eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 📚عمیر بن‌ وهب ✍عمير بن وهب جمحى از رجال قريش و شجاعان و از كسانى بود كه آتش ‍جنگ بدر را برافروخت. خودش در اين جنگ نجات پيدا كرد اما پسرش ‍ وهب به دست مسلمانان اسير شد. روزى عمير با پسر عمويش صفوان بن‌اميه در كنار كعبه با همديگر صحبت مى كردند، تا حرفشان به اينجا رسيد كه اگر مقروض نبودم و فقر خانواده ام نبود به مدينه مى رفتم و با شمشير محمد صلى الله عليه و آله را مى كشتم. زيرا شنيدم نگهبانى ندارد! صفوان قبول كرد قرضهاى او را بدهد و خانواده اش را نگهدارى كند. او با شمشير و شتر ظاهرا به قصد گرفتن فرزند اسيرش به مدينه برود و در باطن پيامبر را بقتل برساند. 🔺وقتى وارد مدينه شد جلو مسجد پيامبر پياده شد و به دنبال هدف راه مى رفت عمر او را ديد فرياد زد اين سگ را بگيريد، جمعيت آمدند او را دستگير كردند و عمر شمشيرش را گرفت و او را داخل مسجد پيامبر كرد. پيامبر (ص) تا او را ديد فرمود : عمر دست از او بردار. پيامبر با او صحبت كردند، علت آمدن به مدينه را پرسيدند؟ گفت : براى آزادى فرزندم وهب آمدم ! پيامبر فرمود : تو در كنار كعبه با صفوان عهد بستى كه بيائى با شمشير در مدينه مرا به قتل برسانى و او قرضهاى تو را بدهد و خانواده ات را نگهدارى كند ولى خدا مرا حفظ مى كند 🔺و تو نمى توانى مرا بكشى ! چون از اين راز پنهان ، پيامبر خبر داد، شهادتين گفت و مسلمان شد و گفت : تاكنون باور نمى كردم كه وحى بر شما نازل شود و با عالم غيب ارتباط داشته باشيد، ولى اكنون كه اين سر را كشف فرموديد، بخدا و رسولش ايمان دارم و خدا را سپاسگزارم كه به اين وسيله مرا هدايت فرمود! 📚پيغمبر و ياران 5/73- اسدالغابه 4/149
💢 ازدواج با شخص بی نماز 💠 سوال: ❇️ آیا ازدواج با کسی که التزام به اصول عقاید دینی دارد، ولی نماز نمی خواند، جایز است؟ ✍🏻 پاسخ: ❇️ اگر چه ازدواج به خودی خود اشکال ندارد، ولی نماز از مهمترین واجبات است و سزاوار است همسری انتخاب کنید که سست مذهب نباشد. 🔺 بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری 📎 📎 📎 ✳️ شناسه پایگاه تخصصی فقه و احکام در ایتا، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و... 🆔 @ask_ahkam
🌷🍀💐 🍀✨ 💐 ♻️ی نکته جالب در مورد : اگه کودک بخواد تربیت بشه👶👧 قبلش والدین باید تربیت بشن🧔‍♂👩‍🦰 اگه والدین بخوان تربیت بشن باید وقت بذارن و عادات ناپسند خودشون رو کنار بذارن🤗 چون کودک می‌کنه👀 ✅ پس والدین باید رو هم بلد باشند. 🌱
🫀 به خوبیای‌ همسرت فکر کن نه ایراداتش وقتی همیشه به ایرادهایی كه همسرتان دارد فكر كنید، روز به روز بیشتر از او دور می‌شوید اما اگر همیشه به نقاط مثبت او بیندیشید آن‌وقت هر روز بیشتر از دیروز برایتان عزیزتر می‌شود😺👐🏼 🌱
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪐اثرات خواندن سوره یس بعد از نماز صبح و هدیه به مادر امام زمان علیه السلام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید؛ حتی اگر هزینه‌اش تنها ایستادن باشد. حاج احمد متوسلیان فرمود
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عالمی که توانسته جلوی تخریب کامل قبور ائمه بقیع را بگیرد و کاری کرد که پادشاه عربستان حدود قبور ائمه را مشخص کند گوشه ای از فعالیت شیخ عبدالرحیم حائری
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخ‌های غیرمنتظره دانشمند معروف آمریکایی به مجری بی‌بی‌سی؛ ایران باید در برابر ترامپ موضع سرسختانه اتخاذ کند و نباید ضعف نشان دهد!
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 در روزگار قدیم مرد ساده‌دلی به نام صفرقلی زندگی می‌کرد که دلش می‌خواست با وجود مال و ثروت کمی که داشت همه او را مال‌دار و توانگر بدانند. از این رو گاهی در بعضی کارها اسراف می‌کرد، در نتیجه در بین مردم کوچه و خیابان به صفرقلی خان مشهور شده بود و از این لقب دلخوش بود. از قضا روزی از دهی به ده دیگر می‌رفت. وقت ناهار بود و پول کافی به همراه نداشت. پس صفر قلی تصمیم می‌گیرد نان و خربزه‌ای کوچک را به عنوان ناهار تهیه کند. به سمت دکان میوه‌فروشی می‌رود تا خربزه‌ای کوچک بخرد. از بخت بد میوه‌فروش او را به جا می‌آورد و با صدای بلند می‌گوید :"هان صفر قلی خان چه خبر؟ از این طرف‌ها! " صفر قلی بیچاره از یک طرف خوشحال شد و از طرفی دیگر ناراحت چون دیگر مجبور بود به جای خربزه‌ای کوچک یک خربزه بزرگ بخرد، پس برای حفظ آبرو تمام پولش را می‌دهد و یک خربزه بزرگ می‌خرد. صفر قلی زیر سایه درختی می‌نشیند و خربزه بزرگ را می‌شکند،با خودش می‌گوید:"بهتر است نصف خربزه را بخورم و باقی را جا بگذارم که هر کس که از این مسیر آمد بگوید، یک آدم چشم و دل سیر مثل صفر قلی خان از اینجا عبور کرده است. " صفر قلی نصف خربزه را می‌خورد ولی هم چنان گرسنه هست، پس تمام خربزه به اضافه پوست آن را می‌خورد و فقط تخم‌ها را به جا می‌گذارد، پس با خودش می‌گوید:"هر کس که از اینجا عبور کند گوید، حتماً خان چهار پایی داشته که پوست خربزه‌ها را به او داده است!" ولی چون به قول معروف خربزه آب است، باز هم صفرقلی سیر نشد، پس می‌گوید :"اصلا چه کسی می‌داند من از اینجا رد شده‌ام." پس تمام تخم‌های خربزه را می‌خورد و با لهجه خودش می‌گوید:"هان، آیسه نه خانی آورده نه خانی رفته." یعنی حالا نه خانی آمده نه خانی رفته است! 🍃 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا