eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
363 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
37 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ هی نگاهت بڪنم، گم بشوم در چشمت گم شدن در شبِ چشمان تو پیدا شدن است... : دوست دارم اگر شهید شدم ؛ پیڪری نداشتہ باشم از ادب دور است ڪہ در پیشگاه سیدالشهدا با تنے سالم و ڪفن پوش محشور شوم... 🌷 اگردوست شھیدداشته باشی😍 ڪم ڪم شبیه‌اش می‌شوی آنقدرشبیه ڪه حتی ظاهرت هم مثل اومی‌شود☺️ تاآنجا پیش خواهی رفت ڪه دوست شھیدت نمی‌گذارد بمیری؟ آخرشھیدت می‌ڪند😉 امید اون روز😍✌️ ......رفیق شهیدم ! نظری کن به دلم حاله دلم خوب شود، حاله احوال رفیقت بخدا جالب نیست💔🕊..... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ ●آقا محمد(مرتضی) بسیار قدرشناس و صادق بودند، به نحوی‌که طی 10 سال زندگی مشترک، هیچ‌گاه از همسرم دروغ نشنیدم، همیشه به دنبال رفاه و آسایش خانواده بودند، حتی اگر خودشون در سختی قرار می‌گرفتند. ●همیشه می‌گفتند: از امام حسین (ع) شرم دارم که در کربلا به فکر آسایش همسر و خانواده‌ام باشم، به همین خاطر هیچ‌گاه با هم کربلا نرفتیم. ●همسرم ارادت ویژه‌ای به حضرت زهرا (س) داشتند و می‌گفتند: چادر، حجاب حضرت زهرا (س) است، اگر مشاهده می‌کردند خانم چادری به زمین می‌خورد، همان‌جا ایستاده و گریه می‌کردند. ●آقا محمد علاقه بسیاری به امام رضا (ع) داشتند، مدتی بود که دایم می‌گفتند: دلتنگ زیارت امام رضا (ع) هستم، اما می‌ترسم اگر به مشهد بروم از اعزام جا بمانم. ●رفتند سوریه موقعی که پیکر مطهر شهید بازگشت، زمانی‌که داخل معراج شهدا بودیم، به یاد حسرت زیارتی که بر دل شهید مانده بود افتادم نمیدونستم که روز خاکسپاری که مصادف با شهادت امام رضا (ع) بود، پرچم حرم امام رضا (ع) را برای او می آورند. 🌷 ....🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ #خاطرات_شهید ●آقا محمد(مرتضی) بسیار قدرشناس و صادق بود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ ● رفتنش به سوریه در سال ۹۴ و زمانی بود که نبش قبر حجر بن عدی در سوریه توسط تکفیری‌ها اتفاق افتاد. با این اتفاق آقا مرتضی خیلی در رفتنش جدی شد. می‌گفت اگر این‌ها به حرم حضرت زینب (س) برسند امکان دارد چنین بی‌حرمتی را انجام دهند. ● همیشه می‌گفت: «بهترین سرنوشت و سرانجام برای انسان‌ها جز شهادت چه چیز می‌تواند باشد؟» با آنکه من به او می‌گفتم فکر رفتن شما هم برایم سخت است، ولی مرتضی خیلی با آرامش بنده را متقاعد می‌کرد و می‌گفت: «بهترین چیزی که آدم برای عزیزش بخواهد چه چیزی می‌تواند باشد؟ این همه در زندگی تلاش می‌کنیم که سرانجام چه شود؟ ما این همه سر روضه‌های اهل بیت (ع) می‌رویم تا وقتی نیاز باشد جهاد کنیم. اگر بی‌خیال باشیم چگونه رویمان می‌شود دوباره روضه اهل بیت (ع) را گوش کنیم؟» ● به من می‌گفت: «هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است و هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت امام حسین (ع) نیست.» همین حرف‌های آقا مرتضی باعث می‌شد آمادگی روحی در رفتنش برای من ایجاد شود. ● حتی ایشان در سفر آخری که به سوریه داشت یک دستنوشته برای من به یادگار گذاشته بود که بعد از شنیدن خبر شهادتش آن را خواندم. واقعاً باعث شد قلبم خیلی آرام شود. برایم خیلی شیرین بود که آقا مرتضی حتی بعد از شهادتش هم به فکر من بود. آخرین نوشته شهید شفاعت نامه‌ای بود که با جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» شروع می‌شد. نوشته بود در آن دنیا من را شفاعت می‌کند و باز به من تأکید کرده بود یادم نرود هیچ مصیبتی بالاتر از مصیبت امام حسین (ع) نیست. ✍به روایت همسر بزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۶/۱۲/۹ تهران ●شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۳ دیرالزور ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند! شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی ......🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ 🖇 دوست دارم اگر شهید شوم پیڪری نداشته باشم، از ادب به دور است ڪه با تنی سالم و ڪفن پوش محشور شوم و اگر پیڪرم برگشت دوست دارم سنگ قبری برایم نگذارند، برایم سخت است ڪه سنگ مزار داشته باشم و حضرت زهرا (س) بی نشان باشند! ......🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ 🌹فرازی از شهید مدافع‌حرم مرتضــــی عبداللهــــی 🔸هر موقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستتان رسید این جمله را با خودتان تکرار کنید: «لا یَومَ کَیَومِکَ یَا اَباعَبــــدِالله» بدون شک مصیبت سیدالشهــــدا علیه‌السلام بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است و هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت امام حسیــــن علیه‌السلام نیست.» 🔸دوست دارم اگر شهید می‌شوم، پیکری نداشته باشم تا وقتی ارباب بی‌کفن در محشر آن سان حاضر می‌شوند، شرمنده ایشان نباشم. از ادب به دور است که در پیشگاه ارباب، با بدنی سالم و با کفن محشور شوم؛ 🔸اما اگر پیکرم برگشت، دوست دارم سنگ قبری برایم نگذارند تا لااقل شرمنده مادرمان حضرت زهــــرا سلام‌الله‌علیها نباشم. برایم سخت است که من سنگ مزار داشته باشم و بی‌بی، بی نشان باشند! ..🌿🌺🌸🌺🌿 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ ازدواج_به_سبک_شهدا❣ خواستگاری خانواده شهید از من به صورت سنتی بود.هنگامی که آقامرتضی به خواستگاری من آمد، ۲۰سال سن داشت؛ دانشجوی سال سوم مهندسی عمران بود و نه کار مشخصی داشت و نه به سربازی رفته بود. تاکید بر احترام به والدین، دغدغه وپشتکار شهید برای انجام تکالیف الهی از جمله خصوصیاتی بود که باعث شد با اطمینان او را انتخاب کنم. در آذرماه۱۳۸۷ عقد کردیم ومهرماه۱۳۹۰، مصادف با شب تولد حضرت معصومه علیهاالسلام سرِ زندگی مشترکمان رفتیم. آقامرتضی تفکرمعنوی بالایی داشت وخیلی دوست داشت زندگی ساده‌ای را شروع کنیم. او جهیزیه دختر را که یک عُرف بود، به تعبیر هدیه از طرف پدر و مادر عروس می‌دانست و سفارش می‌کرد نباید در این قضیه سختگیری شود. نکته‌ی مهمی که بنده هنگام خواستگاری از ایشان دیدم، داشتنِ برنامه و هدف مشخص در زندگی بود. مرتضی دوست داشت شروع زندگی مشترک‌مان همراه بامعنویات باشد.حتی شب عروسی‌مان بعد از مراسم عروسی به زیارت شهدای گمنام رفتیم ومناجاتی باشهدا داشت که برایم خیلی جالب بود.با وجود اینکه آن موقع شغل مشخصی نداشت، ولی می‌گفت هر شغلی در آینده داشته باشم هدفم خدمت به اسلام است. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ سیاه‌پوشی حرم مطهر امیرالمومنین(ع) در نجف اشرف 🏴حرم مطهر امام علی علیه السلام بمناسبت شهادت حضرت زهرا (س) و آغاز اقامه عزا در ایام فاطمیه سیاه پوش شد ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
29.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیام فاطمه تنهام فاطمه چشماتو به روی حیدر نبند زخماتو خودم میبندم بخند 📺 🏴 🎙 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
مداحی آنلاین - دنیام فاطمه - حائری.mp3
6.7M
دنیام فاطمه تنهام فاطمه چشماتو به روی حیدر نبند زخماتو خودم میبندم بخند 🔊 🏴 🎙 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
4_5819042672983146725_-2102280769.mp3
6.31M
وسط کوچه،میزدم فریاد💔 🎙باصدای:حاج حسین سیب سرخی 😭😭😭 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
Halalam kon-04.mp3
8.92M
نماهنگ حلالم کن...💔 🎙باصدای:محمدحسین حدادیان 😭😭😭 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
CQADBAADvwQAAifzqFB4J7CSwq28vxYE.mp3
6.3M
🎼 باز فاطمیه، سجاده غم بازه... 🎙 کربلایی جواد مقدم 👌😭 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ‍ شهیدے کـه هم در سوریه دفن استـــ هم در ایران🌙 🌷شهید ایمان خزاعی نژاد تاریخ تولد: ۳ / ۳ / ۱۳۶۶ تاریخ شهادت: ۲۳ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: فارس ، جهرم محل شهادت: سوریه *🌷همسرشهید← ۲۶ روز از عروسی ما می‌گذشت که به سوریه رفت🌙هر موقع زنگ میزد من با نگرانی حرف میزدم🥀ایمان می‌گفت: ما اینجا هیچ کاری نمی‌کنیم،‼️چهار تا مرغ داریم هر روز میریم به اینا سر میزنیم؛ جامون امن هست💫 بعد از شهادتش بهم گفتن که ایمان با قبضه 23 جلوی نیروهای پیاده بدون سنگر بوده💥 و خیلی جای خطرناکی داشته🥀فقط اونجوری می‌گفت که من نگران نشم🥀و می‌خواست خوشی‌های اول زندگیمون خراب نشه🥀همرزم← ایمان عاشق حضرت رقیه(س) بود🌙یه روز گفت دعا کنید اگه قرار هست شهید بشم🕊️یا به روش آقا ابوالفضل شهید بشم 🌙یا آقا امام حسین یا خانم فاطمه زهرا🌙 او به سه روش شهید شد:🥀 به وسیله موشک کورنت اسرائیلی 💥دستش که عبارت یا رقیه با حنا رویش نوشته شده بود🌙مثل آقا ابوالفضل(ع) قطع شد🥀قسمتی از گردنش مثل آقا امام حسین(ع)🥀و قسمت اصلی پهلو و شکم بود مثل خانم فاطمه زهرا(س)🥀بعد از برگرداندن پیکرش متوجه می‌شوند یک قسمت از بدنش در سوریه جا مانده🥀که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند💫 او در روز شهادت حضرت رقیه(س) بود🏴که در جهرم به خاک سپرده شد🌙و در نهایت به آرزویش رسید*🕊️🕋 💙🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ ... 🌼نام پدر: شاهرخ 🌼محل تولد: جهرم 🌼تاریخ شهادت: ۹۴/۸/۲۳ 🌼محل شهادت: حلب، سوریه پاسدار شهید مدافع حرم ایمان خزاعی‌نژاد🌷🕊 👈در عملیات مستشاری در حومه شهر حلب به شهادتـــــــــ رسید. لازم به ذکر است ایمان خزاعی نژاد دو هفته بعد از ازدواجش💍 راهی سوریه می شود تا به دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیه بپردازد.🌺 پیکر چهارمین شهید مدافع حرم شهرستان جهرم که در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید روز ۲۵ آبان ماه ۹۴ درشهر جهرم بر دوش مردم شهیدپرور تا گلزار شهدای رضوان این شهر تشییع شد ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ 🍃حلب، و چه نام آشنای غریبی. نامش را بارها شنیده‌ام، سرزمینی غریب که لاله‌های زیادی در آن آرمیده‌اند، لاله‌هایی که هر کدامشان رنگ و بوی ویژه‌ای از داشتند. ایمان، هم جز این قافله است. متقی‌ای که آخر، آرام جانش را در راه از حریم آل‌الله در میانه‌ی این لاله‌زار پیدا کرد. 🍃آسمان عاشقانه‌ی پاییز ۱۳۹۴، وهب‌گونه برخاست و از نوعروس بیست و چند روزه‌اش دل را پرواز داد، خداحافظی را گرفت و راهی کاروان زمانش شد. 🍃لاله‌ی قصه‌ی ما دنیا را با تمام دلبستگی‌هایش داده بود، سبک‌بال و سبک‌بار رفت تا از نوامیس دفاع کند و اجازه ندهد بار دگر زبانه‌ی آتش پَرِ معجری را بسوزاند و گوشواره‌ای خون‌آلود از دختر بچه‌ای غصب شود. آری ایمان رفت تا بازار شام دیگری رخ ندهد. رفت و را به آموخت... 🍃به وضوح روشن است، ایمان و ایمان‌ها اهل این وادی نبودند. خوشا به حالتان ای لاله‌های ، شهادت مبارکتان باد💜 🌸به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ٣ خرداد ۱٣۶۶ 🔷تاریخ شهادت : ٢٣ آبان ۱٣٩۴ 🔷محل شهادت : سوریه 🔷مزار شهید : جهرم ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ |💔| 🌼 تاریخ تولد: ۱۳۶۶/۰۳/۰۳ محل تولد: جهرم تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۰۸/۲۳ محل شهادت: حلب_سوریه وضعیت تأهل: متأهل محل مزار شهید: جهرم و سوریه 👇🌹🍃 ✍...سفارش می کنم که حریم اهل بیت را رها نکرده و به ریسمان الهی و اهل بیت ولایت چنگ بزنید و مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای را حمایت و پشتیبانی نمایید. سفارش من به خواهر، همسر و مادرم این است که در حفظ حجاب خود کوشاتر باشید که به مثابه ی شمشیری برنده برای استکبار جهانی می باشد که دست های کسانی که به حریم ما تجاوز کنند قطع می کند. .....🕊🕊🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ #شهیـدمدافع‌حرمـ |💔| #پاسـدارشهیدایمـان‌خزاعی‌نژاد🌼 تا
•••|🥀••• [همسرشهید🌹] ✍...ایمان یک انسان مهربان وخوش اخلاق بود.یک انسان صبور که حتی دراین مدت زمانی ماباهم زندگی کردیم صدای بلندش رانشنیدم.چشم امیدی به دست مردم نداشت.میگفت انسان بایددستش روی زانوی خودش باشد.انسان شاکری بود.یتیم نوازبود. برای من بسیارمهربان بود.هرکدام ازمابه خاطر دیگری ازخودمان میگذشتیم.ایمان من رامهربانو ومن اورامهربان صدامیزدم. اگرایمان جایی بودومن درکنارش نبودم ومیپرسیدم خوش میگذرد؟میگفت خانم گذشتنی میگذره اماخوش نه،اگرقشنگ‌ترین جای دنیاهم باشم وتو نباشی بهم خوش نمیگذره مطمئن باش. ایمان خیلی تلاش میکرداطلاعاتش به روز باشدو اطلاعات عمومی خیلی خوبی داشت.تحصیلات دردانشکده افسری راضیش نکردوازطریق کنکوررشته جغرافیاقبول شد.قبل ازرفتن به سوریه تازه کارهای فارغ‌التحصیلیش روانجام دادوبخاطر اطلاعات خوبی که داشتن به جایگاه فرماندهی عملیات رسیده بود. مادرمی‌گفت:تو گتازه دامادی نرو..ایمان یه بیت شعربرای مادرخواند:مازنده برآنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ماعدم ماست. دو روزقبل شهادتش تماس گرفت..آخرتماس بارمزبهم گفت تا هفته دیگه میادخونه..این آخرین تماسش بود.. هر موقع زنگ میزد به من ومن بانگرانی بهش میگفتم مواظب خودت باش شهید آوردند،میگفت:الهه من امید دارم زندگی کنم میخوام برگردم،تواصلاًنگران نباش مااینجا هیچ کاری نمیکنیم،چهارتامرغ داریم هر روزمیریم به ایناسرمیزنیم،جامون امن هستش. بعدازشهادتش بهم گفتن که ایمان باقبضه23جلوی نیروهای پیاده بدون سنگربوده وخیلی جای خطرناکی داشته فقط بامن که حرف میزدطوری صحبت میکردکه نگران نباشم.جای خطرناک بودولی همیشه به من میگفت که نگران نباش من جام خیلی خوبه.میخواست خوشیهای اول زندگیمون خراب نشه. همرزماش تعریف میکردن که روی ساعددستش باحنانوشته بوده یارقیه. ازش میپرسن چرایارقیه؟میگه من عاشق طفل سه ساله امام حسین(ع)هستم وجالب اینکه ایمان25آبان ماه که مصادف باشهادت حضرت رقیه بودبه خاک سپرده شد. درسوریه ایمان به دوستانی که مداحی میکردندمیگه برایم روضه حضرت ابوالفضل بخونیدوبهشون میگه برایم دعاکنید؛اگر قرار هست شهید بشم یامثل آقاابوالفضل یامثل سرورمون آقاامام حسین یا مثل خانم فاطمه زهراشهیدبشم..ایمان اینگونه شهیدشد.. دستی که یارقیه رویش نوشته شده بودمثل آقاابوالفضل،قسمتی ازگردنش مثل سرورمون آقاامام حسین وقسمت اصلی جراحت ایمان پهلووشکم بود؛مثل خانم فاطمه زهرا. که بعدازبرگرداندن پیکرمطهرش متوجه میشوندیک قسمت ازبدنش جامانده که آن راهمان جادرسوریه تپه العیس دفن میکنند؛ یعنی یک قسمت ازوجودمن درخاک سوریه جاماند. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ |💔| [‌همسرشهید🌹] ••🍁من اصلا فکر شهادت ایمان را نمیکردم. وقتی از رفتن گفت فقط یک بار گفتم:"میشود نروی؟الان تازه عروسی کردیم.." گفت:"الهه هر دلیلی آوردن برای نرفتن یک جور توجیه کردن است. مدام یک شعری میخواند؛ میگفت:"ما گر ز سر بریده میترسیدیم؛ در محفل عاشقان نمیرقصیدم..." [شهید دوماه بعد از دامادیش به شهادت رسید.💔] ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ |💔| [‌همسرشهید🌹] ••🍁من اصلا فکر شهادت ایمان را نمیکردم.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ 🍂یادمان باشد که ما دل بسته ایم 🍂با شهیدان عهد و پیمان بسته ایم سخت است از آنان که ندیده ایم سخن گفتن از شهیدی سخن می گویم که با او زیسته ام آری مهیاست که تولد هر ساله اش مقارن با آزادی شهر خون و قیام باشد. سالهای تحصیل و کودکیش در اوج نشاط و با روحیه ای بسیجی و انقلابی سرشار از خلوص نیت سپری شد. روح بلندش سرشار از صداقت بود و ایمانش راسخ تر از کوه, در اخلاق و و در کردار و زلال چون آب,  چهره اش از معصومیتی کودکانه حکایت می کرد و از این رو زلال روحش از دوستی با کودکان و همبازی شدن با آنان ابایی نداشت.آرزو داشت از کودکان بی سرپرست حمایت کند. در انجام فرایض دینی بسیار مقید بود. با پدر و مادر و اطرافیان بسیار مهربان بود. در 24 بهمن 1385 وارد دانشکده افسری شد و بعد از مدتی کوتاه ملبس به لباس مقدس پاسداری گردید. آری پاسداری از حریم اهل نهایت آمال او شد. در 22 فرودین ماه 1392 را بر تن نمود و زندگی مشترک خود را زیر یک سقف در 19 شهریور ماه 1394 آغاز کرد . آنقدر عشق و محبت را به خانواده وهمسرخود عرضه داشت که در میان همگان شهره گردید و در کوتاه مدت زندگی مشترک خود بلند ترین را رقم زد و اندکی پس از این عشق مقدس و آسمانی همچو قاسم تازه داماد در 15 مهر ماه 1394 برای حفاظت از حریم اهل بیت و  نبرد با تکفیری ها عازم سوریه گردید. از دلاوریها و رشادتهایش چه بگویم که آسمان زیباتر ترسیم می کندشجاعتش را. و چگونه ترس دشمنان ازحضورش   راتوصیف کنم که خوار و زبون شدن تکفیری ها  خود گواه آن است. دستانش حامل فانوس های روشن بود هرچند اینجا فانوس های دل ما خاموش است. می خواست ارادت خویش را به بانوی سه ساله کربلا فریاد بزند که دست خود را با نام مقدسش خضاب کرد و سرانجام ایمان خزاعی نژاد این شهید مدافع حرم در روز های آخر ماموریت خود در 23 آبان 1394 در شهر و در در حالی که سوار بر قبضه 23 بود در اثر برخورد موشک 🍁کرونت همچو با وفا با نثار یکی از دست های خود و همچو بی بی دوعالم با آسیب دیده ونیز جراحت شدید از ناحیه گردن به درجه رفیع نائل آمد و در 25 آبان ماه 1394 درست مصادف با شهادت حضرت رقیه ( س) بر خیل دستان مردم شهید پرور تشییع گردید تا فرشتگان گواه آسمانی شدنش باشند روحش شاد و راهش پر رهرو باد💛🌹 یادمان باشد اگر کوبنده ایم با نفسهای شهیدان زنده :همسر معزز شهید .....🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جرعه‌ای از زلال قرآن 📖سوره مبارکه شعراء ، آیه ۶٣ 💠 فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ ۖ فَانْفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ ﴿٦٣﴾ 💠 پس به موسی وحی کردیم که عصایت را به این دریا بزن. [موسی عصایش را به دریا زد] پس [دریا] از هم شکافت و هر پاره اش چون کوهی بزرگ بود. (۶۳) ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ذوق مادر شهید برای کشیدن تصویر فرزندش ⭕️ مادر شهید ابوالحسن اسدی دارابی بعد از اینکه خبردار شد، قرار است تصویر فرزند شهیدش بر روی دیوار نقش ببندد، هر روز برای نقاش چایی و صبحانه آورد تا به این صورت از زحمت او قدردانی کند. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝