((أَتُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ : آيا مي خواهيد کسی را هدایت کنید که خداوند (بدلیل عدم لیاقت) گمراهش گذاشته؟!)) نساء، ۸۸.
مثال آیه فوق می شود کسانی که در اوج سرما برای زمین زدن نظام و خیانت به مردم کمپین گذاشتند، بخاری و گاز را تا آخر روشن گذاشته و همزمان پنجره و درها را باز می گذاشتند. بعد که قبض آنها چند میلیونی آمد دستور بخشودگی ۷۰ درصدی قبوض با مصرف بالا صادر شد! اگر قرار بود همه مردم با شیوه رحمانی جذب می شدند اصلا چه دلیلی برای کیفر و عقاب گذاشتنِ خداوند بر گناهان بود؟ فکر می کنید با این کار این قشر را هدایت می کنید؟!: (( وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا : و هر كه را خداوند در گمراهى اش وانهد هرگز راهى براى [هدايت] او نخواهى يافت!)) نساء، ۸۸.
((هرگز نبايد افراد نيکوکار و بدکار در نظرت يکسان باشند.)) نامه ۵۳ نهج البلاغه به مالک اشتر. مسئولان این ماه ها به این توصیه حضرت امیر هم بسیار پایبند بودند و به هیچ وجه نیکوکار و بدکار نزدشان یکی نبود. کشف حجاب کننده بی رتبه در میادین ورزش مورد استقبال حضوری وزیر مربوطه قرار می گرفت (مدیونید فکر کنید خانم های محجبه رتبه دار استقبال حضوری می شوند) و کتاب صادق زیبا کلام معلوم الحال بعد از ۲ ساعت از توئیت زدنش با تماس مستقیم وزیر فرهنگ مجوز چاپ گرفت که گمان نمی کنم چنین میانبری برای متعهدین به اسلام و انقلاب وجود داشته باشد. به نیمه اول کلام حضرت پایبندیم یعنی نیکوکار و بدکار نزد مسئولان یکسان نیست فقط مشکل اینجاست که یک چیز بدیهی (که حضرت گمان نمی کردند کسی اشتباه بگیرد!) و به همین خاطر نگفتند را نفهمیدیم و آن اینکه باید با نیکوکار رفتار بهتری از بدکار داشته باشیم نه برعکس! در غیر این صورت نتیجه اش چه می شود؟!: ((این کار سبب مى شود نيکوکاران به نيکى ها بى رغبت شوند و بدکاران به اعمال بد تشويق گردند.)) نهج البلاغه، نامه ۵۳.
حیف که دستور داریم از اتفاقات خسته کننده، خسته و مایوس نشویم! دست از جهاد تبیین (هر کس در حد خودش) برنداریم.
★***★
کانال راه رشد @sabilroshd
نقل است از امام صادق (ع) که ((در آخرین شب جمعه ظهور مهدی (عج) وارد مسجد كوفه شده و پس از خواندن نماز مغرب و عشاء سر به سجده گذاشته آیه شریفه أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ ... را تا طلوع فجر تکرار می کند. تا اینکه جبرئیل (ع) حكم ظهور آن حضرت را بشارت می دهد.)) و امام به مکه می روند.
وقتی این حالت امام را می خوانم ته دلم خالی می شود که مگر قرار است کار به کجا بکشد که امام اینگونه مضطر می شود؟!!! این دعاهای ما کجا و آن اضطراری که احتیاج است کجا!!! کار به خاکمال کردن صورت می کشد. با توجه به برطرف نشدن تعدادی از زمینه هاي فتنه، احتمال اوج گیری مجدد آن در بهار وجود دارد. هنوز نه جنگ هسته ای رخ داده، نه قرقیسیا اتفاق افتاده نه سفیانی خروج کرده.
((خزان ز راه می رسد، جوانه پیر می شود
نَفَس چه زود می رود، بیا که دیر می شود))
حسن بیاتانی
#المضطر
★*******★
کانال راه رشد @sabilroshd
خیلی ها خبر ندارند که در غارهای رشته کوه هیمالیا، در تاریکی و سرمایی فراتر از تحمل سایر انسان ها، مرتاض هایی هستند که علاوه بر مغلوب کردن هواهای نفسانی، با انواع سختی های محیطی (از جمله بی غذایی، فشار دائمی روی مفاصل و حتی بی هوایی!) روبرو می شوند و محیط را مغلوب اراده خود می کنند.
با خودم می گویم که چرا ما نباید این اراده قوی را باشیم؟ ما چه چیزی از آنها کمتر داریم؟ کمتر نداریم که هیچ، بیشتر هم داریم: ((وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ : و از جانب خدا به چیزهای امید دارید که آنها ندارند (پس چرا سستی می کنید؟!).)) نساء، 104. در حدیثی است که انسان در کمترین درجه بهشت به اندازه ای امکانات دارد که می تواند تمام مردم زمین را مهمان کند. آیا بهشتی با این توصیف انگیزه کمی ست؟
باید نگاهمان را عوض کنیم. مؤمن اتفاقا همین سختی کشیدنش در دنیا سرمایه های پروازش می شود. ((صبر براى ایمان همچون سر براى بدن است. هیچ خیرى در بدنِ بدون سر نیست و هیچ خیرى در ایمانى که صبر با آن نیست نمىباشد.)) نهج البلاغه کلمات قصار 82. مؤمن دوست دارد به خدا نشان دهد که در سختی ها برای او صبر می کند. و همان نگاه خالق کافی ست که سختی کشیدن را برایش شیرین کند. ((ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست * عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد)) حافظ
جهاد امروز ما کارمان است. در جامعه مؤمنین سستی معنا ندارد. معلم در درس دادنش، پزشک در بیمار دیدنش، مهندس در طرح ساختمانی اش و ... همه این ها جهاد است: ((امروز، روز عمل است نه حساب! و فردا روز حساب است نه عمل!)) امیر المؤمنین (ع)
#الصبر_رأس_الایمان
★***★
کانال راه رشد @sabilroshd
ما از طرف خداوند دستور داریم از اتفاقات و هجمه ها، خسته و مایوس نشویم! احادیث و سیره ائمه نیز چنین بوده و هیچگاه در تنگناها دست از مبارزه در جهت تبیین دین دست برنداشتند. ما هرچه قدر هم سختی و بی مهری دیده باشیم در حد امیر المومنین (ع) که سختی نکشیدیم. امام در آخر عمر مبارکشان فرموند از زمان مبعوث شدن پیامبر (ص) استراحت نکردم! دوران سختی های اکثرا بازگو نشده رسالت پیامبر (ص) و دفاع های پی در پی مسلمانانِ کم تعداد در مقابل مشرکین پر تعداد، رحلت جانگداز رسول خدا و غصب خلافت و شهادت حضرت فاطمه(س)، دوران ۳ خلیفه اول که امام به خار در چشم و استخوان در گلو تشبیه کرده اند (نهج البلاغه، خطبه شقشقیه). در دوران زمامداری خود امام، هم مصیبت و جنگ های تحمیلی بود که امام را رنج می داد و هم کج فهمی مردم. مدتی بعد از حَکَمیت و همچنین بعد از جنگ نهروان و به درک واصل شدن خوارج، امام یکی از آخرین خطبه های قبل از شهادتشان را با چنین وجناتی ایراد فرمودند و همچنان بر قیام ضد باطل و تبیین اصول ادامه دادند تا زمانی که دعوت حق را لبیک گفتند:
نوف بکالی نقل کرده که امام در سال ۴۰ هجری در اواخر زندگی خود در شهر کوفه بر روی سنگی که جعده بن هبیزه آماده کرد ایستادند در حالی که پیراهنی خشن از پشم بر تن داشتند، شمشیری با لیف خرما بر گردن ایشان آویزان شده بود و کفشی از لیف خرما در پا داشتند و بر پیشانی ایشان آثار کثرت سجده نمایان بود. فرمودند:
... آری! آن دسته از برادرانی که در جنگ صفین خونشان ریخت هیچ زیانی نکردند، گرچه امروز نیستند تا خوراکشان غم و غصه و نوشیدنی شان خونابه دل باشد. کجا هستند برادران من که بر راه حق رفتند و با حق درگذشتند؟ کجاست عمار؟ کجاست پسر تیهان (مالک)؟ کجاست ذوالشهادتین؟ و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند؟ (پس دست به ریش مبارک گرفتند و زمانی طولانی گریست و فرمود:) ای دریغ از برادرانم که قرآن خواندند و براساس آن قضاوت کردند ... (سپس امام فریاد زد:) جهاد! جهاد! ای بندگان خدا، من امروز لشکر آماده می کنم. کسی که می خواهد به سوی خدا برود همراه ما خارج شود (نوف گوید امام چهار سپاه به همراه فرماندهان را معین کرد ولی قبل از جمعه ابن ملجم در نماز صبح به امام ضربت زد.)
مقصود من از این نوشتار، ذکر این نکته بود که زندگی اهل حق آسایشی ندارد. در قرآن کریم می خوانیم: ((الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا : کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت کردند.)) فصلت، ۳۰. یعنی ادعای ایمان مساوی ست با هجوم باطل به سمت شما. استقامت نداشته باشید، ایمان هم نخواهید داشت: ((صبر برای ایمان به منزله سر است برای بدن.)) امام صادق (ع). باطل بیکار ننشسته و آنها که ((حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ : لیاقتشان گمراهی است.)) نحل، ۳۶. را بر ضد شما خواهد شوراند. باید با زبان و گاهی با تن از عقیده خود دفاع کنید.
#استقامت
★*******★
کانال راه رشد @sabilroshd
ضروری ست که بعد از ۴۴ سال از گذشت انقلاب، بتوانیم یک نگاه آسیب شناسانه کلی به آن داشته باشیم. در این صورت از نظر من بزرگ ترین مشکل سیستماتیک ما در نظام یک چیز است: ضعف در اعمال حاکمیت.
یک تصمیم می تواند درست باشد یا غلط. اگر آن تصمیم کامل اجرا شود و نتیجه خوبش را همه ببینند ادامه پیدا می کند ولی اگر غلط باشد و نتیجه بدش مشخص شود اجرای آن را متوقف می کنیم. ولی وای به زمانی که یک تصمیم ناقص اجرا شود؛ اگر درست باشد خوبی هایش مشخص نمی شود و اگر هم غلط باشد بدی هایش مشخص نمی شود! موافق ها و مخالف ها هر کدام از زاویه خود به آن می نگرند و بحث و نزاع تا همیشه ادامه می یابد! (احتمالا این رویه برایتان بسیار آشنا باشد!) اجرای آن می ماند در یک برزخ و شُل گیری تا زمانی که کمرنگ شده و بود و نبودش تفاوتی نکند. نمی دانیم ضعف در اجرا و کارآمدی چه بلایی سر وجهه نظام می آورد. زبان طرفداران را کوتاه و زبان اپوزوسیون را دراز می کند.
ضعف در اعمال حاکمیت یعنی هنگام اجرا نیز انگار هنوز در حال شُور و تصمیم گيري هستی. یعنی فکر کنی برای همه تصمیم ها باید اجماع صد درصدی در جامعه وجود داشته باشد در حالی که اصلا این ممکن نیست مخصوصا با قدرت اقناع پایین ما در میان هیاهوی رسانه ای دشمن که باعث غالب بودن همیشگی فضای احساسی و مغلوب بودن فضای منطقی می شود. اینگونه است که هیچ قضیه ای به سرانجام نمی رسد؛ از ساماندهی سگ های ولگرد بگیر تا سیستم بانکداری و خودروسازی و مدیریت الگوی مصرف (تابستان دارد می رسد ولی هنوز بعد از ماه ها در تهران به خانه هایی که روزانه بیش از ۲ متر مکعب در روز مصرف آب دارند التماس می کنند)
ضعف در اعمال حاکمیت هم می تواند ناشی از ضعف شخصی مسئولان اجرایی بلند پایه در تصمیم گیری ها باشد و هم ناشی از پراکندگی در سیستم تصمیم گیری. مورد دوم یعنی انواع و اقسام شوراها با حدود اختیارات دارای همپوشانی وجود داشته باشد! این باعث کندی در تصمیم گیری نهایی می شود (همان نوش داروهای بعد از مرگ سهراب!). تا یک تصمیم درست بخواهد از شورای رقابت (قیمت خودرو) و شورای حمایت، شورای استان ها، شورای مجوزها! (فیلم های شبکه خانگی) اتاق بازرگانی (اژدهای هفت سر) و نظامِ پزشکی (عدم همراهی در بسیاری از تصمیم گیری های کلان) و ... بیرون بیاید نه سری مانده برایش نه تهی. اگر هم تصمیم درست بیرون بیاید دیگر از زمان موثر و طلایی اش گذشته است.
کارآمدی برای یک نظام سیاسی به همان میزان مهم است که ایدئولوژی و آرمان مهم است. تاکنون هرجا که نقص در کارآمدی داشتیم با ایدئولوژی و آرمان جبرانش کرده ایم ولی این روش تا ابد پاسخگو نیست. راه حل برون رفت از ضعف در اعمال حاکمیت که نتیجه اش ضعف در کارآمدی است چیست؟ نظام تصمیم سازی واحد؛ کسی منکر شوراها نیست ولی شورا (همانگونه که از اسمش پیداست) جای مشورت است نه تصمیم گیری. تصمیم سازی باید (بعد از مشورت های کافی با کارشناسان و سازمان ها) تحکّمی، از بالا به پایین و برعهده دولت، مجلس و نهادهای بالادستی باشد. همانگونه که قرآن به ما آموزش داده: ((وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه : با آنها مشورت کن. پس زمانی که (بعد از پایان مشورت) تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن (اینجا برخدا توکل کن یعنی کار را با قاطعیت انجام بده و درگیر دودلی نباش).)) آل عمران ان، ۱۵۹.
با عضویت در کانال راه رشد، کمکی به گسترش گفتمان منطقی انقلاب کنید.
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
برایم جالب بود که قرآن کریم در سوره نصر فرموده که بعد از فتح، مردم گروه گروه به دین خدا می پیوندند. می گفتم مگر با فتح و غلبه نظامی است که حقانیت یک دین اثبات می شود؟! نه، ولی اکثر مردم طرفدار ایدئولوژی صحیح نیستند بلکه طرفدار ایدئولوژی غالب هستند (که این خود نشاندهنده پراگماتیسم مخفی در ضمیر ناخودآگاه مردم است)؛ حال چه غلبه از نظر نظامی و چه غلبه از نظر کارآمدی در اقتصاد و علم.
ایمان منشاء عزت نفس است. ولی آنها که دارای ایمان ضعیف و در نتیجه ضعف نفس هستند، باید خود را به قدرتی بیرونی وصل کنند. اینگونه افراد همیشه طرفدار جبهه قوی تر هستند نه جبهه حق. هر استدلالی هم که بکنی حاضر نیستند از طرفداری جبهه ای که بدعهدی و جنایاتش در یمن، سوریه، فلسطین و ... روشن است دست بردارند. اینها هیچوقت با دلایل و شواهد به حق ایمان نمی آورند مگر بعد از شکست باطل.
در تاریخ می بینید که تا قبل از فتح مکه تعداد مسلمانان را ۱۰ هزار نفر نوشته اند ولی 1 سال بعد از فتح مکه این تعداد به 100 هزار نفر می رسد. همین اتفاق بعد از فتح مکه ثانی و ان شاء الله فتح بیت المقدس هم خواهد افتاد. زمانی که یک قدرت بلامنازع اسلامی در دنیا تشکیل شود، همان کسانی که امروز افتخار را در شباهت به غرب می بینند تبدیل به مسلمانان دو آتشه خواهند شد!
#اذا_جاء_نصر_الله_و_الفتح
★*******★
کانال راه رشد @sabilroshd
آورده اند که در فلسطین برکه ای بوده که بنی اسرائیل خود را در آن شست و شو می دادند. حضرت موسی (ع) هیچگاه در منظر دیگران خود را شست و شو نمیداد. تا حدی که بنی اسرائیل شایعه کرده بودند که در بدن موسی ایرادی مانند برص هست که پنهان می کند.
حیا گوهری ست که انسان از بچگی با آن به دنیا می آید ولی طی زمان و تأثیر گرفتن از محیط، مقداری از آن و یا همه آن را از دست می دهد. به همین خاطر شاید رفتار حضرت موسی (ع) (حمام نکردن حتی در منظر مردها) در نگاه اول برایمان غریب بیاید ولی سپس یک آشنایی مبهم با آن در گذشته های دور خودمان پیدا می کنیم.
گم نشدن خط اصیل هدایت یک وظیفه است. باید نقطه اوج حیا و عفت در زندگی اولیای خدا به عنوان یک الگو در همیشه تاریخ جوامع باقی بماند حتی اگر در زمان هایی در اقلیت قرار بگیرد. تاریخ طبعا و ناچارا به سمت کمال پیش می رود و روزی اکثریت با جناح حق خواهد بود.
#حیا
#حجاب
★*******★
کانال راه رشد @rahroshd
باید یاد بگیری که از مناسک دینی، نماز خواندن، خواندن قرآن و ادعیه لذت ببری وگرنه جذب لذت های حرام خواهی شد. چاره ای نداری جز اینکه محبت خدا را داشته باشی، وگرنه محبت دیگران بر دلت خواهد نشست. علت تقابل شاعرانی مانند حافظ و سنایی با دین داری خشک و ریاکارانه نیز همین است:
((ساقیا مِی ده که جز مِی نشکند پرهیز را
تا زمانی کم کنم این زهد رنگ آمیز را
ملکت آل بنی آدم ندارد قیمتی
خاک ره باید شمردن دولت پرویز را))
سنایی
علم و دانستن عامل حرکت نیست بلکه این محبت و دوست داشتن است که انگیزه ی حرکات بشر است. هر کس باید خودش فعالانه دنبال ایجاد این محبت که عامل سعادت اوست برود و منتظر ننشیند که آن خودش ایجاد شود. موسیقی، فوتبال و بازی های کامپیوتری جهانی شدند بدلیل جذابیتشان. اگر از این ساحتِ بشر غفلت کنیم در اجتماع باخته ایم. بچه ها جذب نماز خواندن خشک ما نمی شوند، چون لذت نبردن ما را از آن می فهمند: ((هَلِ الدِّينُ إلاّ الحُبُّ : آيا دین چیزی جز دوست داشتن و محبت (الهی) است؟)) امام صادق (ع). خصال.
#محبت_الهی
★*******★
کانال راه رشد @sabilroshd
دفعه بعدی که خواستی از نرسیدن زمان ظهور گلایه کنی، یک وضعیت مطلوب برای خودت (از نظر اخلاقی، علمی، مهارت و غیره) در نظر بگیر و بگو تا من به آن نقطه نرسم امام ظهور نمی کند. اینگونه یادمان می ماند که خود امام همیشه دارای شرایط ظهور و قیام هست ولی این ما هستیم که شرایط لازم را نداریم و عامل تاخیر در قیام شده ایم. قوم بنی اسرائیل به عذاب تیهان گرفتار شدند، یعنی ۴۰ سال در بيابان سرگردان شدند؛ می دانید چرا؟ چون به حضرت موسی گفتند: ((فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ : تو و خدایت بروید و (با آن قوم ستمگر) بجنگید؛ ما اینجا (به انتظار) می نشینیم!)) مائده، ۲۴. یعنی همه مسئولیت را گردن خدا و حجت او انداختند؛ سپس خداوند فرمود: ((فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ : پس آن (سرزمین موعود) بر آنها حرام شد به مدت ۴۰ سال که در زمین سرگردان می مانند.)) مائده، ۲۶.
طبق فرموده امامان معصوم علت تکرار ماجرای بنی اسرائیل در قرآن، شباهت ابتلائات آن قوم با امت پیامبر(ص) است. آيا شباهتی بین سرگردانی بنی اسرائیل در بيابان و حال امروز ما پیدا می کنی؟ اگر جواب آری ست شاید علت سرگردانی هم مشابه باشد!
#تیهان
★*******★
کانال راه رشد @sabilroshd
اگر زمانی کسی ببیند امکان تاثیرگذاری و بهبود شرایط و اصلاح انحرافات را ندارد وظیفه اش چیست؟ قرآن جواب داده: خودسازی. ((يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا : ای کسانی که ایمان آورده اید بر عهده شماست خودتان (به خودتان بپردازید). زیانی به شما نمی رساند کسی که گمراه شده زمانی که شما هدایت شده اید. بازگشت همه شما بسوی خداست.)) مائده، ۱۰۵
شاید سختی های دوره آخرالزمان به حدی برسد که وظیفه هرکس فقط حفظ خود باشد! هرچند امیدوارم به آن روزها نرسیم.
★*******★
کانال راه رشد @sabilroshd
هدایت شده از راه رشد
وقتی مردیم بدنمان پوسیده می شود. باکتری ها تمام مولکول های بدن را تجزیه می کنند. فقط یک نوع مولکول از بدن است که سالم می ماند: DNAها. آنقدر آنتالپی تشکیل DNA پایین است که تجزیه آن نه تنها انرژی به باکتری نمی دهد بلکه باید انرژی هم مصرف کند که چنین اتفاقی هیچگاه روی نمی دهد. به همین خاطر است که بعضی از دانشمندان بهفکر دوباره زندگی دادن به گونه های منقرض شده حیوانی اند زیرا تمام اطلاعات ساختار بدن یک موجود زنده در مولکول های دی ان ای آن موجود است و تمام این مولکول ها در خاک محفوظ مانده اند. وقتی بشر به فکر دوباره زنده کردن موجودات میلیون ها سال پیش است، خالق بشر نمی تواند انسان را بعد از چند هزار سال زنده کند؟! ((قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ : همانا دانسته ایم که زمین چه چیزی را از (بدن) آنها کم می کند. و ما کتابی نگاهبان داریم!)) ق، ۴
۵ پیامبر اولوالعزم و ۱۲۴ هزار پیامبر بطور موکد به انسان ها گفتند که حسابرسی و بازگشتی هست. بدانیم که در خاک از بین نمی رویم. هستیم تا روزی که اراده خداوند به بازگشت باشد: ((فردا به امروز نزدیک است. امروز با آنچه در آن است می گذرد، و فردا می آید و به آن می رسد ... گویی هم اکنون بر صور اسرافیل دمیدند و قیامت شما را فراگرفته و برای قضاوت و حسابرسی بیرون شده اید. پندارهای باطل از شما دور شده، بهانه ها از میان برخواسته و حقایق برای شما آشکار شده است.)) نهج البلاغه، خطبه ۱۵۷
اگر دوست داشتی به دین داریت عمق بدی یا بتونی جواب معاندان رو بدی، کانال راه رشد رو پیشنهاد می کنم.
★*******★
کانال راه رشد @sabilroshd
ضمن تقدیم سلام به اعضای جدید کانال، به شما عرض می کنم که در کانال راه رشد هر ۲ روز یک متن برگرفته از قرآن و احادیث با رویکردی جدید فرستاده خواهد شد. وقت مخاطب برای اینجانب باارزش است و سعی می کنم هرجمله ای که می نویسم دارای هدف، و موثر در انتقال مطلب باشد. از همراهی شما صمیمانه سپاسگذارم.
((چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بی می و معشوق عمر میگذرد
بطالتم بس، از امروز کار خواهم کرد
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد))
حافظ
سلامت روان قشر مذهبی و انقلابی در خطر است.
دشمن میداند دارد چه می کند. ما را از درون سرخورده و خنثی می کند. آنقدر تعداد خبرهای تشویش گر ذهن زیاد است که روح آدم فرسوده شده و احساس خستگی می کنیم. فلان بازیگر، فلان معلم، فلان بازیکن، وضعیت خیابان ... . ولی نباید فراموش کنیم که جبهه باطل هم بالاخره آدم اند و فرسوده می شوند: ((وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ : و در پیگیری (نقشه های) آن گروه (دشمنان) سستی نورزید. اگر شما درد می کشید، آنها نیز مانند شما درد می کشند؛ و (این در حالی ست که) شما از جانب خدا (به پاداش هایی) امید دارید که آنها ندارند.)) نساء ۱۰۴. هنگام نزول این آیه در دفاع با شمشیر، بیشتر درد کشیدن جسمی مطرح بوده ولی امروز در جنگ شناختی، درد کشیدن ذهنی مطرح است. سلامت روان مؤمنین در جنگ شناختی، همان نقش پشتیبانی در جنگ های معمولی را دارد و باید برایش برنامه ریزی کرد.
((آنها هم مانند شما درد می کشند))؛ خودِ دانستن این موضوع از فشار روانی ما کم می کند. بله، آنها هم انسان اند و از بعضی خبرها شوکه و سرخورده می شوند؛ از خبر راهپیمایی میلیونی اربعین، از مشاهده راهپیمایی ۲۲بهمن، از قرارداد راهبردی با چین و روسیه، از دیدن اعتراضات میلیونی اسرائیل و فرانسه و اعتصابات بی سابقه انگلیس و فرانسه. ۱۰ سال پیش رهبری عنوان کردند جنگ امروز جنگ اراده هاست و امسال عنوان کردند هدف دشمن ناامید کردن افراد جبهه حق است. جنگ امروز به درون مغزها کشیده شده است. در این جنگ، ناامید شدن به معنی سپر انداختن است. به نوشته گاردین، ایران اکنون رهبر پهپادی جهان است. ما هنوز سورپرایزهای زیادی برای آنها داریم! ((يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا : (گیاه طیبه یاران پیامبر بعد از رشد خیره کننده اش) باعث تعجب (سایرِ) دهقانان و مایه خشم کفار می گردد. خداوند به کسانی از آنها که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.)) فتح، ۲۹.
★***★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
در دوران تحصیل پزشکی عمومی در همه بخش های پزشکی برای حداقل چند هفته دوره گذراندم و بیمار دیدم. انواع دردهای جسمانی بیماران را از نزدیک مشاهده کردم. از سردردهای ناشی از خونریزی زیر عنکبوتیه تا دل دردهای ناشی از روده پیچ و یا پانکراتیت تا دردهای قفسه سینه ناشی از آنفارکتوس قلبی و دردهای شدید ناشی از خردشدگی استخوان در تروما. ولی فقط یک بخش بود که در آن از شدت درد بیماران، با متخصص بیهوشی مشاوره گرفته و آسیب دیدگان را تا مرز و یا خود بیهوشی می بردند که آن، بخشِ سوختگی بود!
آتش حقیقتا نماد غضب است زیرا از همان زمان نزدیک شدنش قربانی را با دردهای مرگ آور مواجه می کند و چه بد است زمانی که لحظه لحظه این درد مرگ آور به کسی وارد شود ولی زنده و هشیار بماند : ((وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ : (جهنمیان) صدا زدند که ای مالک، (کاش) پروردگارت ما را بکشد. گفت شما ماندگارید!!)) زخرف، 77
((بدان پسرم هر نعمت و لذتی در دنیا در مقابل بهشت، جهنم است و تمام بلاها و سختی های دنیا در مقابل جهنم، عافیت است.)) امیرالمؤمنین (ع)، تحف العقول، ص 215
((در گذشتم از حد این کائنات
پا نهادم در جهان بی جهات
بی یمین و بی یسار است این جهان
فارغ از لیل و نهار است این جهان
آن جهان را بر جهان دل شناس
من چه گویم زانچه ناید در قیاس
گفت رومی «ای گرفتار قیاس
در گذر از اعتبارات حواس
از تجلی کارهای خوب و زشت
می شود آن دوزخ این گردد بهشت!))
اقبال لاهوری، جاوید نامه
★***★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
اگر قرار بود همیشه نظر اکثریت درست بود نباید مسیر تاریخ چنین رقم می خورد و بسیار زودتر از اینها باید مدینه فاضله درست می شد. وضعیت امروز بشر نشان دهنده این است که اکثریت، نه تنها همیشه راه درست را نرفته اند بلکه تقریبا همیشه راه غلط را رفته اند (کافی ست به تعبیرات قرآن درباره أَكْثَرُهُمْ و أَكْثَرُ النَّاسِ رجوع شود).
حالا فرض کنید که الگوی این توده های مردم افرادی بشوند که دارای اختلال شخصیت نمایشی اند و به راحتی رنگ عوض کرده و برای شنیدن دست و هورای أَكْثَرُ النَّاسِ جهت گیری کنند. آن الگو (سلبریتی) و این مردم می افتند در یک دور باطل که مدام یکدیگر را در انحراف خود تقویت می کنند تا زمانی که به چنان فرهنگ منحطی برسند که حتی یکدیگر را نیز تحمل نکرده و به هم فحش بدهند (همین ماجراهایی که در تجمعات برلین، لس آنجلس و بروکسل اتفاق افتاده و ان شاء الله بیشتر هم خواهد شد. اینها طوری نیستند که حتی یکدیگر را تحمل کنند!): ((فتنه هایی که آغازش چون دوران جوانی، پرقدرت و زیباست ولی اثرهایش چون آثار باقیمانده بر سنگهای زشت و خشن است. آنان در بدست آوردن دنیای پست بر هم سبقت می گیرند و چونان سگ های گرسنه، این مُردار را از دست یکدیگر می ربایند. طولی نمی کشد که پیرو از رهبر، و رهبر از پیرو بیزاری می جوید. همدیگر را هنگام ملاقات نفرین می کنند و با بغض و کینه از هم جدا می شوند! ... فتنه ها(ی بعدی) پر رعد و برق و پر زحمت است، در آن پیوندهای خویشاوندی قطع شده و از اسلام جدا می گردند!! ... پس سعی کنید (بعد از فتنه ها) بر خدا، ستمدیده وارد شوید نه ستمگر!)) نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱.
#فتنه_ها
★***★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
قرآن کریم بشارت دهنده و بیم دهنده است. هدف، تربیت انسان است و در این راه از هر ابزاری که مفید باشد استفاده می شود. در یک تقسیم بندی کلی، هشدارهای قرآن دو نوع است: هشدار درباره عذاب و هشدار درباره بی آبرویی. من فکر می کنم کمتر به مورد دوم و اثرات پیشگیرانه فراوانش پرداخته شده است در حالی که قسمتی از مردم، بیشتر از درد کشیدن، از ذلت و خوار شدن می ترسند؛ از خجالت کشیدن در صحرای محشر، جلوی چشم جمیع انسان های تاریخ می ترسند: ((رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ : پروردگارا، همانا تو رسوا کرده ای هرکسی را که به آتش وارد کنی!)) آل عمران، ۱۹۲.
کسی که در این دنيا محترم بوده، بیشتر از بی احترامی می ترسد. آنجا که دست و پای مجرمان را بسته و با سر به درون آتش پرت می کنند ((خُذُوهُ فَغُلُّوه، ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوه : (گفته شود) او را بگیرید و به زنجیر بکشید. سپس به درون آتش بیندازید.)) حاقه، ۳۰ و ۳۱. و این منظره را تمام اجداد و فرزندانش و تمامی انسان های پیشین و پسین می بینند؛ در روزی که به معجزه خدا همه یکدیگر را می شناسند:
((خداوندا همچنان که در این جهان گذرا پیش چشم دیگر مردمان با عفو خود بر گناهان من پرده افکنده و زندگی ام را از فضل و بخشش خود پرکردی، در آن جهان ماندگار نیز مرا در پناهت بیاور هنگامی که گواهان می ایستند و در محضر فرشتگان مقرب و رسولان بزرگوارت، و شهیدان و صالحان.)) صحیفه سجادیه، دعای ۳۲.
#آبرو
★***★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
تا عقدِ (قراداد) ازدواج نباشد روابط پایدار انسانی شکل نمی گیرد. امروزه بحران تنهایی تحت عنوان lonliness crisis چیزی ست که متفکران غربی دهه هاست نسبت به آن هشدار می دهند و می نویسند و در بعضی کشورها برایش وزارت خانه تشکیل می دهند! این تنهایی نتیجه مستقیم بی بند و باری و تحت شعاع قرار گرفتن روابط انسانی توسط شهوت، و گسست سلول های اجتماع (یعنی خانواده) است. انسانی که به همجنس، اطفال و حتی حیوان و اشیا هم نگاه شهوانی دارد کی نیازهای عمیق انسانی اش تامین می شود؟
ببینید که ویل دورانت، فیلسوف و مورخ بزرگ و نویسنده کتاب ((تاریخ تمدن)) چگونه با حسرت تغییرات اخلاقی جامعه غربی را توصیف کرده است:
((اگر فرض کنیم که در سال 2000 میلادى هستیم و بخواهیم بدانیم که بزرگترین حادثه ربع اول قرن بیستم چه بوده است متوجه خواهیم شد که این حادثه, جنگ بزرگ و یا انقلاب روسیه (و یا هر اتفاق سیاسی دیگری) نبوده است بلکه قطعا دگرگونى وضع زنان بوده است. تاریخ چنین تغییر تکان دهنده اى را در مدتى به این کوتاهى کمتر دیده است! ((خانه مقدس)) که پایه نظم اجتماعى ما بود, شیوه زناشویى که مانع شهوترانى و ناپایدارى وضع انسان بود، قانون اخلاقى پیچیده اى که ما را از توحش به تمدن و آداب معاشرت رسانده بود همه آشکارا در این انتقال پر آشوبى که همه رسوم و اشکال زندگى و تفکر ما را فرا گرفته است گرفتار گشته اند.)) لذات فلسفه، ویل دورانت.
اندیشمندان آن طرف غبطه می خوردند به آن میراثی که ما با چنگ و دندان در مملکت مان حفظ کرده ایم. ما هنوز در ایران تنهایی عمیقی که بعد از نابودی روابط خونی بوجود می آيد را حس نکرده ایم! آزادی ای که امروزه شده است شعار اپوزوسیون، منظور آزادی هوس است؛ و آزادی هوس مساوی است با اسارت عقل! درحالی که آن آزادی ای که ما در اسلام میخواهیم و می گوییم منظور آزادی عقل است که اینها قطعا ندارند! ((كَم مِن عَقلٍ أسيرٍ تَحتَ هَوى أميرٍ : چه بسیار عقلی که اسیر است، تحت فرماندهی هوس!)) نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱
اگر دوست داری به دین داری ات عمق بدهی، یا بتوانی جواب معاندان را بدهی، کانال راه رشد را به شما پیشنهاد می کنم.
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
هدایت شده از راه رشد
ضمن تقدیم سلام به اعضای جدید کانال، به شما عرض می کنم که در کانال راه رشد هر ۲ روز یک متن برگرفته از قرآن و احادیث با رویکردی جدید فرستاده خواهد شد. وقت مخاطب برای اینجانب باارزش است و سعی می کنم هرجمله ای که می نویسم دارای هدف، و موثر در انتقال مطلب باشد. از همراهی شما صمیمانه سپاسگذارم.
((چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بی می و معشوق عمر میگذرد
بطالتم بس، از امروز کار خواهم کرد
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد))
حافظ
چند سال پیش اسم فیلم پُمپِئی را از یکی از آشنایان شنیدم. فیلمی که براساس آثار باقی مانده از شهری باستانی ساخته شده. شهری که مردمش چند هزار سال پیش با خاکسترهای آتشفشانی که احاطه شان کرد تبدیل به مجسمه هایی ثابت از یک فرهنگ منحط و مردمی عذاب گرفته شدند. مجسمه هایی که مشخص می کند در لحظه نزول بلا، خیلی از مردم شهر در حال لواط و بعضی در حال خودارضائی بودند. احتمالا تاکنون دانسته اید که نوع انحراف شهر پمپئی و عذابی که گرفتار آن شدند بسیار مطابق با ماجرای قوم لوط در قرآن کریم است. قومی منحط که پیامبرشان به همراه خانواده در شب قبل از نزول بلا از آن گریختند و به ایشان دستور داده شد که هنگام فرار به پشت سر نگاه نکنند!! جز همسر لوط که به فرموده قرآن: ((كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ : از جمله غبار گرفتگان بود!!)) اعراف، 83
((وَلَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ : و از آن [شهر سوخته] نشانه ای آشکار باقی گذاشتیم براى مردمى كه مى انديشند.)) عنکبوت، 35. پمپئی در زیر 4 متر خاکستر و خاک مدفون بود تا اینکه در سال 1599 میلادی بصورت اتفاقی کشف شد. قرآن فرموده که آثار شهر قوم لوط را برای عبرت آیندگان باقی گذاشتیم. و اکنون آثار آن شهر را همه در گوشی هایشان می بینند و حتی به عنوان گردشگر از آن بازدید می کنند ولی نه با چشم بصیرت بلکه به عنوان تفریح و سرگرمی. ((آيا در زمين گردش نكرده اند تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟! پس در حقيقت چشمها كور نمی شود، بلکه قلب هایی كه در سينه هاست كور می شود!)) حج، 46
https://www-dailymail-co-uk.cdn.ampproject.org/c/s/www.dailymail.co.uk/sciencetech/article-4391498/amp/The-two-embracing-maidens-Pompeii-MEN.html
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
طرف معامله ات را در این دنيا فقط خدا قرار بده. وجه معامله ات نیز فقط رضایت خدا باشد. در آن صورت با داشتن بهترین طرف معامله و بهترین وجه معامله، قطعا بهترین معامله را خواهی داشت و در ازای زندگی فانی خود، به ارزشمندترین و دائمی ترین هدف ممکن در عالم هستی دست خواهی یافت.
چطور خداوند را طرف معامله قرار دهم؟ با کمک این آیه: ((وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّه : و جزای بدی، بدی ای مثل آن است. پس هرکس بگذرد و (روابط و امور را) اصلاح نماید اجرش بر عهده خداست!)) شوری، ۴۰. باید آنجا که اصلاح امور دین مطرح است بتوانی گذشت کنی مانند پیامبر و ائمه بزرگوار.
چطور رضایت خدا را وجه این معامله قرار دهم؟ با کمک این آیه: ((وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ : و از مردم کسی ست که خودش را در قبال کسب رضایت های خدا می فروشد.)) بقره، ۲۰۷. برای کسب رضایت خدا باید خودت را بفروشی! باید دُور خودت را خط بکشی!
((ای زاده ی ساقی، هله از غم بگذر
ای همدم روح قدس از دَم بگذر!
گفتی که ز غم گریختم شاد شدم
شادی روان خود از این هم بگذر!))
از صُنع برآیم بَرِ صانع باشم
حاشا که زبون هیچ مانع باشم!
مولوی
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
آیا کسی می تواند ادعای دوستی خدا را داشته باشد و همزمان با دشمنان خدا و دین او دوستی نماید؟! ((لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ : نمی یابی گروهی را که به خدا و روز آخر ایمان داشته باشند در عین حال با کسانی که با خدا و فرستاده اش دشمنی کرده اند اظهار دوستی کنند؛ هرچند پدرشان باشد یا فرزندانشان یا خویشانشان.)) مجادله، ۲۲. مومن نه تنها نمی تواند دشمنان خدا را دوست داشته باشد حتی نمی تواند نسبت به کار آنها بی تفاوت بنشیند.
((مُفَارِقَةً لِأَخْلاَقِ أَعْدَائِكَ : خداوندا مرا ترک کننده خلق و خوی دشمنانت قرار ده.)) در زیارت امین الله از خداوند می خواهیم که اخلاقمان شبیه دشمنان خدا نشود. قرآن خودش ریشه گرایش بعضی از مسلمان های سطحی به کفار را می گوید: ((الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا : همان ها كه کفار را بجای مؤمنان دوست (و صاحب اختیار) مى گيرند. آيا عزت را نزد آنها مى جويند؟! در حالی که عزت همه اش برای خداست.)) نساء ۱۳۹
و پایان سخن اینکه تبری جزو یکی از ۱۰ فروع دین ماست و ریشه در کتاب خدا دارد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد كفار را بجای مومنان به دوستى خود نگيريد. آيا مى خواهيد برای خدا حجتى روشن علیه خود قرار دهيد؟!)) نساء ۱۴۴
#تبری
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
در ابتدای تاریخ اقتصادی، هر کس در پی رفع نیازهای اولیه اش بود. مردم معامله پایاپای می کردند تا آذوقه مورد نیاز از چند نوع تامین شود. اگر هم کسی بیشتر از نیاز اولیه اش کالایی می گرفت، به هیچ کارش نمی آمد. به همین خاطر کسی به کسب بیش از نیازش فکر نمی کرد. تا اینکه سکه ضرب شد. بصورت قراردادی میزان ارزشی را برای هر سکه قائل شدند تا بتوانند با آن خرید کنند. سکه و بعدها اسکناس، بدلیل حجم کم، امکان ذخیره سازی بالا را داشتند. این قابلیت ذخیره سازی بالا، عاملی شد برای پاسخگویی به حرص انسان. حرصی که باعث می شود اگر یک نفر هزار برابر نیازهای خود و خانواده اش را هم مالک باشد، دست از جمع مال بر ندارد.
در حکومت حضرت مهدی (عج) نه تنها نیازهای مردم به طور کامل رفع می شود، که حتی حرص به مال بیشتر نیز از اجتماع رخت می بندد. تا آنجا که مطابق با یک روایت؛ امام دستور می دهند با صدای بلند اعلام کنند: هر کس نیازی مالی دارد برخیزد؛ هیچ کس اظهار نمی کند جز یک نفر. امام دستور می دهد نزد خزانه دار برود و به او بگوید: مهدی به تو فرمان می دهد که مالی در اختیار من قراردهی. پس خزانه دار مالی فراوان به او می بخشد اما آن مرد پشیمان می شود که چرا آزمند و حریص شده است و مال را بر می گرداند! اما خزانه دار هم آن مال را پس نمی گیرد! (چقدر دوران امام برای ما به افسانه شبیه است)
((چه خیالی ساکن
چه ملالی در راه
روز دیدار تو تنها با من
خواهد این راز گشود
سنگ بارد از مدخل کوه
عدد افزاید حق نشناسانرا!
من همه رنج به دل می بندم
و همه تیر ملامت به جگر
بخیالی که می آید روزی
که به دیدار رخت می خندم
چند سالست که گشته سپری؟
چند ماهست؟ بگو
سال و مه را بحساب
برده غارت از من
تو بگو از چه درین مدت هر چیزی غماز شدست؟!
صحنه ی این شب دیرین که در او هر تعب (خستگی) است
راه سرمنزل مقصود و ره روز خلاص
در کدامین سوی تاریک بیابان شب است؟))
کتاب ((افسانه)) نیما یوشیخ
#بیا_که_دیده_به_دیدارت_آرزومند_ست
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
مراقبه یا درون پویی (شبیه مدیتیشن و ذن در دیگر مکاتب) در اخلاق و عرفان اسلامی بخش مهمی از سیر و سلوک است که پس از توبه و مشارطه و پیش از محاسبه است. مراقبه یعنی پیوسته خود را در محضر پروردگار دیدن و کشیک جسم و ذهن را کشیدن که مبادا عملی خلاف را انجام دهد و افکار پراکنده و مزاحم را از ذهن زدودن و حتی لحظه ای از عمر را در غفلت از مقصود سپری نکردن. مراقبه یا مدیتیشن در آیین های هندوئیسم و بودیسم بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
گزارش هایی در علم تجربی وجود دارد که می گوید وقتی افکار پراکنده حذف شده و تمام قدرت امواج فکر روی یک موضوع واحد (مثلا جابجایی قطعه سنگ بزرگی که روی یک کوهنورد افتاده) متمرکز می شود، حتی قدرت فیزیکی نیز به طرز معجزه آسایی افزایش می یابد و می تواند آن قطعه سنگ را جابجا کند؛ وقتی تمرکز بر روی قدرت فیزیکی اینقدر موثر است، تاثیر آن بر قدرت معنوی و اتصال با معبود که جای خود دارد. ما هر روز 5 بار فرصتی مناسب داریم برای تقویت مراقبه و زدودن هرچیزی غیر خداوند از دل:
((از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است *
پیغام آشنا نفس روح پرور است
...
جز یاد دوست هرچه کنی عمر ضایع است *
جز سر عشق هرچه بگویی بطالت است
سعدی بشوی لوح دل از نقش غیر او *
علمی که ره به حق ننماید جهالت است))
#مراقبه
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4
علم تجربی در هزاره های پیشین مانند کودکی بود که هرچه به سمت نوجوانی (انقلاب صنعتی) نزدیک تر میشد بیشتر نسبت به گزاره های ماورائی دچار غرور خام می شد. نزدیک به یک یا دو قرن نعره سرمستی دور شدن از خدا و خود خدا انگاری میزد. رفته رفته که به سمت پختگی آمد با یافته هایی مواجه شد که باعث می شد تلنگری بخورد و کم کم به سمت ماورا و خدا رو کند. شاید بتوان گفت که آغاز دوران پختگی علم تجربی اکنون با ورود آن به مبحثی به نام ((ماده تاریک)) یا بهتر است بگوییم ((وجود غیبی)) در حال شکل گیری ست. علم تجربی در حال ورود به عالم غیب است. علمی که مانند یک جنین که رحم اطراف خود را همه دنیا می دانست، بعد از چند هزار سال تکاپو تازه دارد مانند یک نوزاد در دنیایی بسیار بزرگتر و ناشناخته تر متولد می شود و اقرار می کند که: ((وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا: جز اندکی از علم به شما داده نشده است.)) اسراء، 85.
در سال های اخیر دانشمندان همیشه تاکید کرده اند که هنوز نتوانسته اند پی ببرند که ماده تاریک واقعا چیست و روزی که ماهیت این معما کشف بشود احتمالا انقلاب بزرگی در علم رخ می دهد. اولین سرنخ های ماده تاریک در سال 1930 پیدا شد. فریتس تسوئیکی دانشمندی بود که روی تعادل کهکشان ها کار می کرد. او می خواست بداند چه عاملی باعث تعادل کهکشان هایی که کنار هم قرار گرفته اند شده است. جرمی که او براساس سرعت و چگونگی حرکت کهکشان ها محاسبه کرد، 400 برابرِ جرم مجموع ستارگان و سیارات قابل دید هر کهکشان بود! یعنی ماده ی قابل دید و مرئی، تنها 1 قسمت از 400 قسمت جرم کهکشان هاست و در اصل عامل پایداری کهکشان ها همان جرم های نامرئی هستند. این علم تجربی ست که می گوید کهکشان ها و فضای بین کهکشانی را موجودات غیبی پایدار نگه می دارند همانگونه که قرآن می گوید: ((بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان. وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿۱﴾ سوگند به فرشتگانى كه [از كافران] به سختى جان ستانند (۱). وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿۲﴾ و به فرشتگانى كه جان [مؤمنان] را با نشاط می گيرند (۲). وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا ﴿۳﴾ و به فرشتگانى كه [در عالم ملکوت] شناكنان اند (۳). فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا ﴿۴﴾ و در پيشى گرفتن [در اجرای حکم خدا از یکدیگر] سبقت گيرنده گانند (۴). فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ﴿۵﴾ پس (با اجرای احکام) كار [دنیا] را منظم مى كنند (۵).)) سوره نازعات. نه تنها ریزش قطرات باران و حرکت زمین و ستارگان، بلکه حتی عرش خدا را فرشتگان حمل می کنند: ((وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ: و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر دوش خود بر مى دارند.)) حاقّه، 17.
به نظر می آید درحالی که دنیای مدرن در حال بازگشت به خداست غربگراهای جهان سوم می خواهند همان بن بست دور شدن از خدا و معنویات و تابوشکنی را با پای خود بپیمایند و مطمئن شوند که چیزی در انتهای مسیر نیست و سپس برگردند! ((و زمانی که پیامبرانشان دلایل آشکاری برایشان آوردند، به آن علم (مختصری) که نزد خود داشتند مشعوف و راضی شدند و سرانجام آنچه را که مسخره می کردند دورشان را احاطه کرد.)) غافر، 83.
#ماده_تاریک
★*******★
کانال راه رشد
https://eitaa.com/joinchat/1422065876C7720d5cca4