الا ان حزب الله هم الغالبون
مرحله دوم کمکهای مردمی جهت کمک به جبهه مقاومت به همت همه شما عزیزان به حساب دفتر مقام معظم رهبری واریز گردید.
از مشارکت مسئولانه همه شما عزیزان تقدیر و تشکر میکنم .
#نشرخوبیها
#آغازنصرالله
#وعدهصادق۲
#سیدمقاومت
#فتحقریب
#گروهجهادیشهیدهمتحوزهعلمیهخواهرانقشم
#صبراقشم
@montazerolQaem313
@sabraqeshm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🔻بمباران اطراف فرودگاه بیروت قبل از ورود هواپیمای حامل وزیر امور خارجه/ عراقچی: اراده ما سختتر این حرفهاست
🔹عراقچی وزیر امور خارجه در پاسخ به این سوال که از آمدن به لبنان در شرایط جنگی نمیترسید گفت: وقتی ماموریتی بر عهده انسان است باید انجام شود؛ ما از این صحنهها زیاد دیدهایم، هم در دوران جنگ و هم بعد از آن این صحنهها را دیدهایم.
🔹دیشب رژیم صهیونیستی بمباران وحشیانهای را در بیروت انجام داد، صبح و قبل از ورود هواپیمای ما نیز اطراف فرودگاه را بمباران کردند اما ما به این موضوعات عادت داریم و اراده ما سخت تر از این حرفها است.
#سید_حسن_نصرالله #لبنان #سید_المقاومه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه سلاح جواب نداد داس و تبر
مهر ۱۴۰۳
خواهشا تا آخر این کلیپ را ببینید
واقعا دمش گرم لذت بردم
💠 #احکام | وجوب حلالیت طلبیدن برای غیبت و تهمت
⁉️ سؤال:
اگر کسی غیبت کرده یا به دیگری تهمت زده باشد، چگونه از گناه خود توبه کند؟ آیا باید رضایت او را جلب کند؟
✍️ پاسخ:
باید با پشیمانی از گناه بزرگی که مرتکب شده است از خداوند، آمرزش بخواهد و تهمت را تکذیب کند و از کسی که غیبت او را کرده یا به او تهمت زده است، حلالیت بطلبد و اگر ممکن نیست یا مفسده دارد، برای او استغفار کند.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای.
📎 #احکام_حق_الناس
⭕️♻️⭕️♻️⭕️♻️
✳️ شناسه پایگاه تخصصی فقه و احکام در ایتا، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و...
🆔 @ask_ahkam
💢 تعریف غیبت
💠 غیبت، حرام است و منظور از غیبت، این است كه انسان عیب پنهانی شیعه دوازده امامی را در غیاب و پشت سرش، نزد دیگری، یاد کند، چه به قصد اهانت و پایین آوردن شخصیّت او باشد و چه بدون این قصد و اگر به قصد اهانت و توهین، عیب وی را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است.
🔺 توضیح المسائل آیت الله سیستانی / مسئله ۲۲۶۴
📎 #احکام
📎 #احکام_غیبت
📎 #تعریف_غیبت
⭕️♻️⭕️♻️⭕️♻️
✳️ شناسه پایگاه تخصصی فقه و احکام در ایتا، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و...
🆔 @ask_ahkam
به کودکانمان مهارت های زندگی کردن را یاد بدهیم تا اینکه آنها را دانشمند بار بیاوریم !!!
مهارتهایی چون
گفت و گو کردن را،
تخیل،
خلاقیت،
صبر و مدارا،
گذشت،
دوستی با طبیعت،
داشتن توان عذرخواهی،
دوست داشتن و مهربانی کردن،
دویدن و بازی کردن،
شاد بودن،
از زندگی لذت بردن،
راستی و صداقت را به آنها بیاموزیم.
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
Join @nooredideh
🧑 نوجوانت رو بشناس ...
❣نکته مهم: اگر والدین تغییرات نوجوان را بشناسند و قبول کنند، بیش از 30 درصد مسائلشان با فرزندشان حل میشود.
💖 نوجوان شما چهار ویژگی اساسی دارد:
🔹 خود محور است
🔹 استقلال طلب است
🔹 پر از تردید است
🔹 و دنبال پیدا کردن خودش است.
اولا این موارد را درست و آگاهانه بشناسیم و ثانیا وقتی شناختیم، خودمان را با این تغییرات تنظیم کنیم.
@nooredideh
57.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشهایی از مراسم دومین سالگرد شهید غیرت و امنیت ، شهید امیری دوماری تقدیم نگاه مهربان شما
#نشرخوبیها
#شهیدوشهادت
#جزیزهقشم
#صبراقشم
@sabraqeshm
🌸 تشرف علی بن مهزيار اهوازی
(قسمت اول)
🔻جناب علی بن مهزيار فرمود:
▫️بيست بار با قصد اين كه شايد به خدمت حضرت صاحب الامر (ع) برسم، به حج مشرف شدم، اما در هـيـچ كـدام از سفرها موفق نشدم.
تا آن كه شبی در رختخواب خود خوابيده بودم، ناگاه صدايی شنيدم كه كسی میگفت:
🔸ای پسر مهزيار، امسال به حج برو كه امام خود را خواهی ديد.
▫️شادان از خواب بيدار شدم و بقيه شب را به عبادت سپری كردم.
صبحگاهان، چند نفر رفيق راه پيدا كردم، و به اتفاق ايشان مهيای سفر شدم و پس ازچندی به قـصـد حـج براه افتاديم.
در مسير خود وارد كوفه شديم.
جستجوی زيادی برای يافتن گمشده ام نـمـودم، امـا خـبـری نـشـد، لذا با جمع دوستان به عزم انجام حج خارج شديم و خود را به مدينه رسـانـديـم.
چـنـد روزی در مدينه بوديم.
باز من از حال صاحب الزمان (ع) جويا شدم، ولی مانند گـذشـتـه، خـبـری نيافتم و چشمم به جمال آن بزرگوار منور نگرديد.
مغموم و محزون شدم و تـرسـيـدم كـه آرزوی ديـدار آن حـضـرت بـه دلم بماند.
با همين حال به سوی مكه خارج شده و جستجوی بسياری كردم، اما آنجا هم اثری به دست نيامد.
حج و عمره ام را ظرف يك هفته انجام دادم و تمام اوقات در پی ديدن مولايم بودم.
روزی مـتـفـكـرانـه در مسجد نشسته بودم.
ناگاه در كعبه گشوده شد.
مردی لاغر كه با دوبرد (لباسی است) مُحرم بود، خارج گرديد و نشست.
دل من با ديدن او آرام شد.
به نزدش رفتم.
ايشان برای احترام من، برخاست.
مرتبه ديگر او را در طواف ديدم.
گفت:
🔸اهل كجايی؟
▫️گفتم:
🔹اهل عراق.
▫️گفت:
🔸كدام عراق (1)؟
▫️گفتم:
🔹اهواز.
▫️گفت:
🔸ابن خصيب را میشناسی؟
▫️گفتم:
🔹آری.
▫️گـفـت:
🔸خدا او را رحمت كند، چقدر شبهايش را به تهجد و عبادت میگذرانيد و عطايش زياد و اشك چشم او فراوان بود.
▫️بعد گفت:
🔸ابن مهزيار را میشناسی؟
▫️گفتم:
🔹آری، ابن مهزيار منم.
▫️گفت:
🔸حياك اللّه بالسلام يا اباالحسن (خدای تعالی تو را حفظ كند).
▫️سپس با من مصافحه و معانقه نمود و فرمود:
🔸يا ابا الحسن، كجاست آن امانتی كه ميان تو و حضرت ابو محمد (امام حسن عسكری (ع)) بود؟
▫️گفتم:
🔹موجود است.
▫️و دست به جيب خود برده، انگشتری كه بر آن دو نام مقدس محمد و علی نـقش شده بود، بيرون آوردم.
همين كه آن را خواند، آن قدر گريه كرد كه لباس احرامش از اشك چشمش تر شد و گفت:
🔸خدا تو را رحمت كند يا ابا محمد (امام حسن عسكری (ع)) ، زيرا كه بهترين امت بودی.
پروردگارت تو را به امامت شرف داده و تاج علم و معرفت بر سرت نهاده بود.
ما هم به سوی تو خواهيم آمد.
▫️بعد از آن به من گفت:
🔸چه را میخواهی و در طلب چه كسی هستی، يا اباالحسن؟
▫️گفتم:
🔹امام محجوب از عالم را.
▫️گفت:
💡🔸او محجوب از شما نيست، لكن اعمال بد شما او را پوشانيده است.
برخيز به منزل خود برو و آمـاده باش.
وقتی كه ستاره جوزا غروب و ستاره های آسمان درخشان شد، آن جا من در انتظار تو، ميان ركن و مقام ايستاده ام.
(ادامه دارد)
⬅️ بركات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۵۹ تا ۶۳
(1) عراق در اصطلاح گذشتگان به دو جا گفته میشده: اوّل، عراق عرب؛ يعنى همين كشورى كه معروف است. دوم، عراق عجم كه به بخشهایى از مركز ايران؛ يعنى محدودهاى شامل كرمانشاهان، همدان، ملاير، اراك، گلپايگان و اصفهان گفته میشده است.
🏷 #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه #تشرفات #ظهور
🌸 تشرف علی بن مهزيار اهوازی
🏷 قسمت دوم
🔻ابـن مـهـزيـار میگـويد:
▫️با اين سخن روحم آرام شد و يقين كردم كه خدای تعالی به من تفضل فـرمـوده است، لذا به منزل رفته و منتظر وعده ملاقات بودم، تا آن كه وقت معين رسيد.
از منزل خارج و بر حيوان خود سوار شدم، ناگاه متوجه شدم آن شخص مرا صدا میزند:
🔸يا اباالحسن بيا.
▫️به طرف او رفتم.
سلام كرد و گفت:
🔸ای برادر، روانه شو.
▫️و خودش براه افتاد.
در مسير، گاهی بيابان را طی میكرد و گـاه از كـوه بالا میرفت.
بالاخره به كوه طائف رسيديم.
در آن جا گفت:
🔸يا ابا الحسن، پياده شو نماز شب بخوانيم.
▫️پياده شديم و نماز شب و بعد هم نماز صبح را خوانديم.
بـاز گفت:
🔸روانه شو ای برادر.
▫️دوباره سوار شديم و راههای پست و بلندی را طی نموديم، تا آن كه بـه گـردنـه ای رسـيـديـم.
از گردنه بالا رفتيم، در آن طرف، بيابانی پهناور ديده میشد.
چشم گشودم و خيمه ای از مو ديدم كه غرق نور است و نور آن تلالويی داشت.
آن مرد به من گفت:
🔸نگاه كن. چه میبينی؟
▫️گفتم:
🔹خيمه ای از مو كه نورش تمام آسمان و صحرا را روشن كرده است.
▫️گفت:
🔸منتهای تمام آرزوها در آن خيمه است.
چشم تو روشن باد.
▫️وقـتـی از گردنه خارج شديم، گفت:
🔸پياده شو كه اين جا هر چموشی رام میشود.
▫️از مَركب پياده شديم.
گفت:
🔸مهار حيوان را رها كن.
▫️گفتم:
🔹آن را به چه كسی بسپارم؟
▫️گفت:
🔸اين جا حرمی است كه داخل آن نمیشود، جز ولی خدا.
▫️مهار حيوان را رها كرديم و روانه شديم، تا نزديك خيمه نورانی رسيديم.
گفت:
🔸توقف كن، تا اجازه بگيرم.
▫️داخل شد و بعد از زمانی كوتاه بيرون آمد و گفت:
🔸خوشا به حالت كه به تو اجازه دادند.
▫️وارد خـيـمـه شـدم.
ديـدم اربـاب عـالم هستی، محبوب عالميان، مولای عزيزم، حضرت بقية اللّه الاعـظـم، امام زمان مهربانم روی نمدی نشسته اند نطع (2) سرخی بر روی نمد قرار داشت، و آن حضرت بر بالشی از پوست تكيه كرده بودند. سلام كردم.
بـهـتـر از سـلام من، جواب دادند.
در آن جا چهره ای مشاهده كردم مثل ماه شب چهارده، پيشانی گـشـاده با ابروهای باريك كشيده و به يكديگر رسيده.
چشمهايش سياه و گشاده، بينی كشيده، گونه های هموار و برنيامده، در نهايت حسن و جمال.
بر گونه راستش خالی بود مانند قطره ای از مشك كه بر صفحه ای از نقره افتاده باشد.
موی عنبربوی سياهی داشت، كه تا نزديك نرمه گوش آويـخـتـه و از پـيشانی نورانی اش نوری ساطع بود مانند ستاره درخشان، نه قدی بسيار بلند و نه كوتاه، اما كمی متمايل به بلندی داشت.
آن حضرت روحی فداه را با نهايت سكينه و وقار و حياء و حسن و جمال، زيارت كردم، ايشان احوال يـكايك شيعيان را از من پرسيدند.
عرض كردم:
🔷 آنها در دولت بنی عباس در نهايت مشقت و ذلت و خواری زندگی میكنند.
▫️فـرمـود:
🔶 ان شـاءاللّه روزی خـواهد آمد كه شما مالك بنی عباس شويد و ايشان در دست شما ذليل گـردنـد.
🏷 #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه #تشرفات #ظهور