سبب سازِ حیات مادی و معنوی بشر است! 🌹🌹🌹 https://telegram.me/holyfatemehzahra فصل اول: ویژگی‌های فردی – اجتماعی حضرت و جایگاهش در اسلام 1. در قرآن: الف) سوره کوثر یکی از سوره‌های مشهور قرآن کریم که مربوط به منزلت وجودی حضرت زهرا(س) می‌باشد سوره کوثر است. واژه کوثر به معنای: «هر چیز فراوان و متراک، شخص بزرگ و پر خیر و بخشنده، نام نهری در بهشت» و یگانه واژه در قرآن است و هرگز در آیات قرآن تکرار نشده است. درحالی که به معنای «خیر کثیر» است و به چندین شکل م ی‌شود آن را تعریف، تفسیر و تأویل کرد. هم می‌تواند درباره ذریّه – نسل سادات – حضرت زهرا(س)؛ هم نام و القاب مبارکه حضرت فاطمه(س) و هم عظمت و شکوه وجودی ایشان اشاره داشته باشد. ضمن این که به معنای چشمه‌ا‌ی در بهشت نیز می‌باشد که ساقیانش رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) هستند و معصومین(ع) نوشیدن از آن را به دوستداران و شیفتگان مکتب حضرت زهرا(س) بشارت داده‌اند. در حال حاضر در اغلب کشورهای جهان، در میان مسلمانان تعدادی از سادات فاطمی زندگی می‌کنند و اکثریت آنان در قاره آسیا و خاورمیانه، از جمله کشور اسلامی ایران که دیار عاشقان ولایت است. خارج از لطف نیست اگر بگوییم سادات فاطمی تنها دودمانی که در جهان با این قدمت و وسعت زندگی کرده‌اند و این جز بشارت خداوند به رسول خدا(ص) و حضرت زهرا(س) نبوده و گستردگی سادات در کره زمین و حضور آنان در آینده تشیع و قیام مهدی آل محمد(ص) خود معجزه قرآن و مفهوم همان «خیر کثیر» است؛ کوثر است؛ جاری و همیشگی. پانزدهمين

بانویي كه در آخرين كتاب آسماني مدح شده، ‌حضرت فاطمه(س) دختر پيغمبر خاتم(ص)‌مي باشد. آیاتی در سوره‌های مختلف از جمله سوره هل اتي درمورد ایشان نازل شده است؛ كه ركن آيه شريفه وَ يُطعِمونَ الطَّعامَ‌عَلَي حُبِّهِ، ‌حضرت فاطمه(س) است. بهترين شاهد بارز در عظمت صديقه كبري به عنوان تنها زن از آل عبا و اهل بیت(ع) و وجود ایشان در جمع مخاطبان همین آيه مباهله است كه: فَقُل تَعالَوْا نَدعُ أَبنائَنا وَ أَبنائَكُم وَ نِسائَنا وَ نِسائَكُم؛ بگو بياييد بخوانيم فرزندانمان را و فرزندانتان را و زنانمان را و زنانتان را. همه نوشته‌اند كه به جز حضرت فاطمه(س) با رسول خدا(ص) زني نبوده است و لفظ جمع با اضافه به سوي جمع، ‌دو عظمت دارد. كه آن دو به يك مصداق خارجي يعني به صديقه طاهره برمي گردد. اگر از لحاظ اهمیت هم در نظر بگیریم قرآن ایشان را به بهترین شیوه می‌ستاید و به ایشان لقب کوثر «خیر کثیر» می‌دهد تا گویای عظمت حضرت در بین همگان باشد. ب. آیه تطهیر عصمت صدیقه کبری خداوند در آیه تطهیر درشأن پنج تن آل عبا علیهم السلام که زهرا سلام لله علیها نیز یکی از آنان بود چنین فرموده است: انَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ و یُطَهِّرَکُم تَطهیراً: همانا خداوند می‌خواهد که رجس و پلیدی را از شما خاندان بزداید و پاک و مطهرتان سازد. دراینجا معنای «رجس» تلویحاً از خودآیه به دست می‌آید. چر اکه خداوند این دوری از رجس را از باب لطف واکرام به اهل بیت علیهم السلام ارزانی داشته و بالتبع باید مقامی عظیم در جهت تنزه از عوامل و امور مغضوب او باشد. کما اینکه با توجه به «انما» که برای انحصار امری درمحدوده‌ا‌ی خاص می‌آید، مشخص می‌شود که این تطهیر و پیراستگی تنها شامل افرادی است که در زیر کسای یمانی حضور داشته‌اند. «رجس» عبارت از هر چیزی است که طبع انسان از آن روی گردان بوده و فرد مرتکب یا دارای آن، پیروی از شیطای کرده و مستحق عذاب می‌گردد. کما اینکه در مراتب بالاتر، «رجس» هر صفت ناپسند یاعمل سخیفی است که از شأن و منزلت انسان بکاهد و او را خارج از دایره مروت و جوانمردی بگرداند. * خداوند متعال دراین آیه خواسته لطف وعنایت عظیم خود را متوجه این خاندان که همه چیز را فدای راه او کردند- بنماید و از این رو شایسته است که اعلی مرتبه طهارت وپیراستگی رابه آنان تفضّل فرماید؛ و آن نیست مگر مقام عصمت عامه‌ای که طایفه امامیه آن را برای امامان پاک نهاد خود و جد امام آنان صلوات الله علیهم قائل هستند. براین پایه، آیه شریفه، عصمت صدیقه کبری سلام الله علیها را حتمیّت بخشیده و مقام او را در حد مقام انبیا و اوصیا قرارمی‌دهد. زیرا او درآن مجلس کسا درجمع انان بود که پیامبر درشأنشان فرمود: اَللهُمَّ اِن هوُلاءِ اَهلُ بَیتی فَاذهب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهیراً: خدایا اینان خانواده من می‌باشند. پس رجس را از آنان دور نما و پاک و پیراسته بگردانشان. اما اگر از تمام این براهین صرف نظر کنیم، یک چیز را نمی‌توانی فراموش کنیم و آن این است که فاطمه صلوات الله علیها مشتق از نور محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است و شعاعی از فروغ سرآمد الهی . از این رو او سراسر قداست و طهارت و به دور از هر خدشه و پیرایه است. او که شاخساری از شجره طیبه رسالت می‌باشد و پایه‌ا‌ی از بنیاد عظیم نبوت و اشعه‌ا‌ی از جمال محمدی، چگونه تواند کمتر تمایلی به گناه داشته باشد و یا عملی خلاف طریقت پاکدینان از او سرزند؟ *** این قداست درحدی است که به نص صریح حدیث، شیطان نمی‌تواند دررؤیا در صورت آنان تجسم یابد. بر همین اساس طهارت ذاتی، زهرا سلام الله علیها از عادات ماهانه زنان و خونی که در هنگام ولادت می‌بندد، پیراسته است، تا رحم مطهرش شایستگی دربرگیری امامان منزّه از عوارض عالم خلق را داشته باشد. از دیگر دلائل عصمت صدیقه کبری سلام الله علیها، این حدیث متواتر نبوی است: فاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنّیِ، یُغضِبُنی مَن اَغضَبَها و یَسُرُّنی مَن سَرَّها واِنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِها وَ یَرضی لِرِضاها : فاطمه(سلام الله علیها) پاره‌ا‌ی از تن من است، هرکه او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده و هرکه اورامسرور سازد، مرامسرور ساخته. و خداوند درغضب او غضبناک است ودر رضای او راضی. این کاشف از ارتباط مستقیم خشنودی و خشم فاطمه سلام الله علیها با مرضات و غضب خدای تعالی است. به حدی که اگر بر امری خشم آورد، به طور حتم مغضوب خداوند و مطرود دین او می‌باشد و اگر از امری راضی باشد، مورد رضای خدای تعالی بوده ودر دین حق می‌باشد. و همگی حالت رضا و غضب صدیقه اطهر منبعث از نمود نفس نمی‌باشد. و این است معنی عصمت فاطمه سلام الله علیها. سهیلی در شرح سیره ابن هشام از این احادیث نتیجه می‌گیرد که دخت پیامبر صلی الله علیه وآله از خلیفه اول و دوم برتر می‌باشد، زیرا که او پاره تن رسول اعظم است؛ واینکه ناسزای به او کفر است، زیرا یق

یناً پدرش را ناراحت می‌سازد و موجب خشم خدای سبحان می‌شود. ابن حجر نیزمی‌گوید:«از این روایات فضیلت فاطمه سلام الله علیها به دست می‌آید که هرسخن ناشایستی که درباره فاطمه گویند و از آن اذیت شود، پس رسول خدا را آزرده‌اند. و کسی که رسول اکرم را بیازارد، بدون تردید مرتکب امر حرامی گشته است . » ** خانه حضرت فاطمه(س) قطعه‌ای از آسمان و بهشت بر زمين و او فرشته‌ای در قالب انسان بود و نه تنها او بلكه حضرت علي(ع)، حسنين(ع) و زينبين(س)‌نيز اين چنين بودند و به همين دليل خانه او محل رفت و آمد ملائكه الله بود. جبرئيل، ‌ميكائيل، اسرافيل و ديگر فرشتگان خدمتكار حضرت فاطمه(س) وگهواره جنبانان حسين(ع)، ‌دائم در حال رفت و آمد بودند. در زيارت جامعه می‌خوانيم: اَلسَّلامُ عَليكُم يا اَهلَ بَيتِ‌النُّبُوَةِ وَ‌مَوضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُختَلَفَ الْمَلائِكَةَ. سلام بر شما اهل بيت پيامبر(ص)‌كه محل رسالت رسول و محل رفت و آمد فرشتگان هستيد. در اين خصوص مباحث مفصلي وجود دارد كه می‌تواند اشارتي به مقامات بلند علمي و عملي حضرت فاطمه(س) داشته باشد و اما در اين مختصر فقط به نقل يك روايت كفايت می‌كنيم. حضرت امام صادق(ع)‌مي فرمايد: همانا حضرت فاطمه(س) پس از رسول خدا(ص) هفتاد و پنج روز زندگاني داشت و در سوگ پدر اندوهي سخت بر او وارد می‌شد و جبرئيل پيوسته به حضورش می‌آمد و در عزاي پدر او را سلامت باد می‌گفت و تسلّي بخش خاطر غمين او می‌شد و او را از حال پدر و مقام و منزلتش آگاه می‌نمود و از آن چه كه پس از او براي فرزندانش رخ خواهد داد باخبر می‌كرد و علي(ع‌)پيوسته اين‌ها را می‌نوشت. پس اين مصحف حضرت فاطمه(س) می‌باشد. ج. آیه قربی آیه «قُربی» که بیانگر پرتویی از شکوه وصف ناپذیر حضرت فاطمه(س) می‌باشد، این گونه است: قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ (شوری: 23) هان‌ا‌ی پیامبر، بگو: من در برابر رسانیدن پیام خدا، هیچ پاداشی از شما نمی‌خواهم، جز دوست داشتن نزدیکانم . . . در این آیه، خدا به پیامبرش فرمان می‌دهد که‌ا‌ی پیامبر، بگو: من برای انجام رسالت خویش پاداشی از شما نمی‌طلبم، جز آنکه باید با نزدیکان من براساس مهر رفتار نمایید و آنان را – که نمونه ی درخشان و زنده ی اندیشه و عمل در دین من هستند – در زندگی خویش سرمشق سازید. در این مورد سخنان امامان راستین و پیروان آنان هماهنگ است که منظور از واژه «قربی» نزدیکان پیامبرند و انبوه روایات در کتاب‌های شیعه و اهل سنت، نام و نشان این نزدیکان پیامبر را به دست می‌دهد. الف) از جمله آن روایات – که دانشمندان بزرگ اهل سنت در معتبرترین منابع خویش، همچون، «صحاح» و تفاسیر آورده‌اند – این روایت است که می‌فرماید: هنگامی که این آیه فرود آمد، از پیامبر پرسیدند: نزدیکان شما – که محبت آنان بر ما واجب شد – کیانند؟ «لَمّا نَزَلَت هذهِ الایَةُ قالوا: یا رَسولَ اللهِ! مَن قَرابَتُکَ هؤلاءِ الَّذینَ وَجَبَت عَلَینا مَوَدَّتَهُم؟ » پیامبر فرمود: علی و فاطمه و دو پسر آنان. «قالَ رسول خدا(ص): عَلِیُّ وَ فاطِمَةُ وَ ابناها وَ قالَها ثَلاثاً. » این روایت را دانشمندان شیعه و گروهی از علمای اهل سنت آورده‌اند. ب) روایت دیگر، از آن انبوه روایات را «طبری» و «ابن حجر» از پیامبر گرامی آورده‌اند که فرمود: خداوند پاداش مرا بر شما مردم، محبت ورزیدن به خاندان من قرار داد، پس به هوش باشید که من در روز رستاخیز در این مورد پرسش خواهم کرد. قربی در سخنان امامان اهل بیت 1. از امیرالمومنان حضرت علی(ع) آورده‌اند که فرمود: در سوره شورا در مورد ما آیه‌ا‌ی موجود است که به دلالت آن، هر انسان باایمانی محبت ما را، راه و رسم خویش قرار می‌دهد ؛ آن گاه به تلاوت آیه پرداخت: قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی . . . 2. و نیز آورده‌اند که دومین امام نور فرمود: «و انا من اهل بیت الذین افترض الله مودتهم علی کل مسلم، فقال: قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودّة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور واقترف الحسنة مودّتنا اهل البیت» من از همان خاندان پرشکوهی هستم که خدا، مهر به آنان و فرمانبرداری شان را بر ایمان آوردگان واجب ساخت. آنگاه افزود: به دست آوردن آن پاداش پرشکوهی که در آیه آمده، مهر به ما اهل بیت است. 3. و نیز از چهارمین امام نور آورده‌اند که در شام و در حال اسارت بر درب مسجد اموی که مردی از شامیان از کنار آن حضرت گذر کرد و گفت: سپاس خدای را که شمایان را نابود ساخت، آن حضرت پرسید:‌هان،‌ا‌ی بنده خدا! آیا این آیه را نخوانده‌ا‌ی که: قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی؟ و آن گاه افزود: ما خاندانی هستیم که این آیه در مورد ما فرود آمده است . . . د. در دیگر آیات در آیه مباهله خداوند در قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ حَآ

جَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ» هان،‌ا‌ی پیامبر! آنچه در مورد عیسی به تو وحی شد، حق و از سوی پروردگار توست؛ پس، از تردیدکنندگان مباش. اینک، پس از دانشی که درمورد مسیح به تو رسید، هر کس درباره ی او با تو به بحث و ستیزه پرداخت، بگو: بیایید ما پسرانمان را فراخوانیم و شما نیز پسرانتان را، ما زنانمان را و شما نیز زنانتان را، ما خودمان را و شما خودتان را؛ آنگاه «مباهله» کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. در آینه سوره هل اتی (انفاق) هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ ... بی گمان نیکان در بهشت خدا، از جامی می‌نوشند که با عطر دل انگیز و خوشی درآمیخته است. آن جام گوارا از چشمه‌ا‌ی برگرفته می‌شود که بندگان محبوب خدا از آن می‌نوشند و از هر جا که بخواهند آن را به آسانی روان می‌سازند. در آینه آیه نور خدا در قرآن می‌فرماید: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ ... خدا نور آسمان‌ها و زمین است؛ وصف نور او بسان چراغدانی است که در آن چراغی قرار دارد و آن چراغ در شیشه‌ا‌ی است؛ آن شیشه، گویی اختری فروزان و نورافشان است، که از درخت خجسته زیتونی که نه شرقی است و نه غربی برافروخته می‌شود؛ نزدیک است که روغن آن – گرچه آتشی بدان نرسیده باشد – روشنی بخشد و فروغ افکند؛ روشنی و فروغی بر روی روشنی است. خدا هر کس را بخواهد با نور خویش راه می‌نماید؛ و خدا این مثال‌ها را برای مردم بیان می‌کند تا حقایق معنوی را دریابند؛ و خدا به هر چیزی داناست. این چراغ روشن و روشنگر در خانه‌هایی است، که خدا اجازه داده است که مقام آنها اوج گیرد و نام بلند او در آنها به عظمت و یکتایی برده شود. «مغازلی شافعی» در «مناقب» آورده است که: من از حضرت کاظم(ع) از تفسیر آیه پرسیدم که: « مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ » چه پیام و مفهومی دارد؟ آن حضرت فرمود: منظور از واژه «مشکاة» حضرت فاطمه(س) است و واژه «مِصبَاح» دو نور دیده اش، حسن و حسین(ع) هستند. 2. در احادیث معصومین(ع) الف). حضرت زهرا(س) در بیان پیامبر(ص) شدت علاقه پیغمبر به فاطمه از گفتار و رفتار رسول خدا(ص) نسبت به فاطمه به خوبی روشن میشود که علاقه آن حضرت به دخترش فاطمه بیش از حدّ محبت یک پدر نسبت به دخترش بوده و حساب دیگری در کار بوده که به ایمان و تقوی و اعمال و رفتار فاطمه مربوط می‌شود وگر نه رسول خدا(ص) دختران دیگری هم اما درباره آنها نگفته «بضعة منی» یا «روحی التی بین جنبی» ویا «احبّ الناس الیّ» وامثال این سخنان. وباز این اظهار علاقه و محبت تنها به منظور دلجویی از فاطمه نبود که چون مادر خود را از دست داده بود پیغمبر میخواست دختر کوچکش از نداشتن مادر رنج نبرد و عقده‌ا‌ی برای او ایجاد نشود، چنانکه برخی تصور کرده اند، زیرا این اظهار علاقه و محبت تا پایان عمر پیغمبر یعنی هنگامی هم که فاطمه شوهر کرد و بچه دار هم شده بود و بلکه تا آخرین ساعات زندگی ادامه داشت و هیچ تغییری در آن پیدا نشد، بلکه روز به روز زیادتر میشد و فاطمه تنها زنی بود که پیغمبر در هنگام رحلت اسراری به او گفت و آهسته و به طور خصوصی با او صحبت کرد تا آنجا که عایشه میگوید: پیغمبر را میدیدم هرگاه فاطمه نزد او میآید برمیخواست واو ر ادر بر گرفته میبوسید و در جای خود مینشانید- عایشه که گویا از دیدن این منظره ناراحت میشد و حسادت میکرد به پیغمبر میگفت: این چه کاری است که میکنی؟ میفرمود: «یا عایِشَة اِذَا اشتَقتُ اِلَی الجَنَّةِ قَبَّلتُ نَحرَ فاطِمة » {ای عایشه هرگاه مشتاق بهشت میشوم گلوی فاطمه را میبوسم. ] وباز از همین عایشه نقل شده که میگفت: «ما کانَ اَحَدٌ مِ نَ اَلرَّجالِ اَحَبُّ اِلی رَسوُلِ اللهِ مِن عَلّیٍ وَلا مِنَ النِّساءِ اَحَبُّ اِلََیهِ مِن فاطِمَة » [از مردان کسی نزد پیغمبر محبوبتر ازعلی نبود واز زنان کسی ر ابیشتر از فاطمه دوست نمیداشت. ] زندگاني حضرت فاطمه(س)‌و دختران آن حضرت، صص 25 و 26. این حدیث به طور متواتر از طریق شیعه واهل سنت نقل شده که پیغمبر اسلام درباره زهرا(ع) فرمود: «فاطِمَةُ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمین» . [فاطمه بزرگ و بانوی زنان جهانیان است. ] و از نظر قرب به حق تعالی و تقرب در پیشگاه او به مقامی رسید که رسول خدا(ص) مکرّر به او می‌فرمود: «یا فاطِمَة اِنَّ اللهَ لَیَغضِبُ لِغَضَبِکَ وَ یَرضی لِرِضاکَ» [‌ا‌ی فاطمه براستی خدای تعالی به خاطر خشم تو خشم می‌کند و برای رضا و خشنودی تو خشنود و راضی می‌شود. ] و شدت علاقه آن حضرت به او در حدّ بود که بارها می‌فرمود:« فاطِمَة بَضعَةٌ مِنّی». [ فاطمه پاره تن من است. ] و در برخی از آنهاست که دنبال جمله فوق فرمود: « وَ هِ

یَ قَلبِی الَّذی بَینَ جَنبَی». [ و او جان و دل من است که در سینه‌ام قرار دارد. ] یا اینکه فرمود: « وَ هِیَ نورٌ عَینی و ثَمَرَةُ فُوادی». [ و او نور چشم و میوه دل من است. ] و در بسیاری از آنهاست که فرمود: « فَمَن اَغضَبَها فَقَد اَغضَبَنی» [ و هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده. ] واز جمله روایات جالب در مورد علاقه پیغمبر به فاطمه این روایت است که مرحوم مجلسی در بحارالانوار از کتاب فضائل و روضه نقل کرده که روزی رسول خدا(ص) به خانه علی و فاطمه وارد شد وآن دو رادید که نشسته‌اند و آرد دستاس میکنند پیغمبر فرمود: کدامیک بیشتر خسته شده اید؟ علی(ع) فرمود: فاطمه(س). سپس پیامبر(ص) فرمود: دخترکم برخیز. فاطمه برخاست و پیغمبر (ص) به جای او نشست وبه دستاس کردن مشغول شد و بدین ترتیب به علی(ع) و فاطمه(س) کمک کرد . حضرت زهرا(س) تنها زن همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله و پنجمین تن از خمسه طیبه علیهم السلام بود. پدر بزرگوارش پیوسته در جمع اصحاب فضایل ملکوتی او را بیان می‎داشت. از جمله میفرمود: اِنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها: همانا خداوند برخشم فاطمه (سلام الله علیها) خشم می‌گیرد وبه رضایت او راضی می‌شود. و می‌فرمود:«او سرور زنان عالم است.» ي حضرت فاطمه(س)‌و دختران آن حضرت، صص 75-78. فاطمه(س) سرور زنان عالم شیخ صدوق(ره) در کتاب خصال به مند خود از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: « اَنَّ اللهَ اِختارَ مِنَ النِّساءِ اَربَع: مَریَم و آسِیَة و خَدیجَة وَ فاطِمَة». [ خدای تعالی از میان زنان چهار زن را برگزید: مریم، آسیه، خدیجه، فاطمه. ] و محدثین اهل سنت نیز با مختصر اختلافی در تعبیر، حدیث فوق را از آن حضرت روایت کرده‌اند مانند سیوطی در تفسیر در المنثور در ذیل آیه « وَ اِذ قالتِ المَلائِکَةُ یا مَریَمُ اِنَّ اللهَ اصطَفاکِ وَ طَهَرَّکِ وَ اصطَفاکِ عَلی نِساءِ العالَمین» از انس روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: «اِنَّ اللهَ اصطَفی عَلی نِساءِ العالَمین اَربَعَة: آسِیة بِنتِ مُزاحِم و مَریَم بِنتَ عِمران و خَدیجَة بِنتِ خُوَیلِد و فاطِمة بِنتِ مُحَمّد. » و بسياري از آنان مانند ابن عبدالبر در استيعاب، ‌ج2، ‌صص 720 و 450؛ ابن جرير در تفسير، ‌ج3، ‌ص 180؛ هيتمي در مجمع الزوائد، ج9، ‌ص 223 و ديگران به اين لفظ نقل كرده‌اند كه آن حضرت فرمود: «خَيرُ نِساءِ الْعالَمين اَربع . . . »‌تا به آخر حديث. فاطمه(س) آن قدر عظیم الشأن بود که هرگاه بر پدر وارد شد، ایشان به احترام و اکرام او تمام قامت به پا می‌خاست . به هنگام مسافرت، آخرین فرد از اهل بیت را که وداع می‌گفت، فاطمه علیهاالسلام بود و در بازگشت نیز اولین فرد که دیدار می‌کرد او بود. روزی پیامبر دست حسنین علیهاالسلام را گرفت و فرمود: مَن اَحَبَّنی و هذَینِ واَباهُما واُمَّهُما کانَ معی فی دَرَجتی یَومَ القِیامَـة: هرکه مرا و این دو و پدرشان و مادرشان را دوست بدارد در روز قیامت، بامن در درجه من خواهد بود. حضرت از نظر شخصیت و عظمت به جايي رسید که امام صادق(ع) فرمود: « لَو لا اَنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی خَلَقَ اَمیرَالمُومِنینَ لِفاطِمَةَ عَلَیها السلام ما کانَ لَها کُفُوٌ عَلی ظَهرِ الاَرضِ مِن آدَمَ وَ مَن دُونَه» . [ اگر خدای تعالی امیرالمومنین (ع) را برای همسری فاطمه خلق نمی‌فرمود برای زهرا همسری در روی زمین نبود از آدم گرفته تا دیگران. ] و در روز قیامت نیز اولین شخصی که وارد بهشت می‌شود فاطمه است چنانکه علمای شیعه و اهل سنت به طرق مختلف از رسول خدا(ص) روایت کرده‌اند که فرمود: « اِنَّ اَوَّلَ شَخصٍ یَدخُلُ عَلیِّ الجَنَةَ فاطِمَةَ بِنتِ مُحَمَّد(ص)». و از محدثین اهل سنت نیز حدیث فوق را با ضمیمه‌ا‌ی نقل کرده‌اند که فرمود: « اّنَّ اَوَلَ شَخصٍ یَدخُل عَلَیَّ الجَنَةَ فاطِمَةُ، مَثَلُها فی هذِهِ الاُمَّة کَمَثَلِ مَریَم بِنتِ عِمران فی بَنی اِسرائِیل». و از دیدگاه و ملاک برای عظمت زهرا و شخصیت او همین مقدار کافی است که پدری همچون خاتم النبیین و شوهری مانند امیرالمومنین و فرزندانی همچون حسن و حسین و زینب کبری دارد و در تحت تعلیم چنان پدر و شوهری تربیت شده و تربیت شدگانی چنین به جامعه انسانیت تحویل داده است. زيارت حضرت فاطمه(س) زيارت رسول خدا(ص) است. قال رسول الله(ص): مَن زار فاطمة زارني علي بن ابي طالب فكانمّا زار فاطمة هر كه فاطمه را زيارت كند مثل اين است كه مرا زيارت كرده و هر كه علي بن ابي طالب را زيارت كند مانند آن است كه فاطمه را زيارت كرده است. حضرت فاطمه و پیامبر(ص) بعد از نزول آیه تطهیر، شش ماه در طلیعه فجر بردرخانه فاطمه می‌رفت و آنان را بانگ نماز می‌داد و می‌فرمود: اِنَّمایُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهَلَ البَیتِ و یُطَهِّرکُم تَطهیراً: همانا خداوند اراده کرد، تا پلیدی را از شما خاندان (رسالت) بزداید و پاک و مطهرتان قر

( تقدیم به مادرم رحمه الله علیها، متوفی۱۸آبان۱۳۹۱)💐 🌻مادر، ای احساس شب‌بو، نگاه یاس‌ها ای زلال مهربانی در دل احساس‌ها انتخاب نام تو، با آب و با آیینه بود! تا بیافشانی به مژگانت گل الماس‌ها فصل دلتنگی که لبریز از تو هستم، دیده ام: از تهی سرشار، در اطراف من مقیاس‌ها! هر چه دارم، جز نگاهم، گو فدایت، باک نیست! تا نباشم در ردیف قدر حق‌نشناس‌ها کودک دیروز خود را چون تماشا می کنی- ناتوانند از شکار خنده ات عکاس‌ها🌻 این همه مهر از چه می جوشد؟ به غیر از قلب تو؟! گرمی نان می تراود از دل دستاس‌ها! … باز می بخشی مرا، ای بی دریغ مهربان! شاعرم، دیوانه ام، دیوانه‌ی احساس‌ها🌹🌻🌹 سید علی اصغر موسوی (سعا) قم-1389 .https://telegram.me/saapoem

اردهد. کما اینکه به دخترش فرمود: یابُنَیَّةُ، مَن صَلّی عَلَیکِ عَقَرَاللهُ لَهُ و اَلحَقَهُ بی‌حَیثَُ کُنتُ مِنَ الجَنَّةِ: دخترم، هرکه بر تو درود و سلام فرستد، خداوند از گناهش در می‌گذرد و او را به هرجا که من در بهشت هستم ملحق می‌سازد. و نیز درباره خمسه طیبه بیان داشت: اَنا حربٌ لِمَن حارَبَهُم و سِلمٌ لِمَن سالَمَهُم وَعَدُوُّلِمَن عاداهُم: من با هرکه با آنان بجنگد می‌جنگم با هرکه باآنان رفتارنیک داشته باشد، رفتاری نیک دارم؛ و با هرکه با آنان دشمنی نماید، دشمن هستم. و فرمود: فاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنّی، یُوذینی ماآذاها ویُریبُنی مارابَها: فاطمه پاره تن من است، هرکه اورا آزار دهد، مرا آزار داده وهرکه وی را دل‌نگران سازد، مرا دل نگران ساخته. اِنَّ فاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنّی یُغضِبُنی مَن اَغضَبَها: همانا فاطمه پاره تن من است هرکه اورابه خشم آورد، مرا به خشم می‌آورد. ب. حضرت زهرا(س) در بیان ائمه معصومین(ع) واز حدیثهای جالب دراین باره حدیثی است که ابن آشوب از قاضی ابومحمد کرخی از امام صادق(ع) از فاطمه(ع) روایت کرده که چون آیه شریفه «لا تَجعَلوا دُعاء الرَّسول بَینَکُم کَدُعاء بَعضکُم» نازل شد و بدین وسیله دستور آمد که مسلمانان پیغمبر ر امانند افراد دیگر به نام نخوانند و«یا محمد» نگویند بلکه او را با عنوان «یا رسول الله» و «یا ایها النبی» و امثال آن صدا بزنند، - فاطمه گوید: من دیگر جرئت نکردم او رابه عنوان«پدر جان» صدا زنم و چون خدمت او رسیدم من هم طبق دستور گفتم: «یا رسول الله» و یکی دوبار این جمله را تکرار کردم، دیدم پیغمبر خدا از من روگردانده و دربار سوم رو به من کرده گفت: «یا فاطِمَةُ اِنَّهالَم تَنزَل فیکَ وَ لا فی اَهلَکَ وَلا فی نَسلِکَ، اَنتَ مِنّی وَ أَنَا مِنکَ، اِنَّما نَزَلَت فی اَهل الجَفاءِ وَالغِلظَةِ مِن قُرَیش، اَصحابُ البَدخِ وَالکِبرِ، قُولی: یا ابَة فَاِنَّها أحیی لِلقَلبِ وَاَزضی لِلرَّبِ» [ای فاطمه این آیه درباره تو و خاندان و نسل تو نازل نشده، زیرا تو از من هستی و من از توأم، این آیه درباره جفا پیشه گان و تند خویان قریش- آنه که فخر فروش و متکبر هستند- نازل شده، اما تو همان گونه مر ابه عنوان«پدر» صدابزن که آن نام دلم ر ا بهتر زنده میکند و بیشتر مورد خشنودی و رضایت پروردگار است. ] و به همین خاطر هم بود که رسول خدا(ص) اهتمام زیادی به تربیت جسمی و روحی فاطمه داشت واز هر فرصتی برای این کار استفاده میکرد. حدیث زیر را همین ابن شهر آشرب ظاهراً از کتابهای اهل سنت نقل میکند هنگامی که فاطمه از پدرش رسول خدا(ص) انگشتری درخواست کرد، پیغمبر به او فرمود: میخواهی چیزی به تو یادد هم که از انگشتر بهتر باشد؟ - سپس در ادامه فرمود: هرگاه نماز شب خود را خواندی از خدا بخواه که به حاجت خود میرسی! فاطمه این کار را کرد و‌هاتفی او را گفت:‌ا‌ی فاطمه، آنچه را خواسته‌ا‌ی در زیر«مصلی» و جای نماز تو است. فاطمه جای نماز را بلند کرد و در زیر آن انگشتر یاقوتی که بسیار گران قیمت بود، مشاهده کرد و سپس آن را به انگشت خود کرد و شاد گشت. وقتی شب شد، خوابید. در خواب دید؛ گویا در بهشت است و سه قصر را مشاهده کرد که مانند آنها در بهشت نبود. پرسید: این قصرها برای کیست؟ به او گفتند: برای فاطمه(س) دختر محمد(ص) است. فاطمه(س) داخل یکی از آن قصرها شد و گردشی کرد و تختی را در آنجا دید که سه پایه داشت. پرسید: این تخت چرا سه پایه دارد؟ به او گفتند: چون صاحب این تخت از خدا انگشتری درخواست کرده، به همین علت یکی از پایه‌های این تخت را برداشته و برای او انگشتری درست کرده و به او داده و به این علت تخت روی همین سه پایه مانده است. فاطمه(س) از خواب بیدار شد و چون صبح شد، نزد پدر آمد و خوابی راکه دیده بود برای پدر تعریف کرد. حضرت محمد(ص) به او فرمود: دنیا از آن شما نیست، آخرت بهره شما است و وعده‌گاه شما بهشت خوا 🌹مادر ( تقدیم به مادرم رحمه الله علیها، ۱۸آبان۱۳۹۱) 🌻مادر، ای احساس شب‌بو، نگاه یاس‌ها ای زلال مهربانی در دل احساس‌ها انتخاب نام تو، با آب و با آیینه بود! تا بیافشانی به مژگانت گل الماس‌ها فصل دلتنگی که لبریز از تو هستم، دیده ام: از تهی سرشار، در اطراف من مقیاس‌ها! هر چه دارم، جز نگاهم، گو فدایت، باک نیست! تا نباشم در ردیف قدر حق‌نشناس‌ها کودک دیروز خود را چون تماشا می کنی- ناتوانند از شکار خنده ات عکاس‌ها🌻 این همه مهر از چه می جوشد؟ به غیر از قلب تو؟! گرمی نان می تراود از دل دستاس‌ها! … باز می بخشی مرا، ای بی دریغ مهربان! شاعرم، دیوانه ام، دیوانه‌ی احساس‌ها🌹🌻🌹 سید علی اصغر موسوی (سعا) قم-1389 .https://telegram.me/saapoem 🌹مادر

🌹🏵️🌹سپیده ای لبریز از تو دست ها به لحظه ها قنوت نزدیک می شوند و سحرگاهان دعا، سرشار از یادت می شود: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن. صلواتُک علیه وَ علی ابائِه... چشمه چشمه، چشم ها می جوشند و نگاه ها، مثل اولین روزهای بهار، بارانی می شوند. آه! ای آرزوی دیرین عدالت! اینک این من و این دست های پر از تاول! انگار نجوای سحرگاهان، هیچ فرقی با سنگینی سکوت غروب و آسمانِ لبریز از شفق ندارد! غم و غربت و اندوه، دل را می پوشاند و سجاده، شاهدِ بارش بارانی لطیف و عاشقانه می شود! آه، ای مولای من! این تنها، من نیستم که می گریم؛ محرومان تمام تاریخ با من، می گریند! کجاست، دست های بهاری ات؟ کجاست آیینه نگاهت؟ تا کی برای شهود نگاه ها، باید راه جمکران را پیمود؟ آسمان به دست های تو نیاز دارد؛ تا از بار ناله ها بکاهد! آسمان به دست های تو نیاز دارد؛ تا از نامه های برگشتی خجالت نکشد! آسمان، ناتوان از انعکاس جمال توست؛ بتاب ای زیباترین! به ابدیّت نگاهت قسم که طاقت روزگار، از دست خواهد رفت! اگر نیایی، مولا! مرگ فراگیر خواهد شد! کویر، دست هایش را به سمت جلگه ها خواهدگشود! از باران، تنها خاطره ای به جا خواهد ماند! ابرهای سیاه کینه و نفرت، به سرزمین های نور هجوم خواهند آورد! بزرگ راه های آرزو، طولانی خواهند شد و عبادت های تقلّبی را در بازارچه های بین راهی، خواهند فروخت! بتاب، ای آفتاب حقیقت، بتاب! بتاب؛ همین امروز که آسمان را توان درخشیدن باقی است! قسم به والشمس، به والعصر، به والفجر، به یس، به طه...! که دست های نیاز را برای همیشه، قنوت خواهیم گرفت و تو را از سپیده موعود، خواهیم خواست؛ سپیده ای که یک روز لبریز از تو خواهد شد. صبح آدینه، سپیده می دمد از شرق چشم های بارانی، کجایی ای دوست ماییم و عمری چشم به راهی ات، باز آی🌹 سیدعلی اصغر موسوی ماهنامه اشارات قم-۱۳۸۴ #سعا #استاد_سعا #saapoem @saapoem

‏فایل صوتی از طرف saapoemسیدعلی اصغرموسوی