eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
363 دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
10.5هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت‌حضرت‌زهراسلام الله علیها حیا هنگام مرگ 🌷🍃حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آخرین روزهای عمر پر برکتشان ضمن وصیتی به اسماء فرمودند: من بسیار زشت و زننده می‌دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه‌ای روی بدنش تشییع می‌کنند و افرادی اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف می‌نمایند. مرا بر تختی که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد، قرار مده؛ بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن، خداوند تو را از آتش جهنم مستور و محفوظ نماید. 📚تهذیب الأحکام، ج ۱، ص ۴۲۹ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
📢 صبح دوشنبه؛ پخش زنده سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان 🔹️به مناسبت هفته بسیج، صبح دوشنبه ۵ آذرماه جمع کثیری از بسیجیان سراسر کشور با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد. ✏️ سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، حوالی ساعت ۱۰:۱۵ صبح به صورت زنده و مستقیم از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه‌های صدا و سیما پخش خواهد شد. 💻 Farsi.Khamenei.ir
به وقت رمان عشق در یک نگاه😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق در یک نگاه💗 قسمت44 اصلا نمیدونستم تو این ده روز چیکار باید بکنم چقدر کار عقب مونده دارم یه روز نوبت دکتر داشتم دکتر برام سونو گرافی ۴ ماهگی نوشت به اصرار من رفتیم سونوی سه بعدی گرفتیم ولی حسام راضی نبود ،میگفت ضرر داره صبر کن خودش وقتی دنیا اومد میفهمی جنسیتش چیه سونو که رفتیم حسام هم همراه من اومد داخل اتاق دکتر از مانیتور تمام اجزای بچه رو بهش نشون داد خوشحالی تو صورت حسام موج میزد چه پدر خوبی میشی تو دکتر بهمون گفت بچه پسره شب شام رفتیم خونه بابام اینا بعد شام ،حسام ماجرای رفتنشو گفت همه به من نگاه میکردن زهرا اومد سمتم: نرگس تو واقعن اجازه دادی ،آقا حسام بره - بغضمو خوردم: اره زهرا: تو واقعن رسمأ دیونه ای زهرا یه گوشه ای نشست و حرفی نمیزد ،فقط به من نگاه میکرد همه سکوت کرده بودن منم یه دفعه گفتم - خوب مثلان اومدیم مهمونیااا زهرا خانم ،نمیخوای واسه خواهر زاده ات اسم انتخاب کنی؟ صدام میلرزید یه کاغذ و خودکار برداشتم - اول بابا جون ،یه اسم بگین بابایی،نوه اتون پسره هااا بابا یه لبخندی که پر از غم بود زد : امیر - خوب مامان جون شما یه اسم بگین! ( مامان با گوشه روسریش اشکشو پاک میکرد): رضا -خوب حالا نوبت اقا جواد،شما هم یه اسم بگین آقا جواد: محمد حسن - هومم این قشنگه -خوب حالا نوبت خاله زهراست (زهرا اشک میریخت و چیزی نمیگفت) - عع زهرا ،تو که اینقدر ناز نازی نبودی ،بگو دیگه ،یه اسم بگو زهرا: علی رفتم کنار حسام نگاهش کردم اشکام جاری شد - حالا نوبت بابا حسامه ( حسام نگاهی به من انداخت ،اشک تو چشماش جمع شد ) حسام: هر چی تو انتخاب کنی منم همونو دوست دارم - نه دیگه من میخوام بدونم تو چی دوست داری حسام: علی اصغر -خوب منم اسم حسین و دوست دارم کاغذا رو پیچوندم و داخل یه ظرفی ریختم بردم سمت حسام - یکیشو بردار حسام یکی از کاغذا رو برداشت و بازش کرد حسام: نوشته حسین نشستم کنارش : خوب تصویب شد ،حسین میزاریم صدا گریه ی زهرا بلند شد ،دیگه نمیتونست تحمل کنه و رفت توی اتاق آقا جوادم همراش رفت ما هم زود خداحافظی کردیم و رفتم خونه ••••• 🍁نویسنده: فاطمه_ب🍁 • • دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق در یک نگاه💗 قسمت45 هشت روز مونده بود به رفتن عشقم چقدر این روزها زمان زود میگذره صبح از خواب بیدار شدم ،ولی حسی به ادامه زندگی نداشتم تصور اینکه دیگه حسام کنارم نباشه دیونم میکرد صدای زنگ گوشیم و شنیدم وبلند شدم نگاه کردم حسام بود ( اشک تو چشمام جمع شد،یعنی بازم این اسمو رو صفحه گوشیم میبینم ) - جانم حسام: سلام برنرگسی خودم - سلام عزیزم حسام: خوبی نرگسم ؟ - اره حسام: حسین اقای ما چه طوره ؟- ( چقدر زود اسمشو به زبون آوردی،چقدر زود دلبریهات برای پسرت شروع شده ، نکنه خودت هم باور داری که دیگه نمیبینیش) حسام: الو نرگسی، چرا جواب نمیدی؟ - (صدام میلرزید): جانم حسام: آماده شو ،دارم میام دنبالت بریم جایی - چشم حسام: الهی فدای چشم گفتنت بشم ،فعلن یاعلی گوشی از دستم افتاد و نشستم روی تخت ،بعد رفتنت کی قربون صدقه ام بره کی آرومم کنه خدایا چقدر سخت داری امتحانم میکنی خدایا هنوز ترکشای امتحان قبلیت خوب نشدهاااا به سختی از جام بلند شدم و آماده شدم رفتم پایین چند دقیقه بعد حسام هم اومد سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم انگار متوجه شد که خیلی گریه کردم نمیدونستم کجا داریم میریم بعد نیم ساعت حسام ایستاد حسام: پیاده شو عزیزم ( از ماشین پیاده شدیم و حسام دستمو گرفت ،دستای سردم در دستان گرمش جون گرفت) حسام( خندید) : نرگسی فک کنم باید بهت بخاری وصل کنم اینجوری بچه مون برفکی دنیا میاد ( باخنده اش ،خندم گرفت ) ••••• 🍁نویسنده: فاطمه_ب🍁 • • دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✔️ محبت مادری • شهید حاج قاسم سلیمانی، خطاب به مادران شهداء: وقتی شما مادرها نبودید و بچه‌هایتان در خون دست و پا می‌زدند، حضرت زهرا (س) را دیدم...💔💔😭😭😭 ❤️😭😭😭😭 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✅این متن را یکبار از بالا به پایین و یکبار از پایین به بالا بخونید و تفاوت نگاه مثبت و منفي را ببینید: امروز بدترين روز بود و سعى نكن منو متقاعد كنى كه تو هر روزى لحظات خوبى هم پيدا ميشه اگه با دقت نگاه كنيم زندگی دشواره با اينكه خیلی وقتا اتفاقات خوبى هم ميافته شادى و خوشبختی وجود نداره و اين درست نيست كه خیلی چیزها به خود ما ربط داره مطمئن هستم تو هم موافقى كه محيطى كه توش هستيم تأثير مستقيم داره روى رفتار ما همه چيز در كنترل ما نيست و تو هرگز از من نخواهى شنيد كه امروز روز خوبى بود😊 حالا از پايين به بالا بخوانید🌸🍃 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢 💢 ‍ 🤲🏻 ❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍 ✿ฺ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ ✿ฺوَ انْکَشَفَ الْغِطآء وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ ✿ฺوَ ضاقَتِ الاَْرْض وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ ✿ฺوَ اَنْتَ الْمُسْتَعان وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی ✿ฺوَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ ♡ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ♡ ✿ฺالْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✿ฺاَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✿ฺالسّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✿ฺالْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✿یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ✿ฺبِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢 💢 ‍ 🤲🏻 ❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍 ✍یا مولانا یا صاحب الزمان الغوث الغوث الغوث... ✿ฺ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ ✿ฺ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ ✿ฺصَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ ✿ฺ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ ✿ฺ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً ✿ฺ وَدَلیلاً وَعَیْناً ✿ฺ حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً ✿ฺوَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً... 💢اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج..‌‌. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ 💠🔹مرحوم نخودکی می‌فرمایند: در آن زمان که در صحن عتیق رضوی به تزکیه مشغول بودم روزی پیری ناشناس بر من وارد شد و گفت: یا شیخ دوست دارم که یک اربعین خدمتت را کمر بندم گفتم: مرا حاجتی نیست تا به انجام آن پردازی گفت: اجازه ده که هر روز کوزه آب را پر کنم به اصرار پیر تسلیم شدم هر روز علی الصباح به در اطاق می‌آمد و می‌ایستاد و با کمال ادب می‌خواست تا او را به کاری فرمان دهم و در این مدت هرگز ننشست چون چهل روز پایان یافت گفت: یا شیخ من چهل روز تو را خدمت کردم حال از تو توقع دارم تا یک روز مرا خدمت کنی در ابتدا اندیشیدم که شاید مرد عوامی باشد و مرا به تکالیف سخت مبتلا کند ولی چون یک اربعین با اخلاص به من خدمت کرده بود با کراهت خاطر پذیرفتم پیر فرمان داد تا من در آستانه اتاق بایستم و خود در بالای حجره روی سجاده من نشست و فرمان داد تا کوره و دم و اسباب زرگری برایش آماده سازم این کار با آنکه بر من به جهاتی دشوار بود به خاطر پیر انجام دادم و لوازمی که خواسته بود فراهم ساختم دستور داد تا کوره را آتش کنم و بوته بر روی آتش نهم و چند سکّه پول مس در بوته افکنم و آنگاه فرمود آنقدر بدمم تا مس‌ها ذوب شود از ذوب آن مس‌ها آگاهش کردم گفت: خداوندا بحق استادانی که خدمتشان را کرده‌ام این مس‌ها را به طلا تبدیل فرما و پس از آن به من دستور داد بوته را در«رجه» خالی کن و سپس پرسید در رجه چه می‌بینی؟ دیدم طلا و مس مخلوط است او را خبر دادم گفت: مگر وضو نداشتی؟ گفتم: نه فرمود تا همانجا وضو گرفتم و دوباره فلز را در بوته ریختم و در کوره دمیدم تا ذوب شد و به دستور وی و پس از ذکر قسم پیشین بوته را در «رجه» ریختم ناگهان دیدم که طلای ناب است آن را برداشتیم و به اتفاق نزد چند زرگر رفتیم پس از آزمایش، تصدیق کردند که زر خالص است آنگاه طلا را به قیمت روز بفروخت و گفت: این پول را تو به مستحقان می‌دهی یا من بدهم؟ گفتم: تو به این کار صاحب اختیار هستی سپس با هم به در چند خانه رفتیم و پیر پول را تا آخرین ریال به مستحقان داد نه خود برداشت و نه به من چیزی بخشید و بعد از آن ماجرا از یکدیگر جدا شدیم و دیگر او را ندیدم ↲افلاکیان خاک نشین ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️ خدایا🤲 دلتنگت شــده ام😔💔 من در به درِ آرامشمُ 😢 فراموش کرده بودم ❣حضور تو یعنی:آرامـــش✨❤️ امشب دستــــم رو بگیــر✋ کمکم کُن که بنده ےِ خوبِت بشم😔 خدایا برامون بهترینها رو رقم بزن😇🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 اگه دلت گرفته😓💔 یادت نره:خدا پیشته❤️و کمکت میکنه☺️ محاله تنهات گذاشته باشه😔محاله:) برایت آرامشی آرزو میکنم از جنس خدا😇✨ شبتون سرشار از نڪَاه و آرامـش الهی✨❤️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💚👇🏻 اعمال قبل از خواب: 🌷حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند هر شب پیش از خواب : 1️⃣. 👇🏻 با ( ٣ بار سوره توحید) خواندن 2️⃣ : با گفتنِ (۱ بار: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین) 3️⃣ : با گفتنِ(۱بار: اللهم اغفرللمومنین والمومنات) 4️⃣ : با گفتنِ ( ۱ بار: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر) 5️⃣ : (٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» 6️⃣ (از بین برنده عذاب قبر ):👇🏻 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🌸 أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿١﴾ 🌸 حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾ 🌸 کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ 🌸 ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾ 🌸 کَلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿٥﴾ 🌸 لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿٦﴾ 🌸 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿٧﴾ 🌸 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿٨﴾ 7⃣ : امام صادق: «هركس با وضو به رختخواب برود، رختخواب براى او حكم مسجد را دارد. واگر در ميان رختخواب به ياد آورد كه وضو ندارد، بر روانداز تيمّم كند كه اگر با وضو يا تيمّم بخوابد، تا زمانى كه به ياد خداست گويى نماز مى‌خوانَد» (به جای تیمم وضو بگیریم تا یه خودسازی هم انجام داده باشیم ) 📚مستدرك وسايل الشيعة ج١ص٣٣٩ « باب ده حديث۲۱» 🔴 آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم ؟؟!!! ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌙✨🌘 نماز شب سعی کنید نماز شبتون ترک نشه.فقط 11 دقیقه وقت می بره. 🌷 نماز شبو تو سه زمان می تونی بخونی: 👇 1⃣ بعد از نماز عشاء 2⃣ بعد از نیمه شب 3⃣ از صبح تا شب،به نیت قضا ⬅ بهترین زمان برای خوندن نمازشب، یک ساعت قبل از اذان صبحه. ولی اگر در بهترین زمان نتونستی بخونی،توی دو زمان دیگه بخون،ولی ترکش نکن. 🌷چه جوری نماز شب بخونیم؟ 🌗 4 تا دو رکعت به نیت نماز شب. 🌗 2 رکعت به نیت نماز شفع 🌗 یک رکعت به نیت نماز وتر ➕ جمعا" میشه 11 رکعت. ❌ نماز شبو طولانی نخون، بخصوص اگر نیمه شب می خوای بخونی. اینجوری خسته میشی، اونوقت شیطون دیگه نمیذاره بخونی. ✅ توی نماز شب، فقط حمد بخون، سوره لازم نداره ✅ قنوت نمی خواد بگیری در قنوت نماز وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنی. لازم نیست سیصد تا استغفار بگی، بلکه سه بار تسبیح ( تسبیحات اربعه) گفتن کافیه. ✅ فضیلت نمازهای شفع و وتر بیشتر از هشت رکعتیه که به نیت نماز شب خوانده میشه. می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شبو نخونید. ✅ اگر وقت برای نماز شب، کم باشه می تونید فقط نماز وتر بخونید. ✅ لازم نیست یازده رکعتو یه بار بخونی تا خسته بشی، بینشون فاصله بده. همانطور که پیامبر با فاصله نماز شب می خواند. ✅ مثلا دو رکعت ساعت 9 شب بخون، دو رکعت ساعت 9:30، دو رکعت ساعت 10، .... و به همین ترتیب. با فاصله خواندن فضیلتش بیشتره. ✅ اگر نتونستی بعد از نماز عشا، یا نیمه شب بخونی، از صبح تا شب، وقت داری قضاشو بخونی. ✅ امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا، نقل می کند ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
ظلم‌ یعنی: 🥀 برای‌ شهادت‌ به‌ دنیا‌ بیای ولی ‌با‌ کارات‌ مرگ‌ نصیبت‌ بشه... 😭💔 شبتون شهدایی 🍃 وضو فراموش نشه ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ⚘﷽⚘ ⚘اَلسَّـــــلامُ عَلَیْــکَ یــــا اَباعَبْدِاللهِ الْحُسَیـــْن(؏)⚘ هوالمعشوق از راه دور یا نزدیک فرقےنمیکند تو تنها معشوقےهستے که نگفته حال دل عاشق ات را خوب میدانے و به سلامے با نگاهے درمان تمام دردهایش میشوے درد دورے و دلتنگے درد بیتابے و بیقرارے درد ....... ✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.✨ 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَباعَبدِالله الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلامُ💚 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🍂ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟ 🍂آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•