بری کراشتُ بزنی رِل بازی تو انجام بدی بعد بیای بگی اقا من شوهر خیلی خوب میخوام...

برعکس برا مرد هم همینه! ببین ته اینکار نتیجه این کار هیچی نیست درسته باهاش صحبت میکنی ، آروم میشی اما آرومی تا چه حد؟ تا چند وقت؟!

این میاد تورو میگیره؟ باهات ازدواج میکنه؟

ببین دختر اونی که صدمه میبینه تویی،به خدا تو داغون میشی ...

پسر هیچ صدمه ای نمیبینه! چرا؟ چون فوری میتونه دلشُ به یه نفر دیگه بده اما دختر نه!

دختر تا عمر داره این پسره تو ذهنش هست..

حتی دو روز دیگه با یکی دیگه هم ازدواج کنه دائما این همسرش رو با اون پسره با اون دختره مقایسه میکنه!

زندگی دختر مختل میشه...

دختر روحش و جنسش فرق می‌کنه ،لطیفه‌ زود میشکنه...🙂

ببین وقتی تو با یه جنس مخالف در ارتباطی از نوع حرامش یعنی همه چیزتُ براش رو کردی

اقا محبتتُ بهش دادی، عشقتُ بهش دادی، قوربون صدقش رفتی، خنده بهش دادی و....

تو همه وجودتُ بهش دادی چیزی دیگه ای نداری ...

آدما چیزی رو که راحت بدست بیارند راحت هم از دست میدن..

عین درختی که هر رهگذری میتونه میوه های پایینش رو بچینه اما برا بالایی ها باید نردبان بزاره..

اما میوه های بالای درخت رو باغبون نردبون میزاره

یکی یکی پله ها رو بالا میره خودشُ به سختی میندازه

آخر کار هم قدشُ بلند میکنه تا برسه به اون میوه!

به این جا که میرسه حتی نگاهش هم به اون میوه با سراسر لذته!..

حالا تو خودت انتخاب می‌کنی که کجایِ درختِ زندگی بایستی !

میخوای پایین باشی که دست همه بهت بخوره یا اون بالا بالا ها باشی که برا به دست آوردنت زجر و سختی بکشن!

ممکنه برسه به یه جایی که طرف به تو بگه

من کنارِ تو ؛ آبجی مجازی هم دارم

تو رو داره ؛ اما واسه زاپاس اما تو اینجا و همه داشته‌هات رو ؛ دادی

تمامِ خودت رو ؛ رو کردی و دیگه جذابیتی نداری و اون میره سراغِ دیگران ... که بقیه رو هم با تو ادامه بده

و تو تویِ این بازی فقط شکست خوردی ... تهش رو بگم ؟!