eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
361 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
41 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آی شهدا در این شلوغی دنیا فراموشتان نکردیم در شلوغی قیامت فراموشمان نکنید دست مارد بگیرید... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ جان حیدر میمیرم از این غربتت فدای مظلومیتت غمای تو حیدر سنگین تر از درد منه🖤 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
4_5873237639770932924.mp3
6.47M
آه ای عروسِ خانه‌ی حیدر، کجا میخوای بری؟!! حیدر سپاهی نداره بمان… ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
🌹دوشهیدی که هم زمان ملائکه به دیدارشان آمدند!!! 🔹بیدار بودم اما همین طور دراز کشیده بودم جلیل و قنبر کنار هم بودند بعد از نماز با هم صحبت می کردند اما لحن آنها تغییر کرده بود با لحن عجیبی با هم حرف میزدند به آنها خیره شدم میخواستم از جا بلند شوم اما ترجیح دادم چیزی نگویم شاید هم خدا می خواست من شاهد مکالمه ی بندگان خالص در گاهش باشم. 🔸حرف های آنها عجیب بود گوشهایم را تیز کردم. قنبر میگفت: جلیل چیزی که من شاهد بودم تو هم دیدی!؟ جلیل با تعجب پرسید: مگه چی دیدی؟ قنبر ادامه داد: ملائک خدا؛ من ملائک خدا رو می بینم یکی از آنها الان اینجا بود جلیل حرف برادر را تأیید کرد. بعد با آرامش خاصی گفت: آره من هم دیدم شک ندارم اینکه با ما صحبت کرد از طرف خدا بود بعد صحبت ها را ادامه دادند... 📝خاطره ای از شهید جلیل ملک پور 📙برگرفته از کتاب میعاد در شلمچه ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
مداحی آنلاین - نماهنگ دورت بگردم - مجتبی رمضانی.mp3
5.03M
دور سرت بگردم خیلی وقته تو حرمت سینه‌زنی نکردم 🌷 🌙 🎙 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
حاج حسین سیب سرخی - رادیو عقیق.mp3
10.34M
شب جمعه شد و باز دِلَم رفت حَرَم دل آشفته ی من ، صحن تو را کم دارد...💔🕊 التماس دعا🙏🏻😔 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
35.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴°• من بیر غریب،من بیر آدام سیز... 🎙 حاج مهدی رسولی ° ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
4_5909132932026471844.mp3
21.55M
. ⏯ ‌ترکی به خاطر زهرا... 🎙 حاج مهدی رسولی ° ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
◼️ در روز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها یاد کنیم از فرزندان حضرتش که در چند ماه گذشته به شهادت رسیدند ... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مداحی در فاطمیه امسال غوغا کرد از همه مهربون‌تر مادر امید روز محشر مادر... ❤️ حاج مهدی رسولی اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💠 مسلمان شدن به برکت نام فاطمه (علیهاالسّلام) 🔹یکی از ذاکران نقل می‌کند: در محضر آیت الله العظمی سیّدمحمّد هادی میلانی بودم. یک مرد و زن آلمانی همراه دختر خود وارد شدند. پس از تعارفات معمول گفتند: ما آمده‌ایم به شرف اسلام نائل شویم. آیت الله میلانی فرمودند: علّت چه چیز است؟ آن مرد عرض کرد: پهلوی دخترم که در محضر شما نشسته در حادثه‌ای شکست و استخوان‌هایش خورد شد؛ چنان که پزشکان از معالجه‌ی او عاجز شدند و گفتند: باید عمل شود؛ ولی عمل خطرناک است. دخترم راضی نشد و گفت: اگر در بستر بمیرم بهتر از آن است که در زیر عمل از دنیا روم. به هر حال او را به خانه آوردیم. ما یک خدمتکار ایرانی داریم که او را بی‌بی صدا می‌زنیم. دخترم به او گفت: من تمام اندوخته‌ی مالی خود را راضی هستم، بدهم که صحّت به من برگردد؛ امّا فکر می‌کنم باید ناکام و با دل پرغصّه بمیرم. بی‌بی گفت: من یک طبیب را سراغ دارم که می تواند تو را شفا دهد. گفت: حاضرم تمام پول و موجودیم را به او بدهم. بی‌بی گفت: تمام آنها برای خودت باشد. بدان من علویّه‌ام و جدّه‌ی من زهرا (علیهاالسّلام) است که پهلوی او را به ظلم شکستند. تو با دل شکسته و اشک جاری بگو: یا فاطمه‌ی زهرا!! مرا شفا بده... 🔹دخترم با دل شکسته شروع کرد به صدا زدن و از آن بانوی معظمّه یاری خواستن. بی‌بی هم در گوشه‌ی خانه با گریه می‌گفت: یا فاطمه‌ی زهرا! این بیمار آلمانی را با خود آورده‌ام و شفای او را از شما می‌خواهم. مادرجان! کمک کن و آبروی مرا نگه دار. 🔹آن مرد اضافه کرد: من هم از دیدن این واقعه در گوشه ی حیاط منقلب شدم... دخترم مرا صدا زد و گفت: پدر! بیا که دردم ساکت شده. جلو رفتم و دیدم او کاملاً شفا یافته. گفت: بانوی مجلّله‌ای نزدم آمد و دست به پهلویم کشید. گفتم: شما کیستید؟ فرمود: «من همانم که او را می‌خوانی.» دخترم برخاست و راحت شد و دانستم که اسلام حق است. حالا به ایران آمده ایم و به خدمت شما رسیده ایم تا مسلمان شویم. مرحوم میلانی و حاضران از این معجزه مسرور شدند و شهادتین و سایر امور اسلامی را به او آموختند و آنان با نورانیّت اسلام رفتند. 📚 فضائل الزّهراء، ص۱۰۹ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در نظر سنجی از دخترایی که سرود رو خوندن اغلبشون گفتن این قسمت سرود دلشون رو به درد میاره😭💔 آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝