میخوای ثواب یک کار خوب تا قیامت 👆برات نوشته بشه... از دیدن این کلیپ چند ثانیه ای غفلت نکن....
🎤حجت الاسلام #عالی
___
❈❈❈‹🧡🍂༄›❈❈❈
❈❈❈ ‹🧡🍂༄›❈❈❈
رسول خدا(ص) فرموده: همه چشمها در روز قیامت گریان میباشد، بجز چهار چشم:
1- چشمی که از خوف و خشیت الهی بگرید.
2- چشمی که در راه خدای تعالی و پاسداری از مرزهای اسلامی و جنگ و جهاد در راه خدا بیدار باشد.
3- چشمی که از نامحرم و محرمات الهی پوشیده گردد.
4- و چشمی که در شبهای تاریک برای عبادت و مناجات با خدا بیخوابی کشد و بیدار ماند.
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
🛑 خدا ما را رها نمیکند!
🔵 نحوه توسل به امام زمان (عج)
🎙 آیت الله مصباح یزدی
👈🏻با ارسال این کلیپ برای دیگران در ثواب آن شریک باشید
❤️سحرها را خيلى ستودند، چون هوا تلطيف شده و بدن از خستگى به در آمده و استراحت كرده و غذا هضم شده است، اما روز، شغلهاى مردم گوناگون و هوا آلوده است و به پاى شب نمى رسد....
💫💫💫💫💫💫
#چشمزخم
اگر براى شما نبش قبر می شد (و علت مرگ ها معلوم می گرديد) هر آينه می ديديد كه اكثر مُردگانِ شما، از #چشم_زخم مُرده اند.
«امام صادق علیه السلام»
.
🔺و همچنین رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«چشم زخم، واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار میدهد».
❌چشم زخم نیروی مرموزی است که در چشم برخی انسانها وجود دارد که ممکن است با یک نگاه مخصوص، طرف مقابل را بیمار یا هلاک کند.
(تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۴۲۴)
خواندن چهار قل، آیة الکرسی، وَ اِن یَکاد، راه های قرآنی و ضروری و توصیه شده روزانه برای در امان ماندن از چشم زخم می باشد،
ضمن این که در زمان تعریف از کسی و یا تعریف دیگران سه بار ”الله اکبر” و ”ماشاالله لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم” و ”بارک الله” بگویید.
【جالب آنجاست که خودِ انسان هم می تواند خودش را چشم بزند.
بنابر روایتی زمانی که کسی از چشمان پیامبر(ص) تعریف کرد، ایشان سردرد می گیرند و به پیامبر(ص) توصیه می شود که آیه وَ اِن یَکاد را بخوانند.】
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت اول)
💠مقدمه:
نوشتار حاضر نوعی برداشت از تجسم و بازتاب اعمال آدمی در جهان آخرت است که با استفاده از آیات و روایات به تصویر ذهنی درآمدهاند و ان شاالله که منشأ تذکر و بیداری قرار گیرد.
🌻لازم به ذکر هست که ما از کتابی استفاده میکنیم که در آن از احادیث و روایات معتبر استفاده شده و مورد تایید عالم گرانقدر «آیت الله جعفر سبحانی» هم قرار و مورد استقبال قرار گرفته است...
✍قسمت اول:👇👇
🔴حالت احتضار:
💠چند روز بود که درد سراسر وجودم را فرا گرفته و به شدت آزارم میداد. سرانجام مقدمات مرگ من با فرا رسیدن حالت احتضار فراهم شد.
💥کم کم پاهایم را به سمت قبله چرخاندند. همسر، فرزندان، خویشان و برخی دوستان اطرافم را گرفته بعضی از آنها اشک در چشمهایشان حلقه بسته بود.
❄️چشمانم را به آرامی فرو بستم و در دریایی از افکار فرو رفتم. با خود اندیشیدم که عمرم را چگونه و در چه راهی صرف نموده و اموال هرچند اندک خود را از کدام راه به دست آورده و در کدامین مسیر خرج کردهام. فکرش به شدت آزارم میداد، از شدت اضطراب چشمانم را گشودم.
⚡️در این هنگام ناگاه متوجه سفید پوش بلند قامتی شدم که دستانش را بر نوک انگشتان پاهایم نهاده بود و آرام و آهسته به سمت بالا میکشاند،
🍀 در قسمت پاها هیچگونه دردی احساس نمیکردم اما هرچه دستش به طرف بالا میآمد درد بیشتری در ناحیه فوقانی بدنم احساس میکردم گویا همه دردهای وجودم به سمت بالا در حرکت بود.
💥تا اینکه دستش به گلویم رسید. تمامی بدنم بی حس شده بود اما سرم چنان سنگینی میکرد که احساس میکردم هر آن ممکن است از شدت فشار بترکد و یا چشمانم از حدقه درآید.
🍃عمویم که پیرمردی ریش سفید بود جلو آمد و با چشمان اشک آلود گفت: عمو جان شهادت را بگو...
🌱من میگویم و تو تکرار کن:
اشهد ان لااله الاالله و اشهد انّ محمداً رسول الله و انّ علیاً ولی الله و ... او را میدیدم و صدایش را میشنیدم.
🔅لبهایم به آرامی تکانی خورد و چون خواستم شهادتین را بر زبان جاری کنم یکباره هیکلهای سیاه و زشتی مرا احاطه کردند و به اصرار از من خواستند شهادتین را نگویم
.
✅ شنیده بودم شیاطین هنگام مرگ برای گرفتن ایمان تلاش میکنند اما هرگز گمان نمیکردم آنها در اغفال من توفیقی داشته باشند....
✍ادامه دارد...
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃