فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بار بندید عاشقان
نوبت اعزام رسید ...
#شب_عملیات
#والفجر۱۰
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام حسین علیه السلام و زن گناهکار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ثوابی عجیب با یک عمل برای #اموات که تا قیامت اثر آن جاریست.🌸
🌺🌷شب جمعه آخر سال و اولین جمعه ماه مبارک رمضان اموات چشم انتظارند،؛🌷🌺
هدیه به ارواح مطهر معصومین (علیهم السلام) ،
شهدا و اموات خودمون تقدیم کنیم
#فاتحه
#صلوات
#آیت_الکرسی
🌸🌹🌸🌹🌸🌹
39.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای ابوحمزه ثمالی
خوبان سعی کنید در شبهای ماه مبارک رمضان حتما چند فرازی از دعا رو با معنی تلاوت کنید فوق العاده هست اشکتون جاری شد التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
✘ ارزشمندترین سرمایهای که باید در رمضان بدست بیاری.
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
#بحق_حضࢪٺ_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
#اَلّلهمَ_صَلِّ_عَلی_مُحمَّد_وَ_آلِ_مُحمَّد_وَ_عَجِّل_فَرَجهُم
🔴 طرح یک آیه یک ختم
با خوندن یک آیه در ختم قرآن شرکت شوید. همیشه با خوندن یک جزء یک حزب یا نهایت یک صفحه در ختم قرآن شریک میشدید
الان با خوندن یک آیه
علاوه بر جزخوانی روزانهتون میتونید دهها ختم قرآن روزانه انجام بدید. فقط با خوندن چند آیه
روی لینک زیر بزنید، آیه مخصوص شمارو نمایش میده، با همون یک آیه در ختم اون دور از قرآن که بالای صفحه نمایش داده شریک میشید
ثواب ختمهای امروزو هدیه میکنیم به پیامبراکرم(ص) و شهدای غزه💔
کلیک کنید و آیه تون رو بخونید و برای دیگران هم بفرستید در ختم قرآن با یک آیه شریک بشن. بسم الله👇
https://leageketab.ir/khatme-quran/
#یک_آیه_یک_ختم | حتما عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🌷 امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند :
خود را با #استغفار خوشبو کنید تا بوی بد گناهان ، شما را رسوا نسازد.
امالی طوسی ، ص۳۷۲
صبرا قشم ( نشر خوبیها)
#رمان_جانم_میرود #قسمت_سی_وششم ــــ بس کن دیگه حالت بهم نمی خوره همچین حرفایی بزنی زهرا برای آروم
#رمان_جانَم_میرَوَد
#قسمت_سی_وهفتم
_دخترا آرایشم خوبه؟؟
مهیا نگاهي به صورت نازی انداخت
_خوبه، میخوای برے جایي؟؟
زهرا تنه ای به نازی زد
_ڪلڪ کجا دارے میری؟؟
_اه چته زهرا تیپمو بهم ریختی من رفتم
مهیا و زهرا به رفتن نازی نگاه می کردند
_واه مهیا این چش شد
_بیخیال ولش ڪن بریم
_مهیا جانِ من بیا بریم کافی شاپ
ـــ باشه بریم
پاتوق همیشگی مهیا و دوستانش کافی شاپی ڪه رو به روی دانشگاه بود
وارد کافی شاپ شدن و روی صندلی در گوشه ڪافی شاپ نشستند
گارسون به طرفشان آمد و سفارش را گرفت
صدای گوشیش بلند شد
بعد ڪلی گشتن گوشی را از کیف درآورد
پیام داشت .همان شماره ناشناس بود
جواب پیام را داده بود
_یڪ دوست
مهیا پیامش را پاک کرد و بیخیال تو کیف انداخت
_بی مزه بازیش گرفته
_با ڪی صحبت مي کني تو
_هیچی بابا مزاحمه بیخی
شروع ڪردن به خوردن ڪیڪ بعد از ربع ساعت از جایشان بلند شدند
مهیا به طرف صندوق رفت تا حساب ڪند
_چقدر میشه
_حساب شده خانم
مهیا با تعجب سرش را بالا آورد
_اشتباه شده حتما من حساب نڪردم
_نه خانم اشتباه نشده اون آقا میز شمارو حساب کرد
مهیا به جایی ڪه گارسون اشاره ڪرد نگاه ڪرد با دیدن مهران صولتی و آن لبخند و نگاه مرموزش اخم وحشتناڪی به او انداخت و زود پول را از ڪیف پولش در آورد و روی پیشخوان گذاشت و از کافی شاپ خارج شد
_پسره عوضی
_باز چته غر میزنی
_هیچی بابا بیا بریم
دستی برای تاڪسی تکان داد با ایستادن اولین تاڪسی سوار شدند
_مهیا
_جونم
_یه سوال بپرسم راستشو بهم میگی
_من کی بهت دروغ گفتم بپرس
_اون دو سه روزی ڪه جواب گوشیتو نمی دادی ڪجا بودی
مهیا پوفی ڪرد دوست نداشت چیزی را از زهرا مخفی ڪند
_بهت میگم ولی واویلا اگه فهمیدم نازی یا کس دیگه ای فهمیده
_باشه باشه بگو...
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامــه.دارد... *
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج