eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
.جانَم.میرَوَد .شصت.وهشت _وای... این چه وضعشه! آخه چرا آدم رو کله ی سحر بیدار می کنید؟؟ دانش آموزان هم مهیا را همراهی کردند و شروع کردن به غر زدن... _خواهرا! لطفا ساکت؛ خواهرا ساکت! همه ساکت شدند و به شهاب خیره شدند. یکی از دانش آموزان با صدای بلند گفت. _برادر!برای چی از اول صبح بیدارمون کردی؟!؟ _این قوانین این پادگانه. شما وقتی می خواستید بیاید اردو؛ باید در مورد قوانینش هم سوال می پرسیدید! دختره ایشی زیر لب گفت. _این مهیا جون گفت خیلی بد اخلاقه، باورش نکردم!!! شهاب سرش را بلند کرد و با تعجب به مهیا نگاه کرد! مهیا ضربه ی محکمی به پهلوی دختر زد. _عزیزم!هر چی که بهت میگم رو که نباید با صدای بلند بگی! بقیه دخترها شروع به خندیدند کردند. _بسه دیگه... خواهرهایی که نماز خوندند؛ به سمت سلف حرکت کنند. صبحونشون رو میل کنند. بعد همه توی محوطه جمع بشند تا کلاس های آموزشی شروع بشه. همه به سمت سلف رفتند. مهیا با دیدن صبحانه با صدای بلند گفت _حلوا شکری؟!؟ دخترها سرهاشان را جلو آودرند و با دیدن حلوا شکری؛ شروع به غر زدن کردند. مهیا به سمت میز آخر سالن رفت. مریم و سارا و نرجس آنجا نشسته بودند. نرجس با آمدن مهیا سرش را برگرداند و اخم هایش را در هم کشید. مهیا هم نشست و ادای نرجس را درآورد که سارا زد زیر خنده... خنده هایی که با چشم غره ی مریم ساڪت شدند. بعد از صبحانه همه به طرف محوطه رفتند. دختر ها به پنج گروه تقسیم شدند. استاد ها که شهاب، محسن، نرجس، مریم و سارا بودند؛ گروه ها را به قسمت هایی از محوطه بردند؛ وآموزش های خاصی را به آن ها آموزش دادند. مهیا کنار بقیه دخترها نشسته بود و جک تعریف می کردند؛ که شهاب با چند اسلحه به طرفشان آمد. مهیا با لحن با مزه ای گفت: _یا حضرت عباس!!! همه ی دخترها شروع به خندیدن کردند. شهاب با تعجب نگاهی به آنها انداخت. _چیزی شده؟! _نه سید بفرمایید. شهاب اسلحه را از هم جدا کرد و با توضیح دوباره آن را بست. ـــ خب 4نفر بیان اینجا اسلحه هایی که من باز کردم رو ببندند. ۴نفر که یکی از آنها مهیا بود؛ به طرف اسلحه ها رفتند. مهیا زودتر از همه اسلحه اش را بست. شهاب پشتش به مهیا بود. مهیا اسلحه را به سمت دانش آموزان گرفت وادای تیراندازی را درآورد. دختر ها هم خودشان را روی زمین می انداختند. شهاب با تعجب به دختر ها که پس از دیگری خودرا روی زمین می انداختند، نگاه کرد. وقتی به پشت سرش نگاه کرد؛ با ژستی که مهیا گرفته بود، قضیه را فهمید. لب هایش را در دهان فرو برد تا لبخندی که اصرار بر نشستن بر لبانش می کرد دیده نشود! _تموم کردید خانم رضایی! مهیا بله ای گفت. شهاب اسلحه هارا گرفت و بعد از ختم صلواتی به سمت گروه بعدی رفت... از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا ادامـه.دارد....
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را ▪️در عزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را ▪️بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد ▪️شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد 🏴🏴 فرا رسیدن هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام به دست وهابیت خبیث را تسلیت می‌گوییم. 🖤🖤🖤😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
312.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸خــــــداے من... ✨میان این همه چشم 🌸نگاه تو تنها نگاهی ست ✨ڪہ مرا از هرنگهبان 🌸و محافظی بی نیازمی کند 🌸نگاهت را دراین شب ✨بهاری برای تمام 🌸عزیزان و دوستانم آرزو می کنم. شبتون آرام 🌙 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: هیچ چیز مانند یاد خدا ، گره‌گشایی نمی‌کند. @sabraqeshm
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🗓 امروز  چهارشنبه ☀️ ۲۹ فروردین ١۴٠۳ ه. ش 🌙 ۸ شوال ١۴۴۵ ه.ق 🌲 ۱۷ آوریل ٢٠٢۴ ميلادی 🌸🍃
‍ 🍃🌷آخرین چهارشنبه فروردین ماه ✨ با ذکر شریف صلوات بر صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌷🍃 🍃🌼اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍃🌼مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍃🌼وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌺🍃
🏴🚩 هشتم شوال سالروز تخریب بارگاه مطهر 🔥به دست وهابیت پلید🔥 به پیشگاه وهمه‌شیعیانشان تسلیت‌عرض‌می‌نماییم 🏴🚩
432.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی یک کتاب است که هدیه گرفته اید شما نمیدانید برگ بعدی آن چه خواهد بود؟ پس باید یاد بگیرید روی تک تک روزهای آن حساب کنید و از تک تک روزهای زندگی تان استفاده کنید. 🌺🍃