eitaa logo
امیرحسین ثابتی
89.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
592 ویدیو
11 فایل
و انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین... کانال برنامه حافظه تاریخی ایرانی: https://eitaa.com/joinchat/2551251115C119f214b32 کانال امیرحسین ثابتی در تلگرام: T.me/sabetitelegram
مشاهده در ایتا
دانلود
به لطف خدا، چاپ‌ هفتم کتاب "بدون روتوش با دهه هشتادیها" نیز منتشر شد. 🔹خرید حضوری: خ انقلاب اسلامی. بین ولیعصر و فلسطین. خ برادران مظفر شمالی. فروشگاه کتابکده 27 🔹سفارش اینترنتی: @ketab_hafezeh_tarikhi
امروز صبح به یک هنرستان دخترانه دولتی در منطقه دولت آباد تهران رفتم. جلسه 4 ساعت طول کشید! سوالات بچه ها بسیار گسترده و متکثر بود. سوال اول درباره تتلو بود و سوال آخر درباره اینکه اصلا آیا در زمان شاه شکنجه انجام میشده یا نه؟ که گفتم برای این سوال لازم نیست توضیح زیادی بدهم. یک جایی هست به اسم موزه عبرت که بروید ببینید چه خبر بوده. جالب اینکه اصلا اکثرشان اسم آن را هم نشنیده بودند و من نمیدانم چرا خیلی از مدارس حتی یک اتوبوس نمی گیرند تا بچه ها را به آنجا ببرند. نکته جالب این بود که به نسبت مدارس پسرانه، سوالات شان کمتر سیاسی بود. دقیقا به همان علتی که در فضای عمومی جامعه هم مردها بیشتر از زنان اخبار را دنبال می کنند و بیشتر دغدغه های سیاسی دارند، بازتابش در دختران نوجوان هم مشخص بود که البته امر خوبی نیست. همیشه فکر میکردم فقط موقع سخنرانی در هیاتها خانمها دائم با هم حرف می زنند، ولی خب اینجا هم همین بود:) بعضی هایشان هم اینقدر با صدای بلند و حالت جیغ صحبت می کردند که واقعا متوجه سوال نمی شدم. آخرش هم بامزه بود، برخلاف بیشتر مدارس که جلسات معمولا با یک صلوات تمام می شود، صدای دست و جیغی بود که حسن ختام جلسه بود! یکی شان هم با لحن نسبتا مردانه گفت؛ «آقا خیلی خوش گذشت، لطفا بازهم بیا! این مدرسه که ما رو به اون موزه ای که گفتی نمیبره! لا اقل شما به مدیرمون بگو ما رو ببرن!» و من هنوز دارم فکر میکنم که بعید است بتوانم هر مدرسه ای که یکبار رفتم را دوباره بروم، اولویت با مدارسی است که هنوز نرفته ام اما باید دقیقا چه کار کرد تا این جلسات با حضور افراد دیگر ادامه دار باشد؟ @Sabeti
یکی از نکاتی که سعی می کنم در اکثر مدارس به دانش آموزان بگویم این است که غربی ها مردم دنیا را با یک سری مفاهیم انتزاعی به ظاهر زیبا و رمانتیک سرکار گذاشته اند و به دنیا دارند می خندند. اما ما خودمان باید حواس مان باشد مصداق آن آدم های «سر کار رفته» نباشیم! این مفاهیم سرکاری عبارتند از آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، پلورالیسم و... یعنی در ذهن خیلی از مردم دنیا از جمله ایرانی ها جا انداخته اند که غرب مدینه فاضله ای است که در آن همه آزاد و برابر هستند اما در جهان غیر غرب، همه چیز سیاه و بسته و پر از خفقان است. در حالی که مثالهای نقض زیادی وجود دارد که در همان غرب، آزادی و آزادی بیان چقدر محدود و کنترل شده است و اگر کسی پا روی خطوط قرمز آنها بگذارد، باید هزینه های سنگینی پرداخت کند. لذا همیشه از بچه ها می خواهم که اسم «روژه گارودی» یا «روبر فوریسون» را در فضای مجازی جستجو کنند و سرنوشت آنها را بخوانند. اما اخیرا نیز مثالهای جدیدتری اضافه شده که باید آنها را حفظ کرد و دائم با نسل جدید در میان گذاشت. مثلا به این چند مورد دقت کنید: 1. پلیس لندن اخیرا آگهی داده که تصویر فلان زن را شناسایی و به پلیس معرفی کنید! به چه جرمی؟ چون پلاکاردی را در دست داشته که تصویر مردهای برهنه شده فلسطینی توسط اسراییل را با تصویر برهنه شدن یهودیان توسط ارتش نازی کنار هم گذاشته و زیرش نوشته تفاوت را پیدا کنید! 2. زینب الرازویی روزنامه نگار فرانسوی مراکشی تبار، به خاطر مطالبی که قبلا در نشریه شارلی ابدو علیه اسلام می نوشت مدال افتخار گرفته بود اما حالا فقط به خاطر ریتوییت کردن یک مطلب در صفحه شخصی اش در مقایسه ی جنایات اسراییل با جنایات آلمان نازی، مدال افتخارش را پس گرفته اند! 3. تنها چند روز پس از شروع حملات وحشیانه اسراییل علیه مردم غزه، وزارت کشور فرانسه اعلام کرد که همه تظاهرات‌های حامیان فلسطین را ممنوع کرده و تظاهرات در حمایت از فلسطین، مجازات ۵ سال زندان را در پی خواهد داشت. 4. در آلمان نیز دولت این کشور رسما اعلام کرد اگر کسی در حمایت از فلسطین و علیه اسراییل تجمع کند، «سلب تابعیت» و عملا اخراج خواهد شد. 5. در امریکا نیز که به لطف پلتفرم اینستاگرام، افسانه آزادی بیان خیلی وقت است رسوا شده و کسی نیست که نداند مطالب انتقادی درباره اسراییل چطور قلع و قمع می شود. همه اینها در حالی است که طبق افسانه آزادی بیان در بسیاری از کشورهای غربی، هرکس بخواهد قرآن سوزی کند مجاز است و حتی تحت حمایت رسمی این دولتها قرار می گیرد اما همزمان هیچ انعطافی درباره خط قرمز اسراییل وجود ندارد. چه نتیجه ای میخواهم بگیرم؟ آزادی، آزادی بیان و... در همه جای دنیا محدود است و مشروط به خطوط قرمز کاملا مشخص. البته جنس خط قرمزها فرق دارد. در غرب قرآن سوزی و حمایت از همچنس بازی شامل آزادی است و بدون هیچ مانعی انجام می شود اما نزدیک شدن به هولوکاست و اسراییل، بدترین عواقب را دارد. در ایران برعکس، کسی به خاطر آزادی بیان حق قرآن سوزی، توهین به مقدسات و... را ندارد اما در بسیاری از موارد دیگر آزادی های واضح و مبرهنی وجود دارد تا جایی که در روزهای گذشته دیدم افرادی مثل احمد زیادآبادی، احمد بخارایی، صادق زیباکلام و... که داخل ایران هم زندگی می کنند، در مناظره های مختلف به شدت به سیاست های رسمی جمهوری اسلامی در حمایت از فلسطین می تازند و حتی سخنانی را تلویحا یا علنا در حمایت از اسراییل و علیه غزه مطرح می کنند و کسی هم کاری با آنها ندارد. لذا اگر کسی هنوز در دنیای فانتزی های خودش زندگی می کند و تصور می کند چیزی به اسم آزادی و آزادی بیان مطلق و .... در غرب وجود دارد اما در اینجا حسرتش را می خورد، هنوز دنیای قرن 21 را نشناخته و مغزش مصداق مغز شستشو شده توسط امپراطوری های رسانه ای غربی است. چنین کسانی ابتدا بایدبا خود خلوت کنند و از خودشان بپرسند وقتی با این همه مثال، همچنان دنبال آن مفاهیم فانتزی می روند، احساس نمی کنند به شعور خودشان توهین می شود؟ @Sabeti
باز هم به یک مدرسه دولتی در منطقه دولت آباد تهران رفتم. این بار یک دبیرستان (متوسطه 2) پسرانه. برخلاف خیلی از مدارس دولتی دیگر، سطح سوالات دانش آموزان خوب و عمیق بود. اکثر سوالات شان درباره جنگ اسراییل، آینده آن، برخی شبهات درباره فلسطین و مفاهیم دیگری در حوزه روابط بین الملل بود. به نظرم یک علت رشد و پختگی ذهنی دانش آموزان، اثر مستقیم کادر مدرسه بود. یکی از تجربه هایی که در این مدت داشته ام همین است که برخی از مدارس دولتی که کادر متعهد، انقلابی و دلسوز دارند اولین اثرش در خود بچه ها مشخص می شود. یعنی بعضی از مدارس دولتی با وجود معلمان دغدغه مند و فعال، خروجی هایش شاید از برخی مدارس غیرانتفاعی هم بهتر باشد. این مساله امیدوار کننده ای است که تا حالا در چند مدرسه دولتی دیده ام. کاش چنین افرادی برای مدیریت مدارس ضربدر هزار میشدند. @Sabeti
امروز صبح به یک مدرسه پسرانه دولتی متوسطه اول در منطقه باقرشهر تهران رفتم. اسم مدرسه، آیت الله هاشمی رفسنجانی بود! نفهمیدم ارتباط این مدرسه با نام مرحوم هاشمی چیست! لااقل نکردند نام یک مدرسه در شمال تهران یا یکی از مناطق لاکچری را به نامش کنند که یک ارتباطی بین مکان و نوع سبک زندگی مرحوم وجود داشته باشد، وگرنه مدرسه ای که در مناطق حاشیه ای تهران است و تمام دانش آموزانش هم از طبقه غیر سرمایه دار هستند، طبیعتا باید به نام فردی مثل شهید رجایی نامگذاری شود که در دوره جوانی اش دستفروشی می کرده و طعم سختی را کشیده. نه هاشمی که پایه گذار اشرافیت و بسیاری از بریز و بپاش ها و قربانی کردن مستضعفان به اسم توسعه گرایی بود. بگذریم؛ شاید فکر کنید میخواهم الکی امید بدهم، اما امروز بعد از اینکه جلسه تمام شد خیلی سرحال شدم. چقدر بچه های فهمیده و باهوشی بودند. چه سوالات دقیق و حساب شده ای می پرسیدند. جالب اینکه دو سه تایشان هم دهه نودی بودند. این ایام، خیلی ها لطف دارند و می گویند فلانی خداقوت که داری جهاد تبیین می کنی. اما من پیش کادر این مدارس احساس خجالت می کنم. چون جهاد واقعی را اینها دارند در گمنامی انجام میدهند. کادر این مدرسه هم مثل چند مدرسه دیگری که نوشتم فوق العاده بودند؛ همه جوان، انقلابی، با دغدغه و دلسوز. خدا امثال اینها را زیاد کند که در استراتژیک ترین سنگرها، مشغول موثرترین کار ممکن هستند، یعنی تربیت نیروی انسانی متعهد در مناطقی که شاید خیلی از مسئولین سال به سال هم گذرشان به آنجا نیفتد... @Sabeti
این بار به مدرسه ای دولتی در شمال تهران رفتم؛ مدرسه شیخ بهایی (متوسطه اول) در حوالی میدان ونک. طبق معمول در مقدمه ای کوتاه (در حد 10 دقیقه) تاکید کردم که درس ها و محتوای کتب درسی، پاسخ بسیاری از سوالات در ذهن نوجوانان در سن شما را نمی دهد، لذا سعی کنید از حالا به دنبال طرح سوالات خود و یافتن پاسخش باشید. ممکن است سوالات تان اعتقادی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی یا هرچیز دیگری باشد. مهم این است که سوال تان را سرکوب نکنید و نگذارید تبدیل به شبهه بی جواب شود؛ بلکه از طریق مطالعه یا صحبت با افراد مختلف به دنبال پاسخ سوالات ذهن تان بروید. در ادامه هم بیشتر وقت به سوالات بچه ها و پاسخ به آنها گذشت. از برخی مسایل مربوط به درس هایشان تا اینکه علت مشکلات اقتصادی چیست و چند سوال هم درباره مسایل سیاست خارجی، دیپلماسی و تاریخ پهلوی. نکته جالب این بود که برخی از اولیا دانش آموزان هم در جلسه حضور داشتند. و باز هم چیزی که به چشم آمد، کادر دلسوز مدرسه بودند که خروجی اش را در پویا بودن ظاهر مدرسه و سطح سوالات بعضی بچه ها می شد به راحتی مشاهده کرد. @Sabeti
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی مفصلی داشتم با خبرگزاری کتاب؛ درباره: ۱. کتاب بدون روتوش با دهه هشتادی ها ۲. چرا به مدارس میروم؟ ۳. خاطرات تلخ و شیرین حضورم در مدارس ۴‌. چرا کتابفروشی تاسیس کردم ۵. و‌... فیلم این گفتگو را هم از اینجا میتوانید ببینید. @Sabeti
بعضی از ‏عزیزانی که به حقیر لطف دارند، پیام داده اند که برای انتخابات جلسه بگذاریم و کار را شروع کنیم. هنوز ورود به انتخابات را زود میدانم و ترجیح میدهم تا آخرین روزی که مدارس باز است و امتحانات ترم اول شروع نشده، به جمع همانهایی بروم که اصلا حق رای هم ندارند. اتفاقا یکی از آفات انتخابات همین است که کارهای واقعی و اثرگذار تعطیل شود و با محاسبات انتخاباتی و تعداد رای و...، همه ی کارها در حاشیه انتخابات انجام شود. حرف برای انتخابات زیاد دارم و کار بسیار؛ اما ان شالله در زمانش. @Sabeti
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتی اگر روضه های زیادی درباره فاطمیه و حضرت زهرا سلام الله علیها گوش داده باشید؛ باز هم جنس این چند دقیقه برایتان متفاوت خواهد بود. روضه خوب، فقط به تن صدا و شعر و ملودی نیست، اگر اخلاص و ایمان پشت حرفی که زده میشود باشد، نتیجه اش میشود همین. یک نظامی با ته لهجه کرمانی، حرفهایی میزند که سوز و گدازش را در خیلی از روضه ها پیدا نمیکنید... @Sabeti
به لطف خدا، چاپ‌ هشتم کتاب "بدون روتوش با دهه هشتادیها" نیز منتشر شد. 🔹خرید حضوری: خ انقلاب اسلامی. بین ولیعصر و فلسطین. خ برادران مظفر شمالی. فروشگاه کتابکده 27 🔹سفارش اینترنتی: @ketab_hafezeh_tarikhi
امروز دوشنبه به یک مدرسه غیرانتفاعی پسرانه در شمال تهران رفتم. در حوالی ظفر. به جز یکی دو مورد، تقریبا هیچ سوال اقتصادی دیگری کسی نپرسید. سطح سوالات و دغدغه های بچه ها کاملا با محیط و مکان مدرسه سنخیت داشت. عموم سوالات حول مسایل فرهنگی، تاریخی و تمدنی بود. تا جای ممکن سعی کردم با زبان ساده پاسخ بدهم. طبق معمول وقتی جلسه تمام شد، انبوهی از سوالات بچه ها باقی مانده بود. بیشتر جلساتی که می روم دو ساعته است. معمولا هم وقت کم می آید. علتش هم این است که بچه ها فرصت هایی که بتوانند درباره موضوعات مختلف سوالات شان را بپرسند کمتر پیدا می کنند. واقعیت این است که عمده مدارس روی درس و کنکور تمرکز کرده اند و معمولا فرصتهای پرسش و پاسخ آزاد درباره موضوعات مختلف غیر درسی کمتر فراهم می شود. امیدوارم به تدریج این مدل جلسات در مدارس مختلف بیشتر شود و البته به صورت مستمر برگزار گردد. تک جلسه، فایده چندانی ندارد، اما استمرار این جلسات با حضور افراد مختلف، بسیار اثرگذار خواهد بود. در حد توان دارم سعی می کنم شمع اول را روشن کنم. امیدوارم بقیه دوستانی که این توانایی را در خودشان می بینند، این مدل کارها را ادامه دهند. اگر کسی هنوز به سیستم بوروکراسی و مسئولان امید دارد، یعنی هنوز اصل ماجرا را متوجه نشده. اگر کسانی که در این حوزه دغدغه دارند کاری را خودشان انجام دادند چه بهتر، وگرنه کس دیگری این بار را بر دوش نخواهد گرفت. ولو اینکه صدها سازمان و نهاد و اداره چنین مسئولیتی را برعهده داشته باشند... @Sabeti
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک اعتراف! چرا ایران مثل امریکا قوی نشد؟ امریکا جنایات زیادی انجام داد تا به ابرقدرت دنیا تبدیل شد اما نقاط مثبتی هم دارد که ما نداریم یا خیلی کمتر داریم! اتفاقا باید با چشمان باز، نقاط قوت دشمن درجه یک خود را ببینیم و از او یاد بگیریم. در قسمت 89 برنامه حافظه تاریخی ایرانی، امیرحسین ثابتی یک مقایسه ساده انجام داده بین نمایندگان مجلس امریکا و ایران! اینکه آنها چطور به مصوبات مختلف رای می دهند و بعضی نمایندگان ما چطور! و تاثیر این مدل رای دادن ها بر مردم، قدرت و آینده هر دو کشور چیست؟ در این قسمت نکاتی می شنوید و فیلم هایی می بینید که احتمالا کمی عصبی می شوید، اما برای فهم واقعیات بعضی وقتها باید عصبانی هم شد! 🔹برای پایین آوردن حجم فیلم کیفیت آن کم شده اما اگر خواستید فیلم را با کیفیت اصلی ببینید از اینجا اقدام کنید. 🔹برای تهیه کتابی هم که در این قسمت معرفی شده از اینجا اقدام کنید. 🔻برای مشاهده قسمت های قبلی برنامه نیز از اینجا عضو کانال شوید.
گردش سال فقط یک شب یلدا دارد من بدون تو هزاران شب یلدا دارم... ‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب یلدا تا میتونم، یه دقیقه بیشتر اسمت رو میخونم ... @sabeti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکس که تا امروز "نه غزه نه لبنان" گفته، در ریخته شدن خون این نوزاد و امثال او شریک است... @sabeti
در اکثر مدارس امتحانات آغاز شده و به همین خاطر، شاید امروز آخرین مدرسه ای بود که توانستم حاضر شوم. یک دبیرستان دولتی دخترانه در افسریه؛ مدرسه ملاصدرا. مثل دیگر مدارس دخترانه ای که امسال رفتم، اکثر سوالات بچه ها غیرسیاسی و حول سبک زندگی، کنکور، درس، علایق شخصی، مسایل اجتماعی و... بود. در حالی که سال گذشته در تمام مدارس دخترانه سوالات سیاسی بود، امسال دیگر خبری از آن سوالات نیست. لذا امروز در حین جلسه داشتم فکر میکردم که اگر چندتا مدرسه دخترانه دیگر بروم، احتمالا بعد ازمدتی به مشاور کنکور و رشته تحصیلی و ... تبدیل میشوم:) در این مدل مدارس، سعی میکنم بیشتر شنونده باشم. گاهی اوقات فکر میکنم حتی لازم نیست پاسخی به سوالات بچه ها داد، اگر کسی فقط برای آنها «گوش» باشد و فقط حرف شان را بشنود هم کفایت می کند. چون بخش زیادی از حرفهایشان (چه درست و چه غلط) مسایلی است که تا امروز شنیده نشده. نه مسئولی و نه حتی معلمی. نمیدانم مدرسه بعدی که می روم دقیقا کی و کجا خواهد بود. تمام تلاشم این است که برنامه هایم برای انتخابات که حسابی سرم را شلوغ خواهد کرد، حضورم را در مدارس کمرنگ نکند (که بعید است) اما کاش از بین این همه از مسئولین، خیلی هایشان مقید بودند که حداقل ماهی یکبار به یک مدرسه بروند و فقط و فقط حرف بچه ها را بشنوند. به بچه ها شخصیت بدهند و حرفشان را بشنوند. خدا می داند چقدر از مشکلات و سوءتفاهم ها با همین گوش کردن ها حل یا حداقل کم می شود وچقدر تصاویر رسانه ای غلط ساخته شده مثل نزد z، نسل گودزیلا و... از دهه هشتادی ها، به خاطر همین ارتباط نداشتن مستقیم با این بچه هاست. @sabeti
«رقابت یعنی جوانهایی که میخواهند وارد میدان انتخابات بشوند، با افراد سابقه‌دار و باتجربه مسابقه بگذارند.» بخشی از سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب در جمع مردم خوزستان و کرمان/ 2 دی 1402 @sabeti
به لطف خدا، چاپ‌ نهم کتاب "بدون روتوش با دهه هشتادیها" نیز منتشر شد. 🔹خرید حضوری: خ انقلاب اسلامی. بین ولیعصر و فلسطین. خ برادران مظفر شمالی. فروشگاه کتابکده 27 🔹سفارش اینترنتی: @ketab_hafezeh_tarikhi
امروز با جمعی از دانشجویان درس انقلاب اسلامی دانشگاه شریف، به کمیته مشترک یا همان موزه عبرت رفتیم. در جلسات قبل مفصل درباره کودتای 28 مرداد، کاپیتولاسیون، اصلاحات ارضی، انجمن های ایالتی و ولایتی، اقتصاد دوره پهلوی و حتی خیلی از مسایل روز و شبهات تاریخی سیاسی با هم گفتگو کرده بودیم اما جنس کلاس امروز تفاوت داشت. اولا بازدید از یک مکان تاریخی بود و ثانیا، راوی اصلی آن دیگر من نبودم، آقای محمد جهان بین از مبارزان و زندانی های قبل از انقلاب بود که اتفاقا چند وقتی نیز در همین کمیته مشترک، سخت ترین شکنجه ها را نیز تجربه کرده بود. در ادامه هم وقتی سلول ها و مجسمه ها و سایر قسمت های دیدنی موزه را دیدیم، به یک تخت آهنی مشبک رسیدیم که ماجرای جالبی داشت. تختی که عزت الله شاهی 6 ماه با چشم و دست و پای بسته روی آن به زور خوابانده شده بود و فقط روزی یک بار برای دستشویی رفتن اجازه داشت چند دقیقه از روی آن بلند شود. در حین خوابیدن اجباری روی تخت نیز در سرمای زمستان، بعضا لخت مادرزادش میکردند و... تردید ندارم محتوایی را که امروز دانشجویان دیدند و شنیدند، از کلاسهایی که در طول ترم داشتیم مفیدتر بوده. این را حداقل از واکنشها و سوالات خود آنها فهمیدم. واقعیت این است که موزه عبرت یکی از ده ها گنجینه تاریخی است که امروز وجود دارد اما قدر آن را نمی دانیم، کاش نهضتی راه می افتاد تا نه فقط دانشجویان بلکه تمام مدارس، نوجوانان و حتی آحاد مردم با بازدید از آنجا و سایر اماکن تاریخی، بدیهیات تاریخ معاصر ایران را از نزدیک ببینند... @Sabeti
از همه معلمان و مدیران عزیز مدارس که دغدغه دارند برای نوجوانان کار مفیدی انجام دهند خواهش میکنم بازدید از موزه عبرت را کار کمی ندانید و از آن غفلت نکنید. هم برای بچه ها جذاب است و هم به شدت درس آموز. برای هماهنگی بازدید از آنجا کافی است به این شماره در ایتا پیام بدهید +989011808088
بعد زهرا، بعد زینب، از همه زن‌ها سری ای تمام مادران قربان تو نامادری...