5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♨️ نخست وزیر اسبق عراق: شهید رئیسی عصاره انقلاب اسلامی و بیانگر اخلاق و فرهنگ و اخلاص انقلاب اسلامی در ایران بود
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به شهدای عزیز
کلیپ کامل همخوانی دسته جمعی شهدا با مهدی رسولی با هوش مصنوعی...
یه عده پای حق که میرسه فراری و
یه عده پای حق که میرسه فدایی ان...
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹
شادی روح مطهر شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج منصور ارضی: خانواده #رئیسی مخصوصاً خانم و مادرش، خودشون رو کُشتن بَدَن رو ببینن، اجازه ندادیم...
برای مَردُم سوخت... 😭
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
پدر صورت پسر را بوسید و گفت:
تا کِی میخواهی بروی جبهه؟!
پسر خندید،گفت:
قول میدم این دفعهی آخرم باشه بابا!
+ قول دادیها
و پسر،سر قولش جان داد :)
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
4_5785009730086768767.mp3
7.69M
هنوز دوسش داری....⁉️
🕊#عشق
♥️#دنیای_منِ...
🎧 #پیشنهاددانلود
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
✾•🌿🕊🌿•✾
#حُسِیـنْجاٰنم❤️
چرا نباید تو را دوست داشت؟!
وقتی همهی هزینههایمان را...
بهعهده گرفتی!
چرا نباید تو را دوست داشت؟!
وقتی که همه پُشتِپا زدند...
تنها تو بودی که...
پایمان را به کَربـلا باز کردی!
چرا نباید تو را دوست داشت؟!
وقتی کشتیهایمان غرق شده بود...
دستمان را گرفتی و...
نشانی روضه را دادی!
چرا نباید تو را دوست داشت؟!
وقتی نه راهِ پس داشتیم...
نه پیش...
تا تَهِ خط ایستادی کنارمان!
چرا نباید تو را دوست داشت؟!
وقتی از زمین و زمان برایمان میبارید...
مثل کوه ایستادی پُشتِمان و...
گفتی: مالِ بَد...
بیخِ ریشِ صاحبش!
من...
اگر یک دلیل برای زندگی داشته باشم؛
آن هم تو هستی؛ عزیزدلم!
برای #سِیدِغریب قَلبم...
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
هفت روز گذشت
خیلی دلم برات تنگ شده سید جان، امید ما بودی😭💔
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🕊#قرارشبانه
🤲🏻دعای_ظهور
🍃 إِلٰهِى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکىٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ.
أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِى الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ.یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِىُّ، یَا عَلِىُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِى فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِى فَإِنَّکُما ناصِرانِ.یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِى أَدْرِکْنِى أَدْرِکْنِى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.🍃
☀️اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج:☀️
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💠✨💠✨💠✨💠✨💠
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
نخواه گناه کنی! گناه نمیکنی❗️
یه جوان زیبائی بود به نام ابن سیرین
شغل این جوان پارچه فروشی بود
مغازه هم نداشت فقط یه سبد داشت
که رو سرش میذاشت و تو این کوچهها
راه میافتاد و كاسبی میكرد
و گاهی هم برای رفع خستگی گوشهای
مینشست و بساطش را كناری پهن میكرد
از قضا زن جوانی عاشقش شده بود
و تصمیم گرفته بود او را به دام بیندازد
این بود که رفت پیش ابن سیرین و گفت:
من شوهرم مریضه، لباس میخوام براش
بخرم اما میخوام به سلیقه خودش باشه
بساطتو جمع کن پاشو بریم پیش شوهرم
ابن سیرینم قبول کرد و با آن زن راهی
خانهشان شد، زن وارد شد و ابن سیرین هم
یا الله گويان پشت سرش وارد خانه شد
اتاق اول را گذراند
دومی را هم همین طور
رسید به اتاق سوم
دید مثل اینکه اینجا هیچ خبری نیست!
رو کرد به به زن و گفت: پس شوهرت
کجاست؟ زن هم خیلی راحت گفت:
من که شوهر ندارم
بعد به ابن سيرين گفت: ببین اینجا خانه
من هست تو هم الآن در خانه من هستی
اگه آماده برای گناه نشوی و در اختیار من
نباشی داد میزنم که مزاحمم شدهای
ابن سیرین يكباره متوجه شد در باتلاقی
افتاده که هر چی بیشتر دست و پا بزند
بیشتر فرو خواهد رفت
این بود که رو کرد به سمت آسمان و گفت:
ای خدا تو که میدانی من اهل این کارها
نیستم پس خودت نجاتم بده
در همين حال یک فکری به خاطرش رسید
گفت: باشه نياز نيست داد بزنی
من آماده میشوم برای گناه فقط به من بگو
دستشوئی خانه کجاست؟
آن زن هم با این خیال كه او راضی شده
محل دستشویی را نشان داد
ابن سیرین رفت داخلش و تا توانست از
نجاسات آنجا برداشت و به خودش مالید!؟
و آمد و یک گوشه نشست
زن تا وارد اتاق شد دید چه بوی بدی میآید
رويش را برگرداند و ابن سیرین را در آن
وضع دید!
گفت: چرا خودت رو اینجوری کردی!؟
ابن سیرین گفت: این تجسم عملیه که
از من میخواستی انجام بدهم!
آن زن با عصبانيت و ناراحتی ابن سیرین
را با همان وضع از خانه خود بیرون كرد
ابن سیرین با همان قیافه از خانه بیرون آمد
اما انگار آن روز و آن ساعت همه مرده بودند
هیچکس ابن سیرین را با آن قیافه ندید
از آن روز به بعد از او بوی خوشی استشمام
میشد و خداوند علم تعبیر خواب را به
ابن سیرین عنایت فرمود
میدانید چرا !؟؟
چون حفظ حرمت کرده بود و به نفس
خودش به یاری خدا غلبه كرده بود
دوستهای خوبم
اگر ما هم نخواهیم گناه كنيم، میتوانیم
ترک گناه سخته ولی ممکنه!
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#نیایش_شبانه
خداوندا
دل من و دوستانم را
چناندر جویبار زلال رحمتت
شستشو ده که هرکجا
تردیدی هستایمان
هرکجا زخمی هست مرهم
هرکجا نومیدی هست امید
وهرکجا نفرتی هست عشق
جای آنرا فراگیرد.
شب بخیر💙
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝