واحد_سنگین
شب_عاشورا
خون خدا
السلام ای ساکن کرب وبلا
اسم تو آرامش اهل بُکا
با تو میشم از غم و غصه رها
اشک بی قراریِ
زائراتو دوست دارم ۲
آقاجون از ته دل
کربلاتو دوست دارم ۲
* آه _ سالار زینب *
خون خدا
بخدا که تربتت میده شفا
یا من اسمهُ دوای نوکرا
ذکر تو عبادته برای ما
با نگاه مادرت
یا حسینه رو لبم ۲
ممنون مادرتم
که گدای زینبم ۲
* آه _ سالار زینب *
آب حیات
مددی حضرت اعلا درجات
نور عینی یا سفینة النجات
زندگی من فدای بچه هات
جز تو از کسِ دیگه
چشم یاری ندارم ۲
آخه من غیر شما
کس و کاری ندارم ۲
* آه _ سالار زینب *
#واحد سنگین😭
#زنجیرزنی
#شب_عاشورا
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#واحد
#زمینه_سنگین فاطمیه
#شام_غریبان
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd-۴۳.m4a
1.82M
#امام_هادی_واحد
#واحد
درسینه ماتم سامرا
میسوزم ازغم سامرا
میشوم باسلامی ازدور.
زائر حرم سامرا
سربذارم. به تربت. امام هادی و امام عسگری
گریه کنم. به غربت......
یامظلوم یاامام هادی4
▪▪▪
آقامون روشبانه بردند
غریبانه زخانه بردند
بی عبا بی عمامه ای وای
چقدر ظالمانه بردند
کشان کشان . باعجله. می برن آقارو بااشگ وزمزمه
پای برهنه نیمه شب. چقد غریبن پسرای فاطمه
یامظلوم یاامام هادی4
▪▪▪
بند3و4 اززبان امام عسکری
▪▪▪
گرچه بابام وازکف دادم
جسمش رو درکفن بنهادم
گریبان پاره کردم ویا.......
....د زین العابدین افتادم
جسم پدر. روی زمین
ازبس کتک خورده همه خسته بودن
نشد که بر. سر بزنن. دستاشونو به گردنا بسته بودن
یامظلوم یا اباعبدالله4
▪▪▪▪
جسم بابام و تشییع کردم
همراه گریه واشگ وآه
میخواندم زیرلب لا یوم...
کیومک یااباعبدالله
جسم بابای مطلومم را مردم تشیع جنازه کردند
اماازبهر تشیع تو اسبا رو نعل تازه کردند
یوم علی . صدرالنبی. یوم علی وجه الثری. جسم السلیب
هذا حسین باالعری. مقطع الاعضاء و وشیب الخضیب
یامظلوم یا اباعبدالله4
#واحد شهادت امام هادی علیه السلام
▪️▪️▪️▪️
به چشمم ره گریه وا شد
چه شور و بساطی به پا شد
به یاد عزیزان زهرا
دلم راهی سامرا شد
عجب سامرای غریبی
حریمش به رتبه رفیع است
بسوزد دل گریه کن ها
که قدری شبیه بقیع است
ازین داغ عظمی زند ناله زهرا
⏪ واویلا واویلا واویلا واویلا
اگرچه عزیزان زهرا
به درد دو عالم طبیبند
چه گویم هنوزم به قرآن
ائمه غریب غریبند
علی رغم این دشمنی ها
وَ بی شرمی اهل عصیان
من ِ شیعه هم غافلم از
مقامات اعلای آنان
بیایید شویم یار به اولاد زهرا
به کسب علوم و به کار و به تقوی
لبیکَ یبن الحیدر...
یکی از همانها که گفتم
بُود هادی آل احمد
گل گلشن آفرینش
ز خوبان عالم سرآمد
چو اجداد خود آن زمانه
ز حقّ خودش گشته محروم
به دست ستمکار طاغوت
غریبانه گردیده مسموم
سراسر شرر شد
از آن زهرا کینه
تو گویی دلش سوخت به یاد مدینه
⏪ واویلا واویلا واویلا واویلا
پسر کشته ی آتش زهرا
وَ اشک دو عالم روانه
ولی مادر و آتش در
ولی مادر و تازیانه
بُوَد تا ابد غرق ِ در اشک
نگاهم سوی خاک کوچه
که زهرا به پیش امامش
فتاده روی خاک کوچه
قلوب ملائک
گرفتار زهراست
دل هر دو عالم عزادار زهراست
⏪ واویلا واویلا واویلا واویلا
@sabkemoharram
#واحد
#شعر
#علی_اکبر ع
اکبر ای نور دل خسته ی من
مرهمی بر دل بشکسته ی من
روشنی دل و جان همه ای
ثانی حیدر و هم فاطمه ای
فاطمی هستی و ابن حیدری
شبیه روی گل پیمبری
پیش چشم من کمی قدم بزن
مبر این جان مرا از جسم و تن
با خودت دل مرا کشانده ای
به میان قتله گه رسانده ای
ناله ی وداع تو ای حاصلم
آتشی گشته و سوزانده دلم
لب خشکت شده سوز و تب من
شده خشکیده تر از تو لب من
چو ز بابا طلب آب کنی
دل این غمزده بی تاب کنی
زحرم عازم میدان شده ای
به دلم آتش سوزان شده ای
تو شدی فدایی غربت من
خون تو نشسته بر صورت من
پدر خسته و بیچاره ی تو
به فدای تن صد پاره ی تو
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
واحد.m4a
1.37M
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#واحد
#امام_حسین ع
عالم محرم است و سلام علی الحسین
این ذکر عالم است و سلام علی الحسین
این جمله واجب است بگوئیم و بشنویم
هرجا که پرچم است و سلام علی الحسین
بعد از خدا و قبله سوال درون قبر
تنها همین دم است سلام علی الحسین
هر ثانیه اگر چه بگویم این سلام
نه؛ باز هم کم است سلام علی الحسین
هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب
هم ذکر خاتم است سلام علی الحسین
بر زخمهای پیکر آقای تشنگان
این ذکرُ مرهم است سلام علی الحسین
هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد
گویید این دم است سلام علی الحسین
واجب شده است در همه جا شعر محتشم
باز این چه ماتم است سلام علی الحسین
وقتی خدا نوشته به عرش غم تو پس
این اسم اعظم است سلام علی الحسین
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd-۹.m4a
1.74M
.
#واحد
#امام_حسن مجتبی علیه السلام
#سبک_قدم_قدم_بایه_علم
جواب:
امیر با کرم حسن / شبیه مادری تو بی حرم حسن
سایه ی رو سرم حسن/ شبیه مادری تو بی حرم
بند اول:
این شبها قلب ما محزونه
شیعه بی طاقت و دلخونه
مادری قدکمونی روضه
از غم پسرش میخونه
آقامون بسکه غربت داره
آسمون داره خون میباره
مهدی فاطمه سر روی
قبر خاکی او میذاره
دلم شده پر از محن /کاشکی زیارتت بشه نصیب من
بند دوم:
آهی پر ازشراره داری
چشمانی پر ستاره داری
با یاد کوچه ها وسیلی
یک قلب پاره پاره داری
عمرت با غصه و غم سر شد
سهم تو دیده های تر شد
مسموم زهر کینی اما
قاتلت کوچه و مادر شد
شهید کوچه ها حسن / مادرو دیدی زیر دست و پا حسن
بند سوم :
با غمها همنشینی آقا
یکتا و بی قرینی آقا
کوریه چشم هربدخواهی
معز المومنینی آقا
کاش صاحب اعتباری باشم
مجنون بیقراری باشم
یک روزی توی صحنت آقا
خادم افتخاری باشم
اینه همه امید من
یه روز میام پیاده تا صحن حسن
بند چهارم:
اشکچشمامو جاری کردم
از بسکه آه و زاری کردم
تو رویا دیدم ایوونت رو
با اشکام آینه کاری کردم
تو بقیع بارگاه میسازیم
چارتا گنبد طلا میسازیم
ایوون و ضریح و گلدسته
مثل کرب و بلا میسازیم
مثل شهید بی کفن
صاحب حرم میشه یه روز امام حسن
#مرتضی_کربلایی ✍
#شهادت_امام_حسن
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
.
.
#واحد
#امام_حسن مجتبی علیه السلام
#سبک_قدم_قدم_بایه_علم
جواب:
امیر با کرم حسن / شبیه مادری تو بی حرم حسن
سایه ی رو سرم حسن/ شبیه مادری تو بی حرم
بند اول:
این شبها قلب ما محزونه
شیعه بی طاقت و دلخونه
مادری قدکمونی روضه
از غم پسرش میخونه
آقامون بسکه غربت داره
آسمون داره خون میباره
مهدی فاطمه سر روی
قبر خاکی او میذاره
دلم شده پر از محن /کاشکی زیارتت بشه نصیب من
بند دوم:
آهی پر ازشراره داری
چشمانی پر ستاره داری
با یاد کوچه ها وسیلی
یک قلب پاره پاره داری
عمرت با غصه و غم سر شد
سهم تو دیده های تر شد
مسموم زهر کینی اما
قاتلت کوچه و مادر شد
شهید کوچه ها حسن / مادرو دیدی زیر دست و پا حسن
بند سوم :
با غمها همنشینی آقا
یکتا و بی قرینی آقا
کوریه چشم هربدخواهی
معز المومنینی آقا
کاش صاحب اعتباری باشم
مجنون بیقراری باشم
یک روزی توی صحنت آقا
خادم افتخاری باشم
اینه همه امید من
یه روز میام پیاده تا صحن حسن
بند چهارم:
اشکچشمامو جاری کردم
از بسکه آه و زاری کردم
تو رویا دیدم ایوونت رو
با اشکام آینه کاری کردم
تو بقیع بارگاه میسازیم
چارتا گنبد طلا میسازیم
ایوون و ضریح و گلدسته
مثل کرب و بلا میسازیم
مثل شهید بی کفن
صاحب حرم میشه یه روز امام حسن
#مرتضی_کربلایی ✍
#شهادت_امام_حسن
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#واحد
#زمینه_سنگین فاطمیه
#شام_غریبان
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd-۴۳.m4a
1.82M