eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تجربه‌گر مرگ: دیدم اگر پدر و مادر از کسی راضی نباشند، کلاهش پس معرکه ست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•سیب زمینی رستورانی باسسِ قارچ😋• ~❤️موادلازم: سیب زمینی:۲ عدد قارچ:۵-۶ عدد کره: ۵۰ گرم شیر:یک لیوان آرد:دوقاشق پنیر گودا:۳ ورق ادویه؛نمک،فلفل سیاه،پودرسیر ،آویشن
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ملت و دولت یمن غیرت دارند، نه نیابت 📌پاسخی برای اتهام نیابتی بودن به ملت‌های شجاع منطقه در منطقه ما فقط یک نیروی نیابتی وجود دارد، آن هم...
💟 امام صادق (ع) فرمودند: 🌱هر مومنی آرزوی خدمت به مهدی (عج) را داشته باشد و برای تعجیل فرجش دعا کند؛کسی بر قبر او میآید و او را به نامش صدا میزند که: فلانی مولایت صاحب الزمان ظهور کرده اگر میخواهی به پا خیز و به خدمتش برو و اگر میخواهی تا روز قیامت بخواب.پس عده زیادی به دنیا باز میگردند؛(رجعت) و فرزندانی از آنها متولد می‌شود 📚مکیال المکارم ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا اصل نظام به رفراندوم گذاشته نمی‌شود؟ ⁉️ آیا کشورهای دنیا دائماً برگزار می‌کنند؟ 🔰 بازنشر به مناسبت ۱۲فروردین، روز 🔸 دریافت نسخه با کیفیت 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱برده‌داری مدرن در موج کره‌ای؛ از عمل‌های زیبایی تا پسران دخترنما 🎙حجت الاسلام قیاسی کارگر مقدم #️⃣ | 💡حق پژوهی؛ مرکز تخصّصی نقد و بررسی فرق، ادیان و جریانات انحرافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 می‌گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله‌ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر می‌رفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار می‌دهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می‌تواند کرد بی آنکه بریزد. چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر می‌رسد و امانتی را می‌دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می‌کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد.چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی می‌رود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان می‌کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین می‌ریزد. چون زرگر این را می‌بیند می‌گوید: «ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد می‌باشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!»