❣سلام_امام_زمانم❣
موجـیم و طلوعے از ظفر مےخواهيم
آن نور هميشہ مُستقر مےخواهيم
ما اهل زمينِ خستہ از ظلمتـــ جور
خورشيد نگاه مُنتظَـر مےخواهيم
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
من در این عالم تمنایی ندارم
تمنایم تمنای حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین(ع) است
صلیاللهعلیکیااباعبدالله
صبحتون حسینی💚🌙
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
بســـم الـلـه الـــــرحمـن الـــرحیــم
زیارتنـامـه ی شهـــــــداء
🌹🌱اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیـاءَ اللـهِ وَ اَحِبّـائَـهُ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَصفِیَـآءَ الـلهِ وَ اَوِدّآئَـهُ🌷 اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یا اَنصَـارَ دیـنِ اللهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ رَسُـولِ الـلهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَمـیرِالمُـومِنـینَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ فاطِـمَةَ سَیِّـدَةِ نِسـآءِ العـالَمیـنَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی مُحَمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـیٍّ الـوَلِیِّ النّـاصِـحِ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی عَبـدِ اللـهِ🌷 بِـاَبـی اَنـتُم وَ اُمّـی طِبـتُم🌷وَ طابَـتِ الـاَرضُ الَّتـی فیها دُفِنـتُم ، وَفُـزتُـم فَـوزًا عَظـیمًا🌷فَیا لَیـتَنی کُنـتُ مَعَکُـم فَـاَفُـوزَ مَعَـکُم🌹🌱
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
یہآقایۍبودبہاسمآقاحسینڪہتو؎
آخرینمداحیشگفت:یعنۍقسمتمیشہ
منمشھیدبشمتوسوریہ؟
دقیقابعدازاونمداحۍرفتسوریہو
شھیدشد..!
همینقدرقشنگ:)🖐🏻
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈┈••✾•🍃🌸🌼🌸🍃•✾••┈┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم سید سجاد حسینی
☔️همسر شهید نقل میکنند: سید سجاد همیشه در کارهای منزل به من کمک میکرد؛ مخصوصاً زمانی که مهمان داشتیم؛ مهمان را حبیب خدا میدانست و از مهمانیدادن لذت می برد. قبل از اینکه مهمان بیاید، همه چیز را حاضر میکردم چون سیدسجاد اجازه نمیداد من پذیرایی کنم.
☂حتی گاهی خودش چای میریخت و میآورد. هرچیزی در منزل داشتیم، برای مهمان میآورد. مثلاً برای صرف یک چایی در حضور دوستان اگر گز، شکلات، پولکی، قند یا هرچیزی بود با چایی میآورد.
☔️می گفت: باید برای مهمان سنگ تمام بگذاریم. بعد از اینکه مهمانها میرفتند، با هم ظرفها را میشستیم. اگر مهمان ها از دوستان خودش بودند، حتی اجازه نمیداد ظرفها را بشویم و میگفت: شما فقط خانه را مرتب کن. در کمک به من در کارهای منزل، بین همه همیشه حرف اول را می زد.
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
💐ولادت:۱۳۶۲/۴/۱۳
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💥اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💥
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
مدافع حرم
شهید سید سجاد حسینی
🌹🌹🌹
#عاشقانه_شهدا
بعد از یازده سال تازه وارد منزل جدیدمان شدیم. و هنوز وسایل منزلمان را سرجایشان قرار نداده بودم. سیدسجاد موقع رفتن گفت:خدا راشکر که سقفی بالای سر شما و محمدپارسا آمد تا در نبود من اجاره نشین نباشید.
ولی سعی کنید سالن پذیرایی را سرو سامان دهید. زیرا قرار است مهمان هایی داشته باشید و دیگر ادامه نداد
او بوی شهادت را حس می کرد و می دانست منزل جدیدمان قرار است مملو از مهمان هایی شود که بعد از شهادتش به دیدار ما خواهند آمد..
🔹 همسر شهید
🌷شهید سید سجاد حسینی🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهدا
جلسہ خواستگاری
🍃هجده سال بیشتر نداشتم که وارد یک مجلسی شدم!به نام #خاستگاری در آن جلسه من و سید سجاد قرار بود همدیگر را ببینیم ،حجب و حیای زیادی داشتیم و به سختی به هم نگاه میکردیم.از ظاهر امر مشخص بود پسر خوبیست.اما باید با او حرف میزدم تا بیشتر او را بشناسم...شبی را قرار دادند برای صحبت کردن ، از خجالتی که داشتم مادرم را با خودم به اتاق بردم و از مادرم خواستم بجای من صحبت کند ،
🍃مادرم به جای من تمام حرفها را دقیق به سید سجاد میگفت و ایشان هم بخوبی و مودبانه جواب مادرم را میدادند آخر صحبتهای مادرم و سید سجاد بود که مادرم از من خواست از اتاق بیرون بروم.وقتی به سالن رفتم،یادم آمد مسئله ای را نگفتم. در زدم و وارد اتاق شدم.
با صحنه ی عجیبی روبرو شدم که تا آخر عمر فراموش نمیکنم.سیدسجاد داشتن اشک میریختن
🍃با تعجب به مادرم گفتم چه شده؟گفتن چیزی نیست.چکار داشتی؟گفتم من مسئله ای را فراموش کردم مطرح کنم. وقتی سوالم را پرسیدم سید سجاد گفتن هیچ مشکلی نیست و اشکهایشان را پاک کردند و لبخند زدند و بعد از اتاق بیرون آمدم.دل توی دلم نبود که مادرم بیاید و از او بپرسم چرا سید سجاد آنطور اشک میریختن...وقتی بیرون آمدند از مادر پرسیدم.
🍃گفت یک واقعیت مهم زندگی ات را به او گفتم گفتم:جگر گوشه ی من نه پدر دارد نه برادری مسئولیتت خیلی سخت است...از این به بعد باید هم همسرش باشی هم پدرش هم برادرش...تو همه کس او میشوی...سید سجاد هم گریه افتاده بودند و قول داده بودند که قطعا همینطور است و غیر از این هم نمیشود ...
#همسر_عزیزتر_از_جانم،
🍃بعد از یازده سال زندگی به یک باره با رفتنت
پدرم، برادر ،بهترین دوستم و همسرم را از دست دادم..تکیه گاه امن من! تو خیلی بیشتر از قولت و گفته ات،جاهای خالی زندگی من را با حضورت پر کرده بودی...از خداوند یک چیز را میخواهم!که در فردوس برینش بهترین نعمات را نصیبت کند
انشاالله..
#شهید_مدافع_حرم_سید_سجاد_حسینی
#سالروز_ولادت...🌿🌸🌸🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
اینکه شهدا از زمان شهادتشون خبر دارند،صحبتی است که حتی هر اهل دلی هم شاید نتواند آن را به خوبی درک کند .
من زودتر از سید سجاد به سوریه رفته بودم و سعادت بودن در کنار سید نصیب من نیز شد . روزی دیدم سید سجاد مشغول محکم کردن ساک ها و وسایلش هست .
لبخند معنی داری به او زدم و گفتم: من ۵۰ روز است که اینجا هستم و به فکر برگشتن نیفتادم .شما که فقط ۲۰ روز است،اینجایی ساکهایت را اینطور محکم میبندی؟
سید سجاد نگاهی به من انداخت و لبخندی زد و گفت من فردا شب در چنین ساعتی در دنیا نیستم .
این جمله ی سید سجاد من را بسیار به فکر فرو برد و از حرفش تعجب کردم .
و بعد از آن هم به من گفت، لطفا ساکهایم را به دست خانواده ام برسان. درست در عملیات شب بعد سید از پیش ما رفت....و ساکهایی که باید برایش برمیگرداندم .
به این فکر میکردم که شهدا چه مسیری را میروند که به این سطح از آگاهی میرسند ؟؟؟؟
سالروز تولد
🌷شهید سید سجاد حسینی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
✨💞#عاشقانه_های_شهدایے 💞✨
♦️●هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل❣️ منو به دست بیاره، گوشه #سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز🌼 درست میکرد.
♦️منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه #قلبی با گل رز درست کنم....✅
♦️●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم.
♦️ روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده...
صبح 🌤شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.#آشپزیشم خوب بود.
♦️گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا...
♦️●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه #قلب با گل رز🌻 درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ...
✍️راوی: همسرشهید
#محمدحسین_میردوستی
یاد شهدا با صلوات🌷
🔹تاریخ ولادت: ۱۳۷۰/۰۴/۱۳
🔸محل ولادت: تهران
🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۰۱
🔸محل شهادت: حلب سوریه
🔹مزار: تهران ، بهشتزهرا
#سالروزولادت..🌸🎉🌸🎉🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💌#خاطرات_شهدا
🟢شهید مدافعحرم سید محمدحسین میردوستی
♨️ریتــــم حسینــــی
💚مادر شهید نقل میکند: مُحرّمها همیشه سید محمدحسین در هیئات حضور داشت و همیشه وِرد زبانش، نام حضرت ابوالفضل علیهالسلام بود. یکبار هیئت منزل ما بود و محمدحسین، یک تیشرت مشکی داشت و رفته بود کنج آشپزخانه و برای خودش عزاداری میکرد و سینه میزد؛ انگار در این محیط نبود.
❤️بعد از مراسم دیدم محمدقاسم، برادرش، دارد با او دعوا میکند! گفتم «محمدقاسم چه شده؟» گفت«هرچه صدایش میکنم جواب نمیدهد؛ انگار اینجا نیست! همه دارند با ریتم سینه میزنند، او دارد برای خودش سینه میزند.» گفتم «چه کارش داری؟ بچهام دارد برای خودش سینه میزند!» گفت: «چرا با ریتم نمیزند؟!»
💚وقتی که محمدحسین شهیــــد شد، محمدقاسم میگفت آن کسی که با ریتــــم میزد ما بودیم؛ ما دنبال ریتم بودیم و حسیــــنی نبودیم اما او واقــــعاً حسینی بود و حسیــــنوار رفت و ما همچنان مانــــدهایم!
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🪴اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🪴
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#شهید
#بامرام
🍃🌸در دوره آموزشی هم با محمد حسین یکجا بودیم، قشنگترین خاطرهای که از او دارم هم در این دوره اتفاق افتاد، مربی آموزش من را تنبیه کرد و یک مسافتی را تعیین کرد تا غلت بخورم، لحظاتی بعد دیدم یک پاسدار دیگر هم با من غلت میخورد، وقتی ایستادم متوجه شدم محمدحسین است، بلند شد پرسیدم: مگه تو را هم تنبیه کردند؟ گفت: نه! من طاقت ندارم برادرم را تنبیه کنند و تماشاچی باشم🍃🌸
🌷شهید محمدحسین میردوستی🌷
#به یادش،صلوات
#سالروزولادت...🌸🎉🌸🎉🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
علاقه خاصی به اهل بیت خصوصا حضرت ابوالفضل علیه السلام داشت و همیشه نام حضرت ابوالفضل علیه السلام وِردِ زبانش بود، محمدحسین واقعاً مظلوم بود، دو ساله بود که از روی رختخواب افتاد و دندان، زبانش را سوراخ کرد، وقتی من او را به بیمارستان رساندم، او اصلاً گریه نمیکرد و صدایش درنمیآمد، در اتاق عمل، زبان محمدحسین را بخیه زدند و دوختند اما صدای محمدحسین اصلا در نیامد، خیلی مظلوم بود و در درد کشیدن خیلی طاقت داشت .
وقتی عکسها و فیلمهای مُحرمش را نگاه میکردم، محرم سالهای قبل تیشرت با اسم یا ابوالفضل علیه السلام داشت و همین محرمی که در سوریه بود تیشرت و سربندی که به همه آنها داده بودند روی همه تیشرتها و سربندها نوشته بود یا حسین علیه السلام ولی به طور اتفاقی تیشرت و سربند یاابوالفضل علیه السلام به محمدحسین افتاده بود .
راوی: مادر محترم شهید
سالروز تولد
🌷شهید محمدحسین میردوستی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💐روز تون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد
(علیهم السلام)💐
🌺💚السلام علیک یابقیة الله
(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
💚🌺السلام علیک یااباعبدالله
الحسین (علیه السلام)
🌺💚السلام علیک یا علی ابن
موسی الرضا(علیه السلام)
💐السلام علیکم یا اهل البیت النبوه
جمیعا" ورحمة الله وبرکاته
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
❣سلام_امام_زمانم❣
🔅 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ...✋
🌱سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت،
آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛
آنگونه که بعد از آن هیـــچ عطشی، هـرگــز بی تابمان نکند.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در ســرداب مقـــدس، ص610.
اللــهمعجـــللولیـــکالفـــرج 🤲
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🔻سلام بر مهدی(عج)، در تمام ساعات شبانه روز
🔹دلهایمان را بدهیم به دست امام زمان(عج)
تا در غربت دنیا نگیرد.
#سلام_امام_زمانم 💚✋
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
#حسیــݩجاݩ♥️
صبح علیالطلوع،
گدا بر تو
میگذشت
نزدیک ظهر بود
◇ که عالیجناب شد
#صباحڪم_حسینے✨🤚
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
❣امیرالمومنین امام على عليه السلام فرمودند:
جاهِدْ نَفْسَكَ و حاسِبْها مُحاسَبةَ الشَّريكِ شَريكَهُ، و طالِبْها بِحُقوقِ اللّهِ مُطالَبَةَ الخَصْمِ خَصْمَهُ
با نفْس خود جهاد كن و از او حساب كِش، همچنان كه شريك از شريكش حساب مى كِشد، و حقوق خداوند را از او مطالبه كن، همچنان كه طرف دعوا، حقوق خود را از ديگرى مطالبه مى كند.
📚غررالحكم حدیث4762
س.ص۳۲
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
تعبیر جالب حجت الاسلام امینی خواه دررابطه با مناظره دیشب
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
✅چگونه دعا کنیم
✍امام صادق(ع)فرمودند:
خداوند دعایی را که از روی غفلت
و بی توجهی واز قلب غافل باشد؛
اجابت نمیفرماید پس وقتی دعا
میکنی دل بده و با توجه دعا کن
و آنگاه یقین کن که خدای تعالی
خواهد اجابت کرد.
{ اوقات دعا کردن }
1) هنگام باریدن باران
2)هنگام قرائت قرآن
3) هنگام وزیدن باد ها
4) هنگام نماز وتر (قنوتنماز)
5)بعد از دمیدن سپیده صبح
6) بعد از اذان ظهر و مغرب
📚نصایح ص۴۶۵۳و همان۲۷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝