فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•~❄️~•
🔺مذهبی های قورباغه ای!!!
🤔الان همه ما مثل قورباغه شدیم؟!!!
#مواظب_باشیم
#فورواردهمگانی
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
❀' سَبڪِشُھَכآ '❀
سلام دوستان ساعت 15 انشاءلله میخوام شرح حال زندگی #شهید_عباس_دانشگر رو توی کانال قرار بدم هر کسی ما
خب بریم سراغ شرح حال زندگی #شهید_عباس_دانشگر...حتما مطالعه کنید🙏
شهید عباس دانشگر ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ در خانواده ای مذهبی ومومن در سمنان چشم به جهان گشود. یعنی سیزدهم رجب ۱۳۴۳. او با تربیت مذهبی پدر و مادر، از همان دوران کودکی با احکام و قرآن و تعالیم دینی آشنا شد؛پدرش او را مرتب به همراه خود به مسجد محل می بردو همین باعث شده بود او از بچگی با این فضا انس بگیرد.
همزمان با شرکت در کنکور سراسری؛ به خاطر عشق و علاقه ای که برای ورود به سپاه پاسداران داشت در آزمون ورودی دانشگاه امام حسین(ع) هم شرکت کرد. خبر قبولی در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع)، تقریبا همزمان با خبر قبولی در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه سمنان به عباس داده شد. قبولی در هر دو آزمون، او را حدود یک هفته در فکر فرو برد که کدام راه را انتخاب کند.
شهید عباس دانشگر
در دانشگاه با دو نفر از هم دوره ای هایش توانسته بود حلقه های معرفتی تشکیل دهد که بعدها پایه گذار یکی از کانون های فعال تربیتی و مذهبی دانشگاه شده بود تا جایی که حتی طرح مطالعاتی و تشکیل چنین کانونی را به مسئولین دانشگاه ارائه داده بودند و قرار بود آن طرح اجرایی شود.
عباس گزینش سپاه استان سمنان بود وبعد از اتمام دوره آموزش افسری در تابستان ۹۲، باید به سمنان می آمد. اما به خاطر فعالیت های فرهنگی اش مورد توجه فرماندهی دانشگاه قرار گرفت و همان فعالیت ها در نهایت سبب شد تا عباس و دو دوستش با تأکید فرمانده دانشگاه به جای رفتن به رده معرفی کننده، در دانشگاه ماندنی شوند تا محیط دانشگاه و دانشجویان بیشتر از وجود آنان بهره ببرند.
بعد از یک سال در دفتر جانشین فرماندهی دانشگاه مشغول به کار شد. او با استفاده از فضای معنوی دانشگاه و با مطالعه توانست بنیه ی اعتقادی و اخلاقی خود را روز به روز کامل تر کند. در این مسیر سردار اباذری معلمی دلسوز برای او بود. از دست نوشته های مناجات او با خداوند متعال برمی آید که در او تحول عظیمی رخ داده بود .
شهید عباس دانشگر
از دوستان زیادی مشورت خواست، اکثر دوستان و آشنایان به او پیشنهاد دادند که در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل بدهد ولی او در نهایت دانشگاه امام حسین (ع) را انتخاب کرد و بعدها به دیگران میگفت در سپاه بهتر میتوان به اسلام خدمت کرد.
شهید عباس دانشگر
دوران تحصیل شهید عباس دانشگر
عباس هوش و استعداد خوبی داشت، در دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان برای ارتقاء تحصیل خودش همواره تلاش میکرد و همیشه جزو شاگردان ممتاز کلاس بود. اوج تلاشش در مقطع پیش دانشگاهی بود، ساعات روزانه خود را برنامه ریزی کرده بود و اکثر وقت های روزانه خود را در سالن مطالعه کتابخانه مرکزی سمنان میگذراند او با اراده ای قوی میخواست بهترین نتیجه را در کنکور بگیرد. در نهایت هم توانست با رتبه خوب در دانشگاه سمنان در رشته مهندسی کامپیوتر(نرم افزار) قبول شود.
د شهید عباس دانشگر به سپاه پاسداران
شهید دانشگر در۵ مهر ماه سال ۱۳۹۰؛ در حالی که ۱۸ سال داشت وارد دانشگاه امام حسین(ع) شد. جوّ مذهبی و عقیدتی دانشگاه، محیط مناسبی را برای رشد بیش از پیش برای او فراهم کرد، اودر طول دوره آموزش افسری و پاسداری مدام به فکر افزایش سطح تفکر و آگاهی خودش بود و توانست همزمان با دوره آموزش نظامی، مطالعاتش را در موضوعات مختلف خصوصا موضوعات عقیدتی فزونی بخشد.
کار فرهنگی شهید عباس دانشگر
این شهید بزرگوار تا قبل از اعزام اکثر کتاب های شهید مطهری را خوانده بود و از مرکز بینش مطهر گواهی سطح یک را گرفته بود. مطالعه زیاد در عمق دید و وسعت نظر عباس تأثیر بسیار مثبتی گذاشت و کم کم او را به مرحله شعور و خودشناسی رساند (وصیت نامه و دلنوشته هایش گویای این تاثیر است).
شهید عباس دانشگر
عباس در ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ در منطقه خلصه در حومه جنوبی حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید. فرمانده اش سردار اباذری به او لقب " جوان مومن انقلابی" داد و با دلی پر از اندوه این چنین گفت:«مجموعه سپاه یکی از فرماندهان شجاع و مدیر خود را از دست داد.»
نحوه ی شهادت شهید عباس دانشگر
بسم الله الرحمن الرحیم
دوست دارم ساکن شوم
آخر من کجا و شهدا کجا، خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم، من ریزهخوار سفرهی آنان هم نیستم. شهید شهادت را به چنگ میآورد، راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟! سیاهیِ گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده. حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر. من سکون را دوست ندارم، عادت به سکـون بـلای بزرگ پیروان حق است.
سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم بهسمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر میشود، کور میشود، نفـهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند، بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
بی هوشی انسان
درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد.
راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم.
قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟
خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش میشنوم، صدای حرم میآید، گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
بالاترین مرض
مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟
روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! بهحرمت پای خستهی رقیه(س)، بهحرمت نگاه خستهی زینب(س)، بهحرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.
آخرین نوشته شهید در اتاقش
شهید عباس دانشگر
سردار شهید باقری می فرمایند:«باید به خود جرات داد که این نوع جنگیدن به درد نمیخورد!وباید استراژی در این جنگ عوض شود.»
تصاویر بیشتر از شهید عباس دانشگر
، فعال در هیئات و مکان های مذهبی
تقریبا از سن هشت سالگی به بعد مرتب در نماز جماعت مسجد محل حضور داشت و با دوستانش هر سال در اعتکاف ماه رجب شرکت می کرد.
بزرگتر که شد زیاد هیئت میرفت، به قول معروف بچه هیئتی بود، پا منبری ثابت اکثر سخنرانی هایی مسجد محل و دیگر مساجد شهر محسوب میشد و علاوه بر شرکت در مراسمات مذهبی مثل عزاداری های ماه محرم و شبهای قدر و تلاوت جزء خوانی قرآن در ماه مبارک رمضان، در طول سال نیز خصوصا پنجشنبه شب ها در دعای کمیل امام زاده یحیی سمنان و جمعه صبح ها در دعای ندبه شهرستان (بیشتر در مسجد المهدی سمنان) حضوری مرتب و فعال داشت.
انشاءلله که شهید عباس دانشگر رو سرمشق و الگومون قرار بدیم و به این دنیای الکی دل نبندیم و مثل اون قورباغه های مذهبی نباشیم...🙃💔
من فقط از اونجایی که شهید میگه من کجا و شهدا کجا،خجالت میکشم مثل اونها وصیت کنم سوختم...💔🚶♂
ی ذره توروخدا فکر کنیم روی کارهامون🚶♂
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تم_ایتا 🌸
اینم از تم شهید عباس دانشگر🕊
•~❄️~•
الو حاجی !
هستی حاجی ؟
حاجی میگن یه صدای انفجاری اومد .
بچه ها میگن ماشینتونو زدن ؛ درسته ؟
حاجی بگو اشتباه شده ، تو که میدونی ما کسی رو نداریم تو این زمان !
اصلا ، اصلا ما هیچی ؛ بابا حاجی سید علی کسی رو نداره ..
دلت میاد تنهامون بزاری ؟
من هنوز باور نکردم نیستی ..
#حاجی
#جانفدا
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~•
گـوینـد:
شھـٰادتمھرقبولیسـتڪہبردلـت
میخـورد...
شُھـدآدلـملایقشھـٰادتنیسـتاما؛
شمـٰاڪہنظرڪنیداینکویرتشنہ
دریامیشَـود...!
#جانفدا
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•~❄️~•
💠همه بدانند!
هم دشمن بداند
هم دوستان بااخلاص بدانند...
🔺#نشردهید
#لبیک_یا_خامنه_ای
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~•
شایدشهادتآرزوۍهمہباشد،
امایقییناًجزمخلصین،
کسۍبداننخواهدرسید💔:)!
-حاجمهدۍباکرۍ؛
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~•
پسࢪاولگفت:
مادر،اجازههستبࢪمجبهھ؟
گفت:بروعزیزم..
رفتو؛والفجࢪمقدمآتےشھیدشد..🕊"
#شھیداحمدتلخآبۍ
پسࢪدومگفت:
مادر،داداشکہرفتمنهمبࢪم!؟
گفت:بروعزیزم..
رفتوعملیاتخیبرشھیدشد🕊"
#شھیدابوالقاسمتلخآبۍ
همسࢪشگفت:
حآجخانومبچہهارفتند،ماهمبریم
تفنگبچہهاروۍزمیننمونھ..
رفتوعملیآتوالفجر⁸شھیدشد🕊"
#شھیدعلےتلخآبۍ
مادربہخداگفت:
همہدنیامروقبولکࢪدۍ
خودمروهمقبولکن..
رفتودرحجخونینشھیدشد🖐🏻
⟦ #شھیدهکبࢪۍتلخآبۍ:))''
#شهیدانه
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~•
از شهید نواب پرسیدن: چرا آرام نمی نشینی؟ ببین آیت الله بروجردی ساکت است.
نواب گفت: آقای بروجردی سرهنگ است؛ من سربازم. سرباز اگر کوتاهی کند، سرهنگ مجبور میشود بیاید وسط...
هر بار که امام خامنه ای دارد میآید وسط، یعنی ما سربازها کم گذاشته ایم... 💔
#لبیک_یا_خامنه_ای🌱
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
🔴 گفتن جمهوری اسلامی برف امسالو نمیبینه حالا زرت و زرت داره برف میاد 😂
❌حرفای یه دختر چادری تو شبکه های مجازی که باید با آب طلا نوشت✅
شما ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭙﯽﮐﻪ ﺗﻮ خیابون ﻣﻨﻮ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ! ببین ﻋﺰﯾﺰﻡ ...
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮَﻣﻪ ﻋﻘﻠﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺗﺮِه!
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﮐﻮﻟﺮ ﮔﺎﺯﯼ ﺭﻭﺷﻦِ ...
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﮔﺮﻣﻪ! ﺍﺻﻦ ﺩﺍﻏﻪ!
ﻻﮎ ِﻗﺮﻣﺰ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻡ ﻻﮎ ﭼﯽ ﭼﯿﻪ ﻫﺎ!
ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺑﺒﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯽ ﻻﮎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ! ﺧﻮﺑﻢ ﺑﻠﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ.
ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ، ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺘﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺗَﻨَﻤﻪ ﺯﺷﺘﻪ، ﻧﭻ! ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﭘﻮﻝ ﻣﺎﻧﺘﻮﻣﻮ ﺩﺍﺩﻡ! ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺑﯿﻨﯿﺶﺣﺎﻻ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﯿﭽﯽ..ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ؟؟
ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻨﯽ ﺳﺮ ﻧﮑﺮﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺗﺮﻩ!
ﺍﮔﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻝ ﻣﯿﺨﺮﯼ ۵ ﺗﻮﻣﻦ، ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺎﻝ ﺑﺨﺮﻡn ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﭼﺮﻭﮎ ﻧﺸﻪ! ﮐﻪ ﺑﺎﻓﺘﺶ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻟﺒﻪ ﺍﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺍﯾﺴﻪ
ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻗﺮﻣﺰﻡُ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺳﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺎ ﻏﺭﻭﺭِ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ﻭ ...
ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﯾﻪ " ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ" ﺑﺎﺷﻢ ...
ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎﺷﻢ؛ چون بهم ثابت شده ک هرچی تنگتر بپوشم بالاتر نیستم...بلکه کالاترم....چون یادگرفتم که ((جنس ارزون مشتری های زیادی داره)
⛔️هر روز شالهایتان عقب تر
⛔️مانتوهایتان چسبان تر
⛔️ ساپورتتان تنگ تر
⛔️رژ لبتان پررنگتر میشود؟
بندهی کدام خداییید؟🔴
دل چند نفر را لرزاندهاید؟
کدام مرد را از همسر خود دلسرد کردهاید؟🔴
اشک چند پدر و مادر و همسر شهید را در آوردید؟🔴
چند دختر بچه را تشویق کردهاید که بعدها بی حجابی را انتخاب کنند؟🔴
چند زن را به فکر انداختهاید که از قافله مد عقب نمانند؟🔴
آه حسرت چند کارگر دور از خانواده را بلند کردهاید؟🔴
پا روی خون کدام شهید گذاشتید؟🔴
باعث دعوای چند زن و شوهر، بخاطر مدل تیپ زدن و آرایش کردن شدید؟🔴
چند زوج را بهم بی اعتماد کردهاید؟🔴
نگاههای یواشکی چند مردی که همسرش دارد کنارش راه میرود، به تیپ و هیکلت افتاد؟🔴
⛔️نگاه های هوس آلود چند رهگذر و...
🔥 🔥 🔥
🚫چطور؟
🔥بازهم میگویی، دلم پاک است!
🚫چادری ها بروند خودشان را اصلاح کنند؟
😑بازهم میگویی، مردها چشمشان را ببندندنگاه نکنند؟
🚫جامعه چاردیواری اختیاری تو نیست!
🔻 من اگر گوشه ای از این کشتی را سوراخ کنم؛ همه غرق می شوند.
🔥میتوانم گاز سمی اسپری کنم و
بعد بگویم، شما نفس نکشید؟
⛔️چرا آنقدر در حق خودت و دیگران ظلم میکنی؟⛔️
ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ "ﻋﻠــﻲ(ﻉ)" ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ؛ ﻟﻌﻨﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ؛
ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ "ﺣﺴﻴـــﻦ(ﻉ)" ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ؛ ﻟﻌﻨﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ؛
ﻭﺍﻱ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ ﻣﻬـــﺪﻱ(ﻋﺞ) ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ؛ ﻟﻌﻨﺘﻤﺎﻥ ﻣیکنند…
...اللہم عجل لولیڪ الفرج...
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری