#بهترین_سرآغاز #موضوع ؛ یاری خداوند به مؤمنان در جنگ بدر: 🔹اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم ✨﷽‌✨ (آیه) وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (۱۲۳) #ترجمه ؛ 🔹یاری خداوند به مؤمنان در جنگ بدر: و همانا خداوند شما را در جنگ بدر در حالی که( نسبت به دشمنان خود از نظر نظامی) ناتوان بودید یاری کرد، پس از خداوند پروا کنید (و در برابر دشمن مخالفت فرمان پیامبر نکنید) تا شکر نعمت او را به جای آورده باشید. #سوره_آل‌عمران/آیه ۱۲۳/صفحه ۶۶ #جزء4 #نزول؛مدینه 🔹طرح#آیه‌_به_‌آیه قرآن کریم(موضوع و مفاهیم) ▪️(ثواب آیه‌ به آیه‌ قرآن کریم،هدیه به روح ملکوتی و آسمانی عزیز سفر کرده #خانم_شکرانی)

#تفسیر سوره بقره آیه ٢

*کربلا طریق الاقصی* 📣 مسیر پیاده‌روی جاماندهای اربعین در قشم 🔸همایش پیاده‌روی *"جاماندگان دیار عشق همگام با عاشقان حسینی اربعین"* *زمان:* یکشنبه چهارم شهریورماه *ساعت:* ۱۶:۰۰ عصر *مکان:* از میدان سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تا گلزار شهدای خوش نام شهرک امام حسن مجتبی(ع) طولا

🔴 عمود ۴۹۴ایستگاهی در راه بهشت،موکــــب نائب الشهید 🔷حضور فرماندهان ارشد حشد شعبی عراق در موکب نائب الشهید عمود ۴۹۴ تقدیر فرمانده حشد شعبی از فرزندان شهدا و خادمین شهدا بابت فعالیت‌های فرهنگی این موکب ┄┅═✧●🇮🇷●✧═┅┄

تنها حرمی که روضه خوان نمی‌خواد حرم رقیه است @sabraqeshm

تنها حرمی که روضه‌خون نمی‌خواد حرم رقیه‌است یه سر بزن به دخترت سرگذشت مادرت شده تکرار غروب روز عاشورا شدم بیدار دیدم صدای داد میاد خواهرم کمک می‌خواد زیر مرکب منو بیرون کشید از شعله‌ها زینب شنیدم ساربان انگشتر رو برد دیدم خولی سراسیمه سر رو برد تموم شد نبش قبر علی‌اصغر (نشد راضی اومد گهواره رو برد)۲ (آه زدنم تو همه‌ی راه زدنم ماه روی نیزه ببین که منو یه ماه زدنم)۲ چه سخته بی تو زندگی مردم از گرسنگی بدون تو نفس نداره دیگه روضه‌خون تو خسته‌ام از این و اون من بجای خونمون تو خرابه‌ام شبا از شدت سرما نمی‌خوابم یتیمی درد بی درمان یتیمی نبودی حرمت ما رو شکستن با چادری که بردن از رقیه (سر عباسو روی نیزه بستن)۲ بد زدنم نبودی چقدر زدنم مادر تو شاهده که منو با لگد زدنم آه زدنم تو همه‌ی راه زدنم ماه روی نیزه ببین که منو یه ماه زدنم امون از این مصیبتا نیست غمم یکی دو تا، بیشماره منو سیلی زجر آروم نمیزاره الامان و الامان کاش نبینی که الآن ما کجاییم میون بازار برده‌فروشاییم سه غم اومد به جونم هر سه یکبار یتیمی و اسیری و غم یار می‌افتم وقتی که از روی ناقه (رو نی میبنده چشماشو علمدار)۲ هی زدنم می‌دونی که تا کی زدنم گفتم نزن چوب به لبش تو مجلس می زدنم آه زدنم تو همه‌ی راه زدنم ماه روی نیزه ببین که منو یه ماه زدنم