eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
353 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
12.1هزار ویدیو
43 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است وگرنه همه اجر‌ها در گمنامیست محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می‌کشند ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🖤به حق سه ساله ارباب امیدوارم عصرتون پر از برکت، سلامتی موفقیت ،سربلندی و عاقبت بخیری باشه 🤍تقدیم به شما عاشقان اهل بیت(ع) حاجت روا باشید ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقطه سر خط 08.mp3
4.26M
نقطه_سر_خط ۸ اگه راه جبرانِ خطاهاتُ یاد بگیری؛ شیـطان دیگه نمی تونه؛ از یادآوری گذشته غمگینت کنه! نتــرس، خدا هواتُ داره. استاد_شجاعی 🎤 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ❇️🔸❇️🔸🕋🔸❇️🔸❇️ بخوان دعای فرج را که یار برگردد بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی حدیث غیبت یار تو مختصر گردد بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد لبیــک یا حسیـــــن🖤 💠برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمانمون هزاران صلوات💠 ✨بسم الله الرّحمن الرّحیم🖤 إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ🌎 وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ🪐 وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیک الْمُشْتَکی وَ عَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اَللَّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَینَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِک مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِی یا عَلِی یا مُحَمَّدُ اِکفِیانِی فَإِنَّکمَا کافِیانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکمَا نَاصِرَانِ یا مَوْلانَا یا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَلْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ ❇️🔸❇️🔸🕋🔸❇️🔸❇️ اللّهم عجّل لولیک الفرج به حقّ حضرت زینب کبری(سلام الله علیه)🏴 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ❇️🔸❇️🔸🖤🔸❇️🔸❇️
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ کرامتی فوق العاده زیبا و جالب از حضرت رقیه سلام الله علیها یکی از علمای روحانی به نام افشار که مردی متدین بود و به صداقتش ایمان داشتم حدود چهل سال قبل برایم نقل کرد: در جوانی که روضه می‌خواندم زخمی عمیق در زانویم پیدا شد و بر اثر آن در بیمارستان بستری شدم پس از گذشت دو ماه پزشکان چاره‌ای جز قطع پای من ندیدند وقتی از این موضوع باخبر شدم مضطرب گشتم و تصمیم گرفتم به مولایم امام حسین علیه‌السلام توسل پیدا کنم برای فراهم آمدن توجه بیشتر منتظر ماندم که تاریکی شب برسد شب هنگام با خود گفتم دختر پیش پدر خیلی عزیز است خوب است از نازدانه امامم بخواهم که از پدر شفای مرا بخواهد سپس این اشعار صامت بروجردی را خواندم و گریه کردم: بود در شهر شام از حسین دختری آسیه فطرتی، فاطمه منظری همینطور با گریه شعرها را ادامه دادم سپس در حال خواب و بیداری دیدم مولایم به طرف تخت من می‌آید و این دختر انگشت پدر را گرفته او را به سوی من می‌کشد حضرت کنار تخت من آمدند و فرمودند: افشار من این اشعار صامت را دوست دارم برایم بخوان خواستم بخوانم که فرمودند: بایست عرض کردم: آقاجان قریب دو ماه است که نمی‌توانم بایستم فرمودند: اگر ارباب به نوکرش می‌گوید بایست، می‌تواند او را شفا دهد "برخیز" من ایستادم و اشعار را خواندم در حین خواندن ناگهان بخود آمدم و دیدم که ایستاده ام و چند نفر از پزشکان و پرستاران و بیماران اطرافم گریه می‌کنند صبح دکترها مرا معاینه کردند و گریه کنان با تعجب گفتند: پایت هیج مشکلی ندارد و می‌توانی مرخص شوی بیماران دیگر اتاق‌ها از این موضوع باخبر شدند و با عصا و ویلچر به اتاق من آمدند و گفتند: باید این اشعار را دوباره بخوانی تا ما هم گریه کنیم: من اشعار را خواندم و آنان گریه کردند سپس از همه خداحافظی کردم و مرخص شدم پس از یک هفته به بیمارستان رفتم تا به دو هم اتاقی خود سری بزنم اما از آن دو خبری نبود پس از پرس و جو مسئولان بیمارستان گفتند: آن روز همه بیماران شفا گرفتند و مرخص شدند ✍راوی: استاد سازگار ↲کتاب ریحانه کربلا، صفحه ۱۵۴ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°